گزارشگر:گفتوگو کننده: ابوبکر صدیق/ چهار شنبه 25 میزان 1397 - ۲۴ میزان ۱۳۹۷
اشاره: پس از آمدن زلمی خلیلزاد نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا برای هماهنگی گفتوگوهای صلح در افغانستان، برداشتها این است که گروه طالبان برای پذیرفتن روند صلح آمادهگی گرفته اند، در این میان برخیها باور دارند، تا زمانی که فشارهای لازم بالای حامیان گروه طالبان وارد نشود، این گروه به میز مذاکره حاضر نخواهند شد. در این مورد گفتوگویی را با مولوی عطاالرحمن سلیم، معاون شورای عالی صلح انجام دادهایم که اینک میخوانید.
————————–
* شورای عالی صلح تنها نهادی که صلاحیت گفتوگوهای صلح را دارد، اتفاقات اخیر از بهر سرعت بخشیدن به روند گفتوگوهای صلح را چگونه میبیند؟
در حالی که گروه طالبان نظام ما را «غیرمشروع» و افغانستان را «دارالحرب» میدانند و جنگ موجود در افغانستان را «جهاد» قلمداد میکنند، در کنار این، حضور خارجیها، فساد و … بهانههای اند که آنان برای توجیه جنگشان استفاده میکنند. اما شورای عالی صلح از دو سال بهاین طرف، رویکرد تازهیی را در روند کاری خود روی دست گرفته تا بهصورت بهینه زمینهساز گفتوگویهای صلح باشد.
شورای عالی صلح در آغاز روی تدوین یک راهبرد با دانشمندان دینی، احزاب سیاسی-جهادی، نهادهای مدنی و …، مشورت کرد. به اساس این راهبرد، میان تمام جریانها و نهادهای سیاسی تاثیرگذار، اعتمادسازی صورت گرفت و نشستهای بیشماری را با اقشار مختلف جامعه برگزار کرد. هدف شورای عالی صلح، دستیابی به انسجام داخلی و بینالمللی در رابطه به روند جنگ و صلح افغانستان بود تا توجیه جنگ موجود را از نزد گروه طالبان سلب کند.
شورای عالی صلح به عنوان یک نشانی و هماهنگکنندۀ روند صلح از تمام نهادهای داخلی، کشورها و نهادهای منطقهیی و بینالمللی درخواست همکاری کرد؛ حتا از گلبدین حکمتیار که ادعا داشت میتواند هشتاد درصد در روند صلح افغانستان موثر واقع شود، خواستار همکاری شد و تماسهای غیرمستقیم از طریق نهادهای بینالمللی با گروه طالبان صورت گرفت. طالبان چون گروه مستقیم نیستند در برنامهشان واژۀ صلح، تفاهم، گفتمان و همدیگرپذیری با سایر اقوام افغانستان وجود ندارد. در غیر صورت پیشکش بیقید شرط رییس حکومت وحدت ملی در «نشست دوم کابل» که به طالبان پیشکش کرد، تمام دروازهها را برای گفتوگو با گروه با آنان گشوده بود، اما طالبان اجازۀ این مذاکره را نیافتند.
به همین منظور، شورای عالی صلح در نشست دانشمندان اسلام در اندونیزیا، عربستان سعودی و سایر کشورهای اسلامی و منطقهیی، روی مشروعیت جنگ افغانستان بحث کردد و در نهایت، در نشست عربستان سعودی که در آن نمایندهگان بیش از ۳۶ کشور اسلامی اشتراک داشتند، رییس حرمین و شریفین در شهر مکه، فتوای عدم مشروعیت جنگ گروه طالبان را در افغانستان صادر کرد و این جنگ را «بغاوت» و «فتنه» خواند. در حال حاضر هیچ عالمی جرأت و انگیزۀ این را ندارد تا جنگ طالب را مشروع بخواند؛ چون دانشمندان جهان اسلام جنگ موجود را غیرمشروع میدانند.
