گزارشگر:یک شنبه 4 قوس 1397 - ۰۳ قوس ۱۳۹۷
ماندگار: مسوولان در انتشارات شاهمامه گفته اند که به زودی کتاب خاطرات استاد عبدالوهاب مددی را چاپ میکنند.
عبدالوهاب مددی، از هنرمندان پُرآوازۀ افغانستان است که پژوهشهای گستردهیی پیرامون موسیقی کشور نیز انجام داده است. پژوهشهای او در رسانههای مختلف افغانستان به نشر رسیده است.
روزنامۀ ماندگار نیز دریافتهای استاد مددی در موسیقی افغانستان را بارها چاپ کرده است. پیش از این، کتاب موسیقی معاصر افغانستان به قلم او نگارش یافته و چاپ شده است.
مسوولان انتشارات شاهمامه گفته اند که خاطرات مددی با عنوان «خاطرات من» در ۵۰۰ برگ چاپ میشود.
شناسنامه:
خاطرات من
عبدالوهاب مددی
چاپ نخست: خزان ۱۳۹۷ خورشیدی
تایپ و فصل بندی: خلیل یوسفی
ویراستار: نصیر مهرین
برگ آرا: منیژه نادری
چاپ انتشارات شاهمامه، هالند
عبدالوهاب مددی خواننده، آهنگساز، موسیقیپژوه و از کارکنان و سپس مدیران رادیو افغانستان در دهههای پنجاه و شصت خورشیدی است که کوششهای فراوانش برای حفظ و اشاعۀ موسیقی این کشور به دفعات ستوده شده است. کتاب «سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان» تألیف او، یکی از معدود کتابهای پژوهشی در مورد ژانرهای مختلف موسیقی افغانستان از گذشته تا دوره معاصر است.
عبدالوهاب مددی زادۀ هرات است. میگوید با موسیقی در کودکی از طریق آوازهای فریادگونۀ نوجوانانی که در دشتهای ولایت بادغیس چوپانی میکردند، آشنا شده و بعدها به دلیل سختگیری در محیط خانواده، شبها آهنگهای محلی «سرحدی» را در زیر لحاف نجوا میکرده. در همان کودکی بود که دوتار مامایش را مخفیانه برداشت و کوشید آن را بنوازد، ولی آن دوتار به دست ماما شکسته و عبدالوهابِ خردسال از ترس برای مدتی از موسیقی دور شد. با وجود همۀ این دشواریها و مخالفتها، موسیقی و مددی هرگز یکدیگر را رها نکردند.
بعد از آنکه در هرات به مدرسه رفت و در جشنهای مدرسه آوازخوانی کرد و مورد تشویق قرار گرفت. در اواسط دهۀ سی وقتی به کابل رفت، یکی از بستهگان، او را که هنوز نوجوانی بود، به رادیو کابل برد. در سال ۱۳۳۴ ترانۀ «سیاه موی و جلالی» با صدای مددی به صورت زنده از رادیو کابل پخش شد و این خوانندۀ جوان بین دوستدارانِ موسیقی افغانستان نامی یافت. در همین زمان بود که «استاد غلام حسین»، پدر «استاد محمد حسین سرآهنگ» هم به آوازخوانی عبدالوهاب توجه کرد و او را در کلاسهای درس خود پذیرفت و چنان محبوبِ استاد غلامحسین شد که او حتا برایش آهنگهایی ساخت.
اما در مقابل تشویقهای استادان موسیقی، مخالفان موسیقی عبدالوهاب، عرصه را بر او تنگ میکردند. زمانی که در کابل در یک مدرسۀ شبانهروزی (خوابگاه) درسش را ادامه میداد، مدیر آن مدرسه با آوازخوانی او سخت مخالف بود. عبدالوهاب به خاطر سرپیچی از فرمان مدیر، بارها کتک خورد و حتا به این دلیل و از ترس تنبیهِ سختتر، برای مدتی از رادیو دور ماند. او در آغاز با نام مستعار «عبدالوهاب هراتی» در رادیو آواز میخواند، بعدها به یاد رنجهایی که او برای آموختن و ارایۀ موسیقی برده بود، نام «رنجور» را برگزید و سپس تخلص «مددی» را انتخاب کرد.
در کنار فعالیتهای موسیقایی که مددی داوطلبانه انجام میداد، در هنرستان فنی کابل هم تحصیل کرد و بعد از اتمام این دوره، در بخش هواشناسی فرودگاه کابل مشغول به کار شد. او از سال ۱۳۳۸ به رادیو افغانستان خوانده و چند سال بعد مدیر برنامههای موسیقی شد.
در دهۀ هفتاد عبدالوهاب مددی طی پنج سال با دو بورسیۀ آلمان غربی طی اقامت در این کشور به آموختههای خود افزود و به فراگیری و تحصیل موسیقی غربی و ژورنالیسم رادیو پرداخت و با این اندوختهها به افغانستان برگشت و به کار در رادیو کابل با اندیشههای نو ادامه داد. تهیه و اجرای برنامههایی که به معرفی موسیقی غرب میپرداخت، از جمله نوآوریهای او در این زمان بود؛ برنامههایی همچون معرفی موسیقی پاپ، موسیقی دوران رمانتیک، پخش و معرفی ماندگارترین آهنگهای کشورهای مختلف (گلهای همیشه بهار)، چهرهنگاری و بررسی زندهگی آهنگسازان شهیر و برنامۀ «یک جهان موسیقی» که انتخابی از شادترین آهنگهای ملل مختلف بود. او همچنین بیش از ۱۴۰ اثر موسیقایی ثبت شده در آرشیو موسیقی کابل دارد. برخی از این آثار را خود آهنگسازی و اجرا کرده و بعضی را برای خوانندهگان مشهور کشور مانند استاد مهوش، ساربان، رخشانه، پروین و ژیلا ساخته است.
عبدالوهاب مددی به همریشه بودن موسیقی و فرهنگ ایران و افغانستان اعتقاد دارد و میگوید که هرات یکی از مراکز مهم فرهنگی خراسان است و موسیقی این دو از یک ریشه اند. موسیقی خراسان سالها در باغ و بوستانها و خانههای مجلل هرات – ه ویژه زمانی که این شهر پایتخت تیموریان بود- شکل گرفت و تکامل یافت. موسیقی سنتی افغانستان تا دورۀ «امیر شیرعلی خان» که از هند وارد و در کوچۀ خرابات کابل ساکن شد، ریشۀ خراسانی داشت و «خراسانیخوانی یا ایرانیخوانی» در همه شهرهای مهم افغانستان رواج داشت.
در سال ۱۳۷۱، افغانستان را ترک کرد و بعد از شش سال اقامت در ایران، بار دیگر به آلمان مهاجرت و تا امروز با خانوادهاش در آن کشور اقامت دارد. او در زمان اقامتش در ایران، آثار متعددی را ترجمه کرد و کتاب سرگذشت موسیقی افغانستان را به چاپ رساند. انتشار چند نوار کاست موسیقی نیز ثمرۀ زندهگی او در ایران است.
اکنون این استاد کهنهکار و شناخته شدۀ موسیقی افغانستان با شرکت در کنفرانسها و سمینارهای متعدد در کشورهای مختلف، موسیقی وطنش را به جهانیان معرفی و نمایندهگی میکند.
Comments are closed.