ابـو ریحـان بیـرونی: بت شکن بلند قامت معبد تعصب

گزارشگر:خواجه بشیر احمد انصاری/ یک شنبه 25 سنبله 1397 - ۲۴ سنبله ۱۳۹۷

بخش دوم/

mandegar-3دین شناسی تطبیقی در خدمت تسامح
البیرونی کتابی دارد بنام «تحقیق ما للهند من مقوله مقبوله أو مرزوله» که از خلال آن دریچه‌یی برای شناخت سایر ادیان و خصوصا هندویزم فراروی مسلمانان گشود. این کار علمی او عصارۀ تحقیقی میدانی بود که بربنیاد مشاهده و روایت و مقایسه و دوری از تعصب بنا یافته بود و او روش پیشینیان را در زمینۀ مطالعۀ ادیان و به‌ویژه ادیان غیرخودی نقد نمود.
استاذ الرئیس در مقدمۀ کتاب «تحقیق ما للهند» پیروان ادیان را به گفتن سخن حق ولو دربارۀ خود شان فرا می‌خواند و در این زمینه می‌نویسد، پژوهشگر باید سخن حق گوید ولو که آن سخن شهادتی علیه خودش باشد و او در حقیقت امر به آیتی در قرآن از دور اشاره می‌کند که می‌گوید «اى کسانى‌که ایمان آورده‏‌اید پیوسته نگهدار عدالت باشید و براى خدا گواهى دهید هرچند به زیان خودتان باشد». او سپس آیۀ دیگری از انجیل نقل کرده می‌نویسد:
«وقال مسیح علیه السلام فی الإنجیل ما هذا معناه: «لا تبالوا بصوله الملوک فی الإفصاح بالحق بین أیدیهم فلیسوا یملکون منکم غیر البدن وأما النفس فلیس لهم علیها ید.»
یعنی: حضرت مسیح در انجیل فرموده است که مفهوم‌اش قرار ذیل می‌باشد. شما از حملۀ پادشاهان و گفتن سخن حق در برابر شان نهراسید چون آن‌ها تنها بر بدن تان سلطه داشته و دست قدرت شان از نفس تان به دور است.
در این‌جا البیرونی از متون مقدس دو کتاب که یکی قرآن است و دیگرش انجیل نقل قول نموده و همه را به یکی از مبادی اساسی پژوهش در عرصۀ دین‌شناسی که گفتن حق است دعوت نموده و در نتیجه همه را به یکی از مشترکات دینی و اصول هم‌زیستی انسانی فرا می‌خواند.
البیرونی همراه با سپاه محمود به هند رفت و این فرصتی بود تا با ادیان هندی و دانشمندان آن آشنا شده و هندویزم را از نزدیک مطالعه نماید. او کتابش را با عبارت «لیس الخبر کالعیان»، یعنی «شنیدن کی بود مانند دیدن» آغاز نموده و اساس تحقیق میدانی را در فرهنگی که بر بنیاد روایت استوار بود پایه‌گذاری نمود.
البیرونی بخش مهم زنده‌گی خود را صرف درک علمی، منصفانه و بی‌طرفانۀ ادیان نمود. یکی از راه‌های شناخت ادیان آمیزش و زنده‌گی با پیروان آن‌ها است و از همین لحاظ البیرونی به شنیدن اکتفا نکرده با پیروان ادیان آمیخت و از آن‌ها آموخت. او به هند آمد و از چشمۀ علم و فلسفۀ آن نوشید و با مردمان آن در آمیخت و زبان‌های شان را آموخت و تاریخ و سنن و عنعنات شان را بدون تعصب روایت نمود و به‌عنوان یک پژوهشگر بی‌طرف با آن‌ها در تعامل شد. با آن‌که البیرونی با سپاهی به هند رفته بود که به چشم اشغال‌گربه آن می‌نگریستند ولی هندی‌ها مقام و مرتبۀ این شخصیت بزرگ علمی را گرامی می‌داشتند.
البیرونی برخلاف دانشمندان دیگر از پیش‌داوری اعتقادی پرهیز نموده و ادیان را همان‌طوری که هستند و خود شان را معرفی می‌کنند به خواننده‌اش معرفی می‌دارد. او یکی از پیش‌کسوتان تسامح در جهان اسلام بود. البیرونی هنگام ذکر باورهای هندوان نه بر آن‌ها می‌تازد و نه هم به مناقشۀ آن‌ها می‌پردازد بلکه رسالت خویش می‌داند تا آن‌چه را می‌بیند با کمال امانت نقل کند. او عاطفه و احساس شخصی را یک‌سو گذاشته و میان باورهای خودش و آن‌چه را نقل می‌کند مسافه‌یی نگه‌ می‌دارد.
البیرونی خود در این مورد می‌نویسد:
«وسأل ذلک ففعلته غیرباهت علی الخصم و لا متحرّج عن حکایه کلامه و ان باین الحق و استفظع سماعه عند اهله فهو اعتقاده و هو ابصر به و لیس الکتاب کتاب حجاج و جدل حتی استعمل فیه بایراد حجج الخصوم و مناقضه الزائغ منهم عن الحق و انّما هو کتاب حکایه فأورد کلام الهند علی وجهه و أضیف إلیه ما للیونانیّین من مثله.»
