احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عزیز احمد حنیف/ یک شنبه 11 قوس 1397 - ۱۰ قوس ۱۳۹۷
بخش دوم/
سوم: نقص جنبشهای اسلامی معاصر
در قرنهای اخیر، جنبشهای اسلامی در گوشه و کنار مختلفِ جهان اسلام پدید آمد که برخی از آن، مردم را به سوی تصوف و خلوتگزینی و دوری جستن از اجتماع فرا خواند و برخی دیگر، بهزعم اینکه برای مسلمانان سودی رسانیده باشد، دست به ایجاد مؤسسات خیریه زد و تعدادی هم به اصلاحات اجتماعی از راه ایجاد مدارس و دانشگاهها به فعالیت پرداخت و بعضی دیگر، ضمن فعالیتهای اصلاحی، برنامههای سیاسی و رسیدن به قدرت را نیز در برنامۀ کاریاش قرار داد اما از نظر حزب التحریر، هیچ یک از این راهها نمیتواند به معنای واقعی آن گرِه از کار فروبستۀ امت بگشاید.
به باور این حزب، اصلاحات اجتماعی، تزکیه و صفای قلبی، فعالیتهای سیاسی و کیفیت بخشیدن به برنامههای آموزشی در سطوح مختلف، زمانی نتیجۀ مطلوب دارد که مسلمانان استقلالیت سیاسی داشته باشند و در سیاستگذاریهای داخلی و خارجی، امضای پیماننامهها و معاهدات بینالمللی و منطقهیی و قراردادهای استراتژیک، از خودارادیتِ کامل و واقعی در سطوح مختلف برخوردار باشند.
حزب التحریر برخلاف روش تربیتی اخوانالمسلمین و رسیدن به قدرت از راههای نرم، به این باور است که با درنظرداشت چالشهای جهانی و گرِههای کور سیاسی در جوامع اسلامی، ما نمیتوانیم از راههای نرم به قدرت برسیم بلکه برای رسیدن به قدرت از قوۀ قهریه باید کار گرفت. (۶/۲۰شعبان۱۴۰۵)
این حزب برخلاف جنبشهای رادیکال و سنتگرای اسلامی به استفاده از فنآوریهای جدید تأکید کرده و آن را بخش جداییناپذیر از زندهگی انسان معاصر میداند که به هیچ دین و آیینی رابطه ندارد.
چهارم: نفوذ استعمار در دستگاههای آموزشی کشورهای اسلامی
استعمار از راه تبلیغات گستردۀ رسانهیی بهحدی در کشورهای اسلامی نفوذ کرده است که در ساختار نصابهای آموزشی در سطوح مختلف، خلاقیتهای فرهنگی، سیاستگذاریهای داخلی و خارجی و ایجاد مؤسسات خدمات عامه، حتا در ایجاد سازمانهای اجتماعی توسط نخبهگان نقش داشته و از هر طرف هویت، آزادی و تمام ارزشهای فردی و اجتماعی مسلمانان را سلب کرده است.
مسلمانان از یکطرف بعد از بسته شدنِ باب اجتهاد در عرصههای علوم دینی مانند: تفسیر و فقه و حدیث و غیره، عقب ماندند و از جانب دیگر در بخش علوم معاصر مانند علوم زمینشناسی، گیاهشناسی، اختراعات و انکشافات مدرن، استفاده از منابع سرشار طبیعی نفت و گاز، نسبت به قدرتهای سیاسی رقیب پس ماندند. این امر سبب گردید تا بخشی از مسلمانان بهخاطر فراگیری علوم معاصر به کشورهای غربی سفر کند و تعدادی از مؤسسات غربی با اهداف استعماری از طریق امضای پیماننامههای سیاسی و دیپلماتیک در کشورهای اسلامی بهفعالیت بپردازد؛ چنانچه برای تحصیلیافتهگان موسسات غربی در دستگاههای سیاسی وابسته به استعمار نسبت به تحصیل کردهگان موسسات محلی، زمینههای اشتغال بیشتر و درآمدِ بالاتر مساعد گردید و از این طریق، حس بدبینی و بیاعتمادی نسبت به نهادهای آموزشی محلی در اندیشۀ عوامالناس به میان آمد. بدین ترتیب، بخشی از موسسات محلی، نهادهای آموزشی غربی را به گونۀ مطلق دسیسۀ استعمار خواندند و بخشی با تأثیرپذیری از موسسات غربی، راه تقلید و دنبالهروی را در پیش گرفتند و رفتهرفته از مسیر واقعییی که باید جوامع اسلامی را بدان راهنمایی میکردند، باز ماندند.
فاصلۀ میان اهل علم و دانش و رجال سیاسی در کشورهای اسلامی، یکی دیگر از عوامل و انگیزههایی است که باعث گردیده تا ارزشهای عقیدتی و فقهی مورد نیاز و مقتضای زمان، در نصاب آموزشی جوامع اسلامی از سطوح پایین تا بالا در نظر گرفته نشود.
این امر، یکی از بیماریهای اجتماعی است که راه درمانِ آن از نظر حزب، فقط استقلالیت سیاسی کشورهای اسلامی پیش از هر موضوع دیگر است.
پنجم: تهاجم افکار غربی بر جوامع اسلامی
گسترش فساد اخلاقی زیر نام آزادی فرد، اختلاط زنان و مردان در مؤسسات دولتی و غیردولتی، ترویج نظامهای اجتماعی و اقتصادی بر مبنای اندیشۀ سیکولاریسم، ارایۀ تعریفهای مخصوص مطابق باورها و برداشتهای غیردینی از واژههای اجتماعی بهسان پلورالیسم، مدرنیسم، دموکراسی، حقوق بشر و غیره برای رفتن به سوی ساختارهای سیاسی جدید مطابق ارزشهای غربی از جمله توطیههایی بود که حداقل در یک قرن اخیر بعد از سقوط امپراتوری عثمانی، بر کشورهای اسلامی گسترش یافت.
امروزه طوری که مشاهده میشود، مراکز پخش و نشر فساد اخلاقی در کشورهایی مانند: مصر، ترکیه، کشورهای آسیایمیانه، کشورهای جنوب آسیا و برخی شهرهای اسلامی دیگر در حاشیۀ خلیج فارس و اطراف دریای مدیترانه نسبت بهتمام کشورهای غربی بیشتر دیده میشود. درحالیکه مسلمانان فراتر از احکام قوانین وضعی، بهحُرمت شرعی زنا و شراب و مجازات اخروی و آسیبهای اجتماعی آن باورمندند.
یکی از مجراهای تجارتی برخی کشورهای غیراسلامی مانند: چین، روسیه و یکتعداد کشورهای فقیر افریقایی، ایجاد مراکز فساد اخلاقی در کشورهای اسلامی است و دامنۀ وسیع فساد اخلاقی در کشورهای اسلامی نسبت به کشورهای غربی به مراتب گستردهتر است