* با وارد شدن پای امریکا در گفتوگوهای صلح افغانستان، فکر میکنید که ذهنیت طالبان آمادۀ صلح است و دیدارهای زلمیخلیلزاد چقدر میتواند در این روند موثر تمام شود؟
مذاکرات زلمی خلیلزاد به عنوان نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا در مورد صلح افغانستان، پیشزمینۀ برای مذاکرات اصلی افغانستان و طالبان است؛ یعنی مذاکرات رسمی میان گروه طالبان و دولت افغانستان نیست که انتباه دور زدن حکومت از طرف امریکا و طالبان صورت گیرد. گروه طالبان نیز از مذاکره با نمایندۀ امریکا خوشبین هستند، به میان آوردن این خوشبینیها مأموریتی است که برای خلیلزاد داده شده است. جنگ افغانستان ابعاد پیچیده دارد، صلح این کشور نیز دارای ابعاد پیچیدهتری است که در یک یا دو نشست نتیجهگیری نمیشود. تجربهها در گذشته نیز نشان داده است که طالبان به حرف خود صادق نبودهاند تا زمانی که حامیان گروه طالبان صادقانه بالای گروه طالبان فشاور وارد نکنند، اظهار نظر در رابطه به این مذاکرات پیش از وقت است.
* دیدار زلمی خلیلزاد با سران کشورهایی که در میان طالبان نفوذ دارند(عربستان سعودی و پاکستان) چقدر میتواند برای صلح افغانستان زمینهساز باشد. در کنار این، نتیجۀ سفر شما و دانشمندان دینی به پاکستان چه بود؟
تا هنوز علایم فشاری که از طرف این کشورها بالای طالبان وارد شود و طالبان را وادار به گفتوگوهای صلح کند، موردی بهنظر نمیرسد.
در مورد سفری ما که به کشور پاکستان داشتیم، باید بگویم که عدم صداقت حکومت پاکستان سبب شد تا این سفر بینتیجه پایان یابد.
* مردم به شورای عالی صلح به عنوان یک نهاد معاشخوار و بیکاره میبینند که هزینۀ هنگفتی را مصرف میکند، اما کار قابل ملاحظه انجام نداده است، آیا واقعاً چنین است؟
در زمانی که هزینههای هنگفت در این نهاد مصرف شده است، ما عضو آن نبودیم، اما در حال حاضر بودجۀ شورای عالی صلح از طرف نهادهای کمککننده پرداخت میشود نه از هزینۀ حکومت افغانستان؛ به این معنا که اگر این هزینه در شورای عالی صلح مصرف نشود به حکومت افغانستان هم داده نمیشود؛ در رابطه به صلاحیت شورای عالی صلح، باید بگویم که ما تجربۀ خوبی از مذاکره با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار داریم، تمام بدبینیهایی که در رابطه به گلبدین حکمتیار وجود داشت، وقتی به صلح روی آورد، چون مردم از جنگ خسته شده بودند، هیچ مخالفت علنی با او صورت نگرفت. بیش از هفت ماه گفتوگو شد، هیأتی از شورای عالی صلح به تایید سران حکومت وحدت ملی میزبان این مذاکرات بودند. به رغم مذاکره با حزب اسلامی، شورای عالی صلح در میان تمام نهادهای مدنی و احزاب سیاسی، اعتمادسازی کرد.
مشکل اصلی در شورای عالی صلح نیست، مشکل در گروه طالبان است که اجازه داده نمیشوند تا به صلح ملحق شوند. ما صدای مصالحه را بلند کرده و گفتیم که صلح به معنای تسلیم شدن یک طرف نیست؛ ما صلح با عدالت میخواهیم، اما اخیراً خوشبینیهای از طرف طالبان و حکومت ایجاد شد و امیدوار هستیم که طالبان اجازۀ آمدن به میز مذاکره از باداران خود را دریافت کنند و شورای عالی صلح با اقتدار این روند را آغاز خواهد کرد. طالبان دیگر توجیهی برای اعمال تروریستی ندارند؛ چون انتحار و انفجار و کشتار مردم بیگناه در نصوص شرعی حرام دانسته شده است.