به این معنی‌که: « و استاد آن [نقل مصون از تحریف و حبّ و بغض در باب هندیان] را درخواست کرد و من آن را به انجام رسانیدم، بدون این‌که بر دشمن بهتان بزنم و از حکایت کلام او هرچند خلاف حق بوده، شنیدنش نزد اهل حق در نهایت زشتی باشد، در تنگنا قرار گرفته، سرباز زنم؛ چه، این باور اوست که خود به آن آگاهه‌تر است؛ و این کتاب، کتاب برهان و جدل نیست تا در آن ادله خصم ذکر شود و آن دسته از ادله آنان‌که مخالف حق است نقض گردد، بلکه کتاب، کتاب حکایت است. پس کلام هندیان را به همان نحوی‌ که خودشان اعتقاد دارند نقل می کنم و از عقاید یونانیان، آن‌چه که همانند باور هندیان است، بر آن می‌افزایم.»
البیرونی دربارۀ کتاب‌هایی‌که در باب ادیان نگاشته شده است بی‌باور بوده و آن‌ها را در نقل اخبار بی‌طرف و منصف نمی‌داند. او می‌نویسد:
«أن أکثرها منحول و بعضها عن بعض منقول وملقوط، مخلوط غیر مهذّب على رأیهم ولا مشذّب، فما وجدت من أصحاب کتب المقالات أحدا قصد الحکایه المجرده من غیر میل.»
ترجمه: «بیشتر آن‌ها سخن کسانی دیگر بوده که آن‌را به خود نسبت داده اند و یکی از دیگرش نقل گردیده و یا نویسندۀ آن معلوم نبوده است، آن‌ها مخلوطی از معلومات است که از عیب پاکیزه نشده و بخش‌های بیهودۀ آن را پاک نکرده‌‌اند. در جمع کتاب‌هایی که [در باب ادیان] نگاشته شده کسی را نیافتم که تمایلات شخصی خویش را [با اصل حکایت] خلط نکرده باشد.»
البیرونی نظر خواننده‌اش را به رابطه‌یی که میان نویسنده و موضوع پژوهش او وجود دارد جلب می‌کند. از نظر البیرونی پژوهش‌گر یا این‌که میلان به مرىمانی‌که محل تحقیق اویند دارد و یا آن‌که با آن‌ها خصومت می‌ورزد که هردوی آن مصداقیت علمی کار او را زیر سوال می‌برد. او تعهد نموده است که این پژوهش را به‌صورت بی‌طرفانه انجام دهد و می‌گوید:
«وأنا فی أکثر ما ساورده من جهتهم حاک غیر منتقد إلا عن ضروره ظاهره.»
یعنی: من در بیشتر آن‌چه دربارۀ آن‌ها نقل می‌کنم روایت حال آن‌ها بوده بدون آن‌که به نقد شان بپردازم به جز از حالت‌هایی‌که نیاز به آن هویدا می‌باشد. البیرونی به ما می‌گوید که تجرد مطلق نویسنده نظر به پیش‌زمینه‌های فکری و اعتقادی و شخصیتی و روانی او می‌تواند دیواره‌یی فرا راه پژوهش علمی ایجاد کند و یکی از راه‌های غلبه به این دشواری این است که مردمان محل مطالعه را طوری معرفی کنیم که آن‌ها خود می‌خواهند معرفی شوند نه به شکلی که ما می‌خواهیم معرفی شان نماییم.
البیرونی بر مشترکات ادیان توجه دارد و خواننده می‌بیند که از همان آغاز کتاب او میان هندی‌ها و یونانی‌ها مقایسه می‌کند. ادیان با آن‌که در ظاهر باهم متفاوت‌اند ولی دارای اصول مشترکی‌اند که این اشتراک در سمبول‌ها و اصول کلی شان تبلور می‌یابد.
البیرونی می‌نویسد:
«فأورد کلام الهند على وجهه وأضیف إلیه ما للیونانیّین من مثله لتعریف المقاربه بینهم».
سخن هندی‌ها را نقل می‌کنم باز می‌بینم که یونانی‌ها در آن رابطه چه می‌گویند تا آن‌که تشابه میان شان را آشکار سازم.
باز پس از آن می‌نویسد:
«ولا أذکر مع کلامهم کلام غیرهم إلّا أن یکون للصوفیه أو لأحد أصناف النصارى لتقارب الأمربین جمیعهم فی الحلول والاتّحاد».
یعنی: در کنار سخن آنان سخن دیگران را نقل نمی‌کنم به جز از این‌که مربوط به متصوفان باشد و یا یکی از فرقه‌های مسیحی باشد چون همۀ آن‌ها در امر حلول و اتحاد شباهت‌هایی باهم داشته‌اند. او درک کرده بود که تصوف سرشتی جهانی داشته و در تمامی نظام‌های دینی حضور آن مشهود بوده است. البیرونی با این سخن خویش تو گویی علم مقایسۀ تصوف در ادیان جهانی را پیشنهاد می‌کند.
البیرونی سعی می ورزد تا سوء فهمی را که در رابطه به ادیان دیگر در نزد مسلمانان وجود داشته است برطرف سازد و او در این زمینه از متودی کاملا علمی سود می‌برد. یکی از مشکلاتی‌که پیروان ادیان در شناخت و فهم هم‌دیگر به آن روبرو می‌شوند ندانستن زبان اصلی متون مقدس دینی می‌باشد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.