احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 7 قوس 1397 - ۰۶ قوس ۱۳۹۷
ماندگار: تازهترین اثر ملک ستیز نویسنده و تحلیلگر نامآشنای افغانستان بهنامِ «گفتمانهای پیرامون قدرت سیاسی» از سوی انتشارات عازم در کابل چاپ شد.
این کتاب در هزار نسخه و ۳۴۸ برگ چاپ شده که ویرایش آن را اکمل عازم به دوش داشته است.
ملک ستیز در «سخنی با خوانندهگان گرانمایه» نوشته است: شناخت از قدرت سیاسی نیازمندی اساسی در جامعه است. در دنیا نهادهای دانشگاهی که در پیوند به علوم سیاسی مشغول تدریس هستند سالانه صدها تحلیل و پژوهش را در باب قدرت سیاسی پیشکش میکنند. به هر پیمانهیی که شناخت ما از قدرت سیاسی بیشتر میشود، همان قدر سطح فرهنگ سیاسی در جامعه بالا میرود. از همین جاست که جوامع پیشرفته، گفتمانهای قدرت به صورت فعال جاری هستند.
در ادامۀ این یادداشت آمده است که برای این گفتمانهای جاری رسانهها، احزاب سیاسی و گروههای جامعۀ مدنی نقش اساسی بازی میکنند. در این گفتمانها روی جایگاه دولت و شهروند بحث صورت میگیرد. از همین جاست که گفتمان شهروند-دولت را گفتمان پایهیی حقوق اساسی انسان میشمارند.
آقای ستیز به این باور است که جامعۀ افغانستان به شدت جامعۀ سیاسی است و شکلگیری قدرت سیاسی در تاریخ سرزمین ما با نشیب و فرازهای زیادی همراه بوده است. به نوشتۀ او، پنجاه سال اخیر که سرزمین ما گرانیگاه جنگهای فکری، جبههیی و استخباراتی در منطقه بوده است جامعۀ ما را بیشتر از هر زمانی دیگر سیاسی ساخته است. این در حالی است که «رهبران» و مدیران امور سیاست در کشور از مفاهیم و گفتمانهای قدرت سیاسی کمتر بهره بردهاند. در این میان چیزی که همیشه ما را رنج داده است، نبود شناخت عمیق ما از قدرت سیاسی میباشد.
به باور نویسندۀ کتاب، دلایل گوناگونی برای ضعف وجود داشته است؛ اما رایجترین دلیل نبود فرهنگ سیاسی باز و کثرتگرا در نظامهای سیاسی و دارندهگان قدرت سیاسی به حساب میآید. ما کمتر روی جایگاه سیاسی، ساختار سیاسی، اقتدار و نقش شهروند در رژیمهای سیاسی افغانستان بحث کردهایم.
نویسنده در بخشی از مباحث آمده در این کتاب پیرامون «گفتمان» نوشته است: واژۀ گفتمان در دوران پس از طالبان در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما بیشتر مورد استفاده قرار گرفت و در رسانهها رایج گردید. برخی از رسانهها، نویسندهگان و تحلیلگران این واژه را بهجای واژۀ گفتوشنود (Dialogue) استفاده میکنند. به باور او، گاهگاهی سیاستمداران ما این واژه را بهجای مذاکره یا مذاکرات (Negotiations) نیز بهکار میبرند و زیادی از جوانان هستند که این واژه را برای شکستن تابوهای اصطلاحات کهنه به عنوان اعتراض بهکار میبرند که برای شنوندۀ آن ابهاماتی را بار میآورد. در واقع واژۀ گفتمان در ادبیات سیاسی یک واژه معاصر پنداشته میشود.
واژۀ گفتمان که در زبان انگلیسی(Discourse) نامیده میشود به فرهنگ علوم سیاسی راه بازکردهاست. تفسیری که علوم سیاسی در باب واژۀ گفتمان ارایه میدهد، با نگرشهایی که در بالا ذکر شد معنای متفاوتی را ارایه میکند. وقتی این واژه در سایر علوم استفاده میشود تفسیر گستردهتری پیدا میکند. واژۀ گفتمان در آغاز به وسیله انسانشناسان مورد استفاده ژرفتر قرار گرفت.
نوشتۀ آقای ستیز، انسانشناسان بار معنایی گفتمان را از معنای ادبی آن که مباحثه و مجادله، مسیر و جریان و راه و روش، گفتگو و مکالمه، عمل، قانون، پردۀ نمایش، نماد، قدرت، توان و استعداد تفکر و…، معنا میداد برون آوردند. انسانشناسان همه ابزارهای پیامرسانی را از جمله، فکر، رسانه، ارتباط و نقد را به مثابه شاخههای پیوند دهندۀ فرایند گفتمان مطرح کردند.
این کتاب در هفت «گفتمان» ارایه شده است. قدرت سیاسی چیست؟، قدرت و اقتدار، شهروند و قدرت سیاسی، جامعۀ مدنی و قدرت سیاسی، جایگاه منافع ملی در قدرت سیاسی، جایگاه اپوزیسیون در قدرت سیاسی و جایگاه نظام سیاسی در قدرت سیاسی از موضوعات بحث شده در این هفت گفتمان اند.
این اثر در شرایطی که بحثهای گسترده پیرامون انتخابات، نوعیت نظام سیاسی و جایگاه بازیگران اصلی در قدرت، فضای سیاسی افغانستان را پُر کرده، نقش مهمی را میتواند بازی کند. گروههای سیاسی به ویژه آنانی که برای رسیدن به قدرت برنامه میریزند میتوانند از این اثر بهره جویند. این اثر برای دانشجویان علوم سیاسی و اجتماعی، نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و شهروندان فعال کشور پیشکش و توصیه میشود.
گفتنی است که فرهنگ واژهگان حقوق بشر، تفسیرنامۀ واژههای اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، رهنمود آموزشی گزارشهای حقوق بشری به سازمان ملل متحد، بیجا شدهگان، مهاجرین و پناهجویان، قربانیان اصلی منازعات و لابیگری اسراییل در هزارتوی کاخ سفید اثرهای دیگری از ملک ستیز است که پیش از این چاپ شدهاند.
Comments are closed.