* نشست مسکو در مورد صلح افغانستان که به تأخیر افتاده بود، عنقریب برگزار خواهد شد، اگر این نشست برگزار شود نمایندهیی از شورای عالی صلح و دولت افغانستان اشتراک خواهند کرد؟
اگر گروه طالبان در نشست مسکو اشتراک کنند، بدون شک شورای عالی صلح در این نشست اشتراک میکند، اما اگر طالبان اشتراک نکنند، در آن صورت گفتمان سیاسی است و نمایندۀ حکومت افغانستان در آن اشتراک نمیکند. اما تمام این موارد پیش از وقت است چون اشتراک طالبان در این نشست واضح نشده است، موردی که برای ما مهم است این که هر نشستی در رابطه به صلح افغانستان برگزار میگردد، باید به رهبری افغانستانیها باشد.
* این تأکید پیوسته از نشانی دولت تکرار شده است، اما اکنون زلمی خلیلزاد و مقامات دیگر امریکایی با گروهها و کشورهای مختلف در این مورد گفتوگو میکنند، در این میان رهبری افغانستان در کجاست؟
گفتوگوهایی که در رابطه به صلح صورت میگیرد، در تفاهم با دولت افغانستان است، آقای خلیلزاد پیش از آغاز گفتوگوها در کابل با رهبران حکومت وحدت ملی دیدار داشت و پس از دیدار با رهبران کشورهای منطقهیی و عربی، دوباره گزارش خود را با رهبران حکومت شریک ساخته است، این نشان میدهد هر گفتوگویی که در رابطه به صلح افغانستان صورت میگیرد باید به رهبری حکومت باشد و تمام رویکردهای اخیر «مذاکره برای مذاکره است» و ایجاد پیش زمینه برای گفتوگوهای صلح بین شهروندان افغانستان و طالبان است؛ مذاکرهیی که در آن یکطرف دولت افغانستان و طرف دیگر گروه طالبان خواهد بود.
* انتباه من از گفتههای شما این است که در بُعد داخلی به یک انسجام در رابطه بهگفتوگوهای صلح دست یافتهاید، اما در یکی از نشستهایی که چندی پیش در کابل برگزار شده بود، رییس اجرایی و وزیر خارجه از فقدان چنین انسجام خبر دادند، واقعاً چنین است؟
حرفهایی که از طرف رییس اجرایی و وزیر خارجۀ کشور مطرح شده، در یک مقطع زمانی خاص و آتشبس با گروه طالبان بود که به مدت سه روز ادامه یافت، برداشتها به گونههای متفاوت بود، آتشبسی که صورت گرفته بود نیز براساس یک راهبرد نبود و بیشتر مردم غافلگیر شده بودند که منتج به اظهارات از طرف رهبری حکومت وحدت ملی نیز گردید.
در روند صلح افغانستان هیچ مخالفتی وجود ندارد؛ شاید شیوهها متفاوت باشد، اما برای برقراری صلح و گفتوگو در این زمینه هیچ مانعی دیده نمیشود. ما برای انسجام همه شیوهها نیز نشستهای را با تمام نهادها و جریانهایی که در رابطه به صلح کار میکنند، برگزار کردیم و میخواهیم که شیوهها را انسجام دهیم، تایید میکنم تاهنوز فاقد یک طرح جامع در رابطه به صلح هستیم و دلیلش این بود که طرف مخالف تاهنوز آمادهگی لازم برای گفتوگو نداشته است.
* با تمام تلاش و نشستهایی که صورت گرفت، اگر طالبان حاضر به گفتوگو نشوند، دولت افغانستان و شورای عالی صلح چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت؟
در صورت نپذیرفتن صلح، طالبان بیشتر از گذشته آسیبپذیر میشوند، حمایت گذشتۀ خود را که در سطح منطقهیی و جهانی از دست دادهاند، سبب منزوی شدن شان خواهد شد. کشورهای عربی و پاکستان که حامی مالی طالبان بودند، حالا دیگر با گروه طالبان همنوایی ندارند و در داخل افغانستان، منطقه و جهان نیز همنوایی با طالبان کاهش یافته است. اگر طالبان به گفتوگوهای صلح پاسخ مثبت ندهند، آسیبپذیریهایشان بیشتر از پیش میشود و حکومت افغانستان نیز از راهکارهای دیگری استفاده خواهد کرد. در میان گروه طالبان کسانی هستند که طرفدار صلح هستند و گزینههای وجود دارد که استفادۀ آن طالبان را منزوی میکند.
تشکر از این که فرصت گذاشتید.
از شما هم.
Comments are closed.