- ۲۶ جدی ۱۳۹۱
حکومت افغانستان تصمیم گرفته است که پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، لویه جرگهیی را تدویر کند. این برنامه طی اظهارات پیوستۀ مقامات حکومت افغانستان آشکار شده بود، اما تا کنون به گونه قطعی چیزی گفته نشده بود. اما حالا رییسجمهور کرزی این برنامه را کاملاً روشن ساخته و یگانه دلیلی که برای توجیه آن بیان نموده، صدور یا عدم صدور مجوزِ مصونیتِ قضایی برای نیروهای خارجی است. اما به نظر نمیرسد که جناب کرزی و همراهانش از برگزاری لویه جرگه تنها چنین هدفی را مد نظر داشته باشند. چون در نگاه اول، بسیار مضحک به نظر میرسد که رییسجمهور پس از اینهمه سال حضور نیروهای خارجی، تازه دغدغه این مسأله را پیدا کرده باشد. زیرا یازده سال است که نظامیان خارجی حضوری فراگیر در کشور دارند و هر چه دلشان هم خواسته، انجام دادهاند و هیچ دادگاهی در کشور هیچ سرباز خارجییی را بهدلیل ارتکاب جرم نتوانسته محاکمه کند. یعنی این مصونیت قضایی از گذشته نیز به نحوی برای نظامیان خارجی و امریکایی وجود داشته، بدون اینکه خواست مردم افغانستان مطرح و مهم باشد. بنابراین، به نظر میرسد که آقای کرزی اینبار این مسأله را بهانه ساخته تا به اهدافِ دیگر خود دست یابد. این پرسش همواره وجود داشته که چرا در برابر نهادهای مدنی و قانونگذار، لویه جرگه مطرح میشود؟ ضمن اینکه لویه جرگه یک نهاد سنتی و فرسوده میباشد که موثریتِ خود را در این عصر و زمان از دست داده؛ همواره ابزاری بوده تا آقای کرزی عملکردهای غیرقانونیِ خویش را به واسطه آن قانونی جلوه دهد. چنانکه در یازده سال گذشته چندینبار با برگزاری این نهاد کهنه، اهداف خویش را به کرسی نشانده است. اگر واقعاً آقای کرزی، دربارۀ مصونیت قضایی سربازان خارجی و دیگر مسایل رایزنی میکند، چرا این کار را از مجراهای قانونی و نوینِ آن چون پارلمان دنبال نمیکند؟ مگر پارلمان صلاحیت قانونی این موضوع را ندارد؟ یا مگر پارلمان متشکل از نمایندهگان مردم نیست؟ تحلیلها بر آن است که جناب کرزی دو هدف معین را از برگزاری این لویه جرگه دنبال میکند. یکی آنکه ایشان تصمیم دارد این مصونیت قضایی را مطابق میل ایالات متحده بهدست آورد. اما از آنجاییکه از همراهیِ نمایندهگان مردم در پارلمان مایوس میباشد، دست به دامن لویه جرگه شده است. حال آنکه لویه جرگهها بیشتر تابع حکومتاند تا بازتابدهنده آرای مردم. در لویه جرگهها افرادی گزینش میشوند که سرِ مخالفت با برنامۀ حکومت ندارند و بهراحتی جذب مواضعِ حکومت میگردند. اما هدف دوم که بسیار مهم مینماید، تعقیبِ اهداف سیاسی تیمیِ جناب کرزی است. آقای کرزی علاقه دارد که بهخاطر تحکیم و تداوم اقتدارش، بحث برگزاری انتخابات را منتفی سازد و این هدف، جز از راه لویه جرگه محقق نمیشود. بعید نخواهد بود که این لویه جرگه حتا دربارۀ عدم برگزاری انتخابات نیز حکم صادر کند. همچنین تعدیلِ قانون اساسی مطابقِ زیادهخواهیهای تیم بر سر اقتدار، از دیگر برنامههاییست که در صورت منتفی شدن برگزاری انتخابات، مطرح خواهد شد. زیرا برای ادامه حاکمیت و اقتدارِ تیم فعلی، این گزینه لازمی شمرده میشود. خلاصه سخن آنکه: آقای کرزی در این لویه جرگه ـ بهسان لویهجرگههای پیشین ـ تمام کوششِ خود را بهکار خواهد بست تا تمام خواستها و اهداف شخصی و تیمیِ خویش را به عنوان مصالحِ ملی کشور به خورد بهاصطلاح نمایندهگان ملت دهد و با گرفتن توافق لویهجرگه، هم بر مردم منت گذارد که به آرای آنها احترام گذاشته و هم به اقتدارِ خود ادامه دهد. اما بازهم بر نمایندهگان و نخبهگانِ مردم است که نگذارند هر بار کرزی جامعه را بفریبد و با سرنوشت این کشور بازی کند.
Comments are closed.