گزارشگر:سهراب روزبه/ یک شنبه 6 عقرب 1397 - ۰۵ عقرب ۱۳۹۷
برای نخستینبار در ماه قوس ۱۳۹۵ انتشار تصاویری از حضور موترهای زرهی و نظامیان چینی در ولسوالی واخان ولایت بدخشان مطرح شد و سپس در پی افزایش نگرانیها از تشدید ناامنیها در افغانستان بار دیگر ساخت پایگاه نظامی توسط چین در شمالشرق افغانستان رسانهیی شد، اما مقامات افغانستان و چینی همواره آن را تکذیب کردند. در واقع وزارت دفاع چین و دولت افغانستان هرگونه حضور نظامیان چینی در خاک افغانستان و حضور ۵۰۰ نظامی چینی در پایگاهی در شمال افغانستان را رد کردند. مخالفان معتقد اند که نظامیان چینی در خاک افغانستان حضور دارند و نیروهای ارتش چین عملیاتهای نظامی مشترکی را با نیروهای ارتش افغانستان و تاجیکستان در مناطق مرزی انجام میدهند. همچنان گشتهای مشترک نظامیان چینی و نیروهای امنیتی افغانستان و موترهای زرهی نظامیان چینی در منطقه مشاهده شده است.
چند روز پیش نیز نشستی برای بررسی مسایل امنیتی در چین برگزار شده بود که مقاماتی از وزارت دفاع در آن شرکت داشتند، چگونگی فعالیت گروههای تروریستی در افغانستان یکی از موضوعات مورد بحث در این نشست بوده است.
نوشتار زیر به چرایی توجه بیشتر امنیتی و نظامی چین به شمالشرق افغانستان پرداخته است. ایفای نقش ژیوپلتیکی و جهانی بیشتر چین پکن در ماه فبروری سال ۲۰۱۷، پایگاهی دریایی در جیبوتی راه اندازی کرد، چین با توجه به ایفای نقش در قالب بازیگر جهانی بارها نشان داده است که میخواهد پایگاههایی را برای حفاظت از منافع خود ایجاد کند. چینیها پایگاههایی را در سواحل افریقا و سایر مناطق جهان ایجاد کرده و میکنند. در این بین هر چند چین تلاش میکند تقویت جایگاه نظامی و دفاعی خود با واکنشهای بیشتر منطقهیی و جهانی همراه نباشد، اما بیمیل نیست که حضور نظامی و امنیتی خود در منطقه و کشورهای همسایه را با راهاندازی مراکز تدارکاتی نظامی و امنیتی تقویت کند.
در این حال، چین نمیکوشد خود را جایگزینی برای ایالات متحده بداند زیرا دارای تواناییهای محدودی برای عملیات در افغانستان است، اما انتظار میرود با توجه به وضعیت جنگ افغانستان گواه افزایش علاقۀ نظامی و امنیتی پکن در منطقه باشیم.
در بِعد دیگری، بیثباتی مزمن در افغانستان میتواند به عنوان فرصتی برای پیشرفت قابل توجه استراتژیک چین هم باشد. بهرهگیری از انگیزههای کابل برای افزایش همکاریهای دفاعی و امنیتی با چین، انگیزههای کابل برای افزایش همکاریهای دفاعی و امنیتی با چین غیر قابل انکار است. چین یکی از کشورهای همسایه در شمالشرقی افغانستان حدود ۹۳ کیلومتر مرز مشترک باافغانستان دارد. اما این همسایهگی در نقطهیی قرار دارد که امکان ارتباط زمینی توسط جاده و یا خط آهن ممکن نیست.
