احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمران/ شنبه 12 عقرب 1397 - ۱۲ عقرب ۱۳۹۷
داغ شدنِ بحث برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده و نشستهای متوالیِ جریانها و احزاب سیاسی در کابل در این خصوص، ظاهراً انتخابات پارلمانی و مسایلِ آن را به حاشیه رانده است. این روزها بحث داغ در کابل و برخی ولایتهای افغانستان، موضوع انتخابات ریاست جمهوری است. بسیاری از سیاستمدارانِ کشور در حالِ رایزنی و گفتوگو در این مورد اند و بسیاری از جناحها و جریانهای سیاسی در تلاش اند که موقفِ واحد و یکدست در این خصوص از خود تبارز دهند.
بدون تردید، انتخابات سال آیندۀ ریاستجمهوری برای افغانستان از اهمیتِ ویژه برخوردار است. نخست اینکه اکثر شهروندانِ کشور از موجودیت حکومت وحدت ملی و ناکارآمدیهایِ آن واقعاً به ستوه آمدهاند. یکی از مهمترین دلایلی که در سال آینده مشارکت در انتخابات با وجود درسهای بد و تلخِ انتخابات پارلمانی سال روان افزایش پیدا کنـد، میتواند دلسردی عمومی از حکومتِ فعلی باشد.
شهروندان افغانستان طی چند سالِ اخیر از روی ناگزیری و بهمشکل حکومت ناکام فعلی را تحمل کردهاند. حکومت وحدت ملی، تجربهیی ناکام و بهشدت ناکارآمد در افغانستان شناخته شده است. این حکومت که از متنِ بحران انتخابات سال ۱۳۹۳ بیرون شد، حتا در در عملی کردنِ توافقنامۀ سیاسی نیز موفقیتی به دست نیاورد و نشـان داد که حکومتی ناکام و غیرقابل اعتماد است. تا امروز که نزدیک به پنج سال از عمر حکومت وحدت ملی میگذرد، سرانِ آن حتا موفق نشدهاند که کابینۀ خود را بسازند. نیم کابینه همین حالا با سرپرستوزیران و یا بدون وزیر اداره میشود. فسـاد، ناامنی و بیکاری در کشور بیـداد میکند. شهروندان افغانستان در مقایسه با پنج سال پیش، در شرایط واقعاً بدتری بهسر میبرند. آقای غنی در پیکارهای انتخاباتیِ خود فریاد میزد که در سال اول حکومتداریاش، یک میلیون شغل برای بیکاران ایجاد میکند، اما نه تنها که هیچ شغلِ تازهیی برای بیکاران به وجود نیامد، که هزاران جوانِ دیگر نیز به دلیل سوءمدیریتِ آقای غنی و تیمِ او از کار بیکار شدند.
امنیت و صلح که از مهمترین تعهدات آقای غنی به مردم افغانستان بود، امروز به یک جنگِ ویرانگر و گسترده تبدیل شده است. در گذشته اگر تنها مشکلِ انتحاری و یا ترورهای فردی وجود داشت، امروز نیـروهای تروریست افزون بر افزایش حملات انتحاری و ترورهای سازمانیافته، عملاً به شهرها و ولایتهای استراتژیک یورش میبرند و آنها را به سقوط مواجه میسازند. امروز طالبان به دلیل سیاستهای اشتباهآمیزِ سران حکومت وحدت ملی، خود را پیـروز میدان جنگ به شمار میآورند و در حال گفتوگو با امریکاییها برای رسیدن به توافق بر سرِ قضیۀ افغانستان اند.
فرار مغزها، فرار سرمایهها و فرار جوانان از کشور دوباره به دهههای شصت و هفتاد برگشته است. شهروندانِ کشور حق دارند که نظر مساعد و مثبت به کارنامۀ حکومت وحدت ملی نداشته باشند. آقای غنی با حرکتهای پوپولیسـتی و عوامفریبانه چنان تصوری را خلق کرد که به زودی افغانستان به چهارراه ترانزیتِ منطقه مبدل میشود و به خودکفایی اقتصادی میرسد. اما در واقعیت، نه بندر چاهبهار ایران به نتیجه رسید و نه هم پروژۀ تاپی از کاغذ به صحنه عمل آمد. همۀ پروژههای اقتصادی که آقای غنی وعده داده بود، چیزی جز خواب و خیالهای خوش نبودند. حالا شهروندانِ سرخوردۀ کشور، در انتظار برگزاری انتخابات و چشم به راه اصلاحات و تغییر در کشور هستند.
فراموش نباید شود که یکی از تعریفهای دموکراسی که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته این است که می گوید دموکراسی نظامی است که مردم میتوانند اراذل و اوباش را از مسند قدرت به زیر بکشند. دقیقاً این تعریفِ دموکراسی در افغانستان مورد توجه است. مردم در انتظار اند که با برگزاری انتخابات بتوانند به کسانی رای دهند که واقعاً از آنها نمایندهگی کنند و توانایی مهار بحـران فعلی را داشته باشند.
تیم فعلی از هر سو که نگاه کنیم، تیمِ بازنده و ناکام است. در طول پنج سالِ گذشته مردم انتظارهای زیادی از تیم فعلی داشتند اما سران حکومت همۀ انتظارها و امیدهای مردم را به یأس مبدل کردند. اما مهم این مسأله است که چه کسانی با چه برنامه و اجندایی میخواهند نامزد انتخابات ریاست جمهوری باشند؟ کیها توانایی و کفایتِ آن را دارند که دوباره از افغانستانِ پارچهپارچه شده و تبدیل شده به جزایر بیاعتمادی، یک افغانستانِ واحد و یکپارچه بسازند؟
اینبار مردم هوشیارانه به این مسایل میاندیشند و رای خواهند داد. به همین دلیل چشمها به سوی شخصیتهایی است که ضمن داشتن تواناییهای سیاسی و مدیریتی قوی، در هفده سال گذشته دلسوزانه به این کشور و وضعیتِ مردم توجه کرده باشند و در فساد موجود دخیل نبوده باشند. برندۀ انتخاباتِ بعدی باید مردم افغانستان باشند و نه کسانی که از راه تقلب و دیکته میخواهند بر گردۀ مردم سوار شوند.
در همین حال، بحث مدیریتِ انتخاباتِ آینده نیز بسیار مهم است. کمیسیون فعلی نشان داد که نه کمیسیون غیرجانبدار است و نه توان مدیریت انتخابات را دارد. همین حالا به یُمنِ بیکفایتیهای مدیران کمیسیون انتخابات، انتخابات پارلمانی در آستانۀ بحران قرار گرفته است. گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه مثلث ارگ، سپیدار و کمیسیون انتخابات میخواهند برای جلوگیری از بروز ناملایمات پس از اعلام نتایج، دستکاریهایی را در آن انجام دهند و به مشورۀ یکدیگر نتایج نهـایی را اعلام کنند.
این نوع سخنان اگر واقعیت داشته باشند، باید گفت که فاتحۀ انتخابات پارلمانی در کشور خوانده است و نباید انتظار زیادی از پارلمان آینده داشت. پس بر این اساس، ضروری است که در زمان انتخابات ریاست جمهوری واقعاً کمیسیونی بیطرف و متخصص انتخابات را رهبری و مدیریت کنـد.
Comments are closed.