غـزنی؛ تکـرار یـک درس فاجـعه بـار

گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 21 اسد 1397 - ۲۰ اسد ۱۳۹۷

حملۀ تهاجمی گروه طالبان به ولایت غزنی شکننده‌گی امنیتی کشور را یک‌بار دیگر به نمایش گذاشت. این حمله که از شب پنجشنبه هفتۀ گذاشته آغاز شد، کماکان هنوز در بخش‌ها و ساحاتی در نزدیکی‌های شهر غزنی ادامه دارد. اما در لحظات اولیۀ حمله نیروهای تروریست موفق شدند که بخش‌های مهمی از شهر را به تصرف خود در آورند. حمله به غزنی و رسیدن تا نزدیکی ساختمان‌های دولتی در این شهر تنها یک زنگ خطر نیست که به صدا در می‌آید، بل هشدار بسیار تکان‌دهنده به آنانی است که هر روز از بلندگوهای حکومتی از نزدیک شدن صلح و امنیت mandegar-3سراسری در کشور سخن می‌گویند. در سال روان این بار دوم است که نیروهای طالب در جنگ رویاروی با نیروهای دولتی موفق می‌شوند که وارد شهرهای کشور شوند. چندماه پیش بود که طالبان وارد شهر فراه شدند و بخش‌های زیادی از این شهر را به تصرف خود در آوردند. حالا نیز عین سناریو در غزنی پیاده شد. هرچند که علل سقوط این شهرها به دست نیروهای مخالف می‌توانند مختلف باشند ولی یک چیز مشترک در آن‌ها وجود دارد که قبل از آغاز جنگ و ورود طالبان به این شهرها هشدارهای لازم به مقام‌های کشور مبنی بر بحرانی‌بودن وضعیت آن‌ها گزارش شده است. هم مقام‌های محلی در فراه و هم در غزنی بارها گفته‌اند که این شهرها در آستانۀ سقوط قرار دارند؛ اما سرقوماندان اعلی نیروهای امنیتی کشور بدون آن که کم‌ترین فهم نظامی داشته باشد، خود را استراتژیست نظامی احساس می‌کند و با غرور و تکبر می‌گوید که چنان تغییرات اساسی در شیوۀ سازمان‌دهی نیروهای امنیتی به یمن تفکرات ایشان وارد شده که نیروهای مخالف حتا فکر نزدیک‌شدن به شهرهای کشور را نمی‌توانند در سر بپرورانند. اما همواره واقعیت‌ها این خیال‌پردازی‌های متفکر همه‌چیزدان کشور را نقش برآب کرده است. سرقوماندان اعلی نیروهای امنیتی از سقوط قندوز که در اوایل حکومت‌داری‌اش به قوع پیوست هیچ درس نگرفت. او در آن زمان هم با تکبر اعلام می‌کرد که همه چیز تحت مدیریت قرار دارد و جای نگرانی در مورد سقوط قندوز وجود ندارد، ولی به زودی مشخص شد که هرچیزی ممکن است در قندوز وجود داشته باشد، منهای مدیریت درست نظامی و سیاسی. هنوز هم این ولایت از تهدید امنیتی نرسته است که ولایت‌های دیگری با تهدید‌های مشابه رو به رو شده‌اند. و این بار غزنی در نزدیکی کابل پایتخت تحت مدیریت قرار گرفته است. کاربران صفحات مجازی این فاجعۀ بزرگ را دستاویز شوخی‌های تلخ و از روی درد شان در برابر سخنان اخیر سرقوماندان اعلی نیروهای امنیتی قرار داده، می‌گویند که طالبان برای آیسکریم‌خوردن به غزنی آمده‌اند. آقای غنی اخیرآ گفته بود که وقتی آتش‌بس با طالبان در روزهای عید اعلام شد، این نیروها به شهرها آمدند و با باشنده‌گان شهرهای کشور آیسکریم خوردند. حالا هم شاید طالبان در غزنی هوس آیسکریم‌خوردن کرده باشند و به همین دلیل به این شهر حمله کردند. از این شوخی‌ها که بگذریم، عملا دیده می‌شود که آقای غنی و تیم او هیچ برنامه‌یی برای تامین درست امینت شهرهای کشور ندارد. وضعیت امنیتی غزنی به یک‌باره‌گی به وخامت نگرایید که حالا گفته شود، در اثر حملۀ غافل‌گیرانه چنین اتفاقی افتاده است. غزنی از چندسال به این‌سو در محراق توجه نیروهای طالبان قرار دارد و بخش‌های مهمی از این شهر نیز همواره در اختیار این نیروها قرار داشته است. بارها مسوولان محلی و اعضای شورای ولایتی غزنی هشدار داده بودند که وضعیت امنیتی غزنی روز به روز به سمت وخامت می‌رود و احتمال سقوط این ولایت به دست طالبان و تکرار فاجعه قندوز وجود دارد. اما، ارگ ریاست جمهوری و مقام‌های ارشد امنیتی در برابر چنین هشدارها چه کردند؟ آن‌ها به جای این‌که به مردم روحیه بدهند و به افزایش نیروهای امنیتی توجه کنند، این شهر را بیشتر از هر زمانی به فاجعه سقوط نزدیک‌تر ساختند. طرح حوزه‌یی‌شدن انتخابات در غزنی شاید یکی از دلایل نفوذ بیشتر طالبان به این ولایت باشد. فراموش نکنیم به میزانی که مردم از حکومت می‌رنجند و فاصله می‌گیرند به همان اندازه نیروهای مخالف می‌توانند با استفاده از این وضعیت خود را به شهرها کشور و مردم نزدیک سازند. اجرای هر نوع برنامۀ قوم‌محور و غیرعقلانی به وقوع چنین فاجعه‌های کمک می‌کند. ارگ که در پی تامین منافع گروهی خود قرار دارد، نه پروای جان و مال مردم را دارد و نه پروای جان سربازانی را که دسته دسته به سوی مرگ می‌فرستد. مقصر اصلی تلفات سرسام‌آور سربازان کشور ارگ و برنامه‌های نابخردانه آن است. البته فراموش نکنیم که فاجعۀ غزنی پایان نیافته است. نیروهای طالبان در کمین‌اند که باردیگر به این شهر تاریخی حمله کرده و باشنده‌گان آن را سلاخی کنند. این احتمال وجود دارد که دست‌های در داخل با طالبان هم‌کاری کرده باشد که وارد این شهر شوند و به کشتارهای سازمان‌یافته و هدف‌مند آغاز کنند. ارگ عملا اقوام این ولایت را در برابر هم قرار داده و باعث به وجودآمدن تنش‌های قومی و زبانی در آن شده است. در همین حال وقتی وضعیت شهرهای کشور در آستانۀ انتخابات چنین شکننده و غیرقابل پیش‌بینی باشد حکومت چه‌گونه می‌خواهد که در آن‌ها انتخابات شفاف و سراسری برگزار کند؟ حملات طالبان در زمانی تشدید می‌یابد که انتخابات نزدیک است و مردم بیم دارند که بتوانند درانتخابات آینده در موجودیت تهدیدهای بلند امنیتی شرکت ورزند. این امر شاید زیاد با برنامه‌های ارگ در منافات قرار نداشته باشد، چون به هر حال در چنین فضایی است که می‌توان به تقلب‌های سیستماتیک و از قبل برنامه‌ریزی شده دست یازید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.