در این میان، پس از تشکیل حکومت وحدت ملی در سال ۲۰۱۴، چین برای نخستینبار کمکهای نظامیاش را به افغانستان را اعلام کرد. همچنان کابل خواست تا چین روی پاکستان فشار بیاورد که طالبان را به میز مذاکره و آشتیجویی حاضر کند. در همین روند، در سال ۲۰۱۵، همکاریهای دفاعی به امضا رسید و پس از بینتیجه ماندن گفتوگوهای چهارجانبه برای حاضر کردن طالبان بر میز مذاکرات صلح، یک مقام ارشد نظامی چین در سال ۲۰۱۶ از کابل دیدار کرد. جنرال فنگ فینگویی، برای نخستینبار در تاریخ دوجانبۀ افغانستان و چین توافق کرد تا مبلغ معادل ۷۳ میلیون دالر امریکایی را به نیروهای امنیتی افغانستان کمک کند. در همین راستا است که ایجاد واحد نیروهای ویژۀ ارتش افغانستان در مناطق کوهستانی ولایت بدخشان، گمانهزنیهایی دربارۀ گسترش همکاریهای نظامی و امضای توافقنامۀ امنیتی با دولت افغانستان، همکاریهای مرزی بین دو کشور، آموزش نیروهای امنیتی افغانستان توسط نظامیان چینی و تلاش مشترک چین و دولت افغانستان برای زمینهسازی حضور امنیتی پکن در برخی از نقاط در شمال افغانستان مد نظر و حتا ممکن است پایگاه نظامی مشترک در منطقۀ واخان ولایت بدخشان در آینده عملیاتی گردد.
جایگاه ژیوپلتیک شمالشرق افغانستان برای چین-اگر به اهمیت ژیوپلتیک و جغرافیای شمالشرق افغانستان توجه کنیم- تا حدی میتوان به چرایی توجه امنیتی و نظامی چین برای حضور در شمالشرق افغانستان پاسخ دهیم.
ولایت بدخشان در شمالشرق افغانستان تنها همسایه افغانستانی چین است. در این میان کریدور واخان منطقهیی عموماً خالی از جمعیت و کوهستانی است و بدخشانِ افغانستان را به ایالت مسلمان نشین «سین کیانگ» چین متصل میکند. در این منطقه ولسوالی واخان با ۱۰۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت از شرق با ایالت سینکیانگ چین از شمال با تاجیکستان و از جنوب با ایالت گلگت پاکستان هم مرز است و بیش از ۱۸ هزار نفر نیز جمعیت دارد. لذا چین علیرغم داشتن مرز کوتاه و کوهستانی با افغانستان، نسبت به جایگاه ژیوپلتیک شمالشرق افغانستان حساس است و افزایش حضور امنیت و نظامی خود در این بخش از افغانستان را کاملاً در جهت امنیت ملی خود ارزیابی میکند.
کاهش نقش هند و مقابله با محاصرۀ چین از راه افغانستان چین با وجود روابط گسترده با غرب از ادامۀ حضور نظامی ناتو و امریکا در افغانستان نگران بوده و به عنوان یک تهدید امنیتی به آن مینگرد. یعنی از منظر استراتژیک چین مخالف حضور بلند مدت امریکا در افغانستان است و این حضور میتواند منجر به تنگتر شدن محاصرۀ چین توسط غرب گردد. در واقع، چینیها از یک افغانستان همکار سیاستهای ناتو ناراحت اند و دور ساختن افغانستان از غرب مد نظراست.
در بُعد دیگری، چین پایگاههای نظامی در کشورهای همسایه را تهدیدی اساسی برای امنیت و منافع ملی خود ارزیابی میکند. علاوه بر این از آنجا که در استراتژی نوین امریکا در افغانستان نقش پاکستان با بدبینی نگریسته شده و در مقابل به تقویت نقش هند توجه شده است، پکن با در نظرداشت همکاری و پیوند هند و ایالات متحده در افغانستان و افزایش پیوند امریکا و هند در افغانستان را به ضرر منافعش ارزیابی میکند و بیمیل نیست حضور امنیت و نظامی خود در شمالشرق افغانستان را در مقابل افزایش نقش هند و امریکا در مناطق نزدیک به مرزهای چین تلقی کند.
مقابله با تروریسم، تجزیهطلبی و گروههای ضد چینی حوزۀ امنیت و مقابله مد نظر چین در افغانستان است. در این بین ایالت سین کیانگ با اکثریت فعلی مسلمانان اویغور و دو گروه عمده و جداییطلب سین کیانگ «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و «کنگرۀ جهانی اویغور» میتوانند به چین ضربه زنند. منطقۀ خودمختار سین کیانگ در غرب چین جولانگاه فعالیت گروههای فعال استقلالطلب با ۸ کشور از جمله افغانستان مرز مشترک دارد و جنبش اسلامی ترکستان شرقی (که قبلاً با طالبان و القاعده همکاریهایی داشته است) تهدید عمده است.
در سالهای گذشته، رسانههای بسیاری به حضور نیروهایی از این منطقه در بدنۀ داعش اشاره کردهاند و به اذعان مقامات بلندپایۀ چینی شماری از مسلمانان چینی منطقه اویغور همراه با نیروهای داعش در درگیریهای سوریه و عراق میجنگند. در این بین با افزایش نفوذ داعش در افغانستان، نگرانی امنیتی فزایندهیی در چین سبب شده است تا مبادا عوامل داعش و تندروهای اویغوری راهی برای نفوذ به منطقه خودمختار «سین کیانگ» در غرب چین چین بیابند.
با این حال، با وجود اینکه قبلاً افغانستان موافقت کرده است که «افغانستان بههیچ حرکتی، که امنیت چین را از خاک این کشور تهدید کند، اجازه نخواهد داد.» در راستای همین همکاریها، افغانستان ۱۵ تروریست اویغور را که بازداشت کرده بود، در سال ۲۰۱۵ به چین سپرد. اکنون از نگاه چینیها با توجه به تقابل کنونی داعش با طالبان در افغانستان میتوان از رابطۀ خوب با طالبان و کابل در جهت رفع خطر داعش برای چین بهره برد و در مرزهای چین آرامش برقرار کرد و خطر بازگشت داعش و گروههایی چون حزب اسلامی ترکستان (TIP) یا جنبش اسلامی شرق ترکستان (ETIM) به چین را کاست. از این منظر حضور امنیت و نظامی چین در شمال شرق افغانستان میتواند با جلوگیری از نفوذ تروریستها در مناطق مرزی سین کیانگ و انجام اقدامات خشونت بار از افغانستان و مقابله با رفتارهای ضد تروریستی حتا منجر به طرح پایگاه نظامی در بدخشان گردد. به عبارت دیگر، نگرانی جدی این کشور عضو سازمان شانگهای از نهادینه شدن تروریسم و رشد افراطگرایی در افغانستان با توجه به پتانسیلهای واگرایی در شمال غرب چین و مناطقی نظیر سین کیانگ در رویکرد امنیتی چین در نگاه به حضور در شمال افغانستان موثر است.
رابطۀ مناسب با طالبان و رویکرد میانجیگری در روند صلح افغانستان و رابطه کابل- اسلامآباد از نگاه چین رویکرد میانجیگری چین و مشارکت در روند صلح و ارتباط با طالبان در افغانستان مهم است. از این دید روابط میان مقامات چین و رهبران طالبان قدیمی است. در واقع، پکن بهدنبال تضمینی است که طالبان افغانستان به عنوان پایگاهی برای گروههای ستیزهجوی اویغور عمل نخواهد کرد و تلاش چین در میانجیگری بین کابل و طالبان در قالبهای چندگانه و دوطرفه میتواند به سود چینیها باشد. پس از اعلام موجودیت گروه تروریستی داعش در و انتقال آنان به شمال افغانستان، چین از نفوذ احتمالی این گروه تروریستی به مناطق مرزی مشترک ابراز نگرانی کرده است. اکنون با گمانهزنیهای انتقال جنگجویان این گروه تروریستی به شمال افغانستان حضور نظامی و امنیتی چین در افغانستان سبب میشود پکن بتواند با کمک طالبان مانع از حضور داعش در سین کیانگ و مناطق مرزی خود گردد. به علاوه کابل و اسلامآباد دارای چالشها و مشکلات بسیاری هستند و روابط نظامی و امنیتی مناسب و خوب چین با هر دو بازیگر میتواند فرصتِ خوبی برای میانجیگری چین برای جلوگیری از ضربه وارد شدن به منافع چین در افغانستان ارزیابی شود.
Comments are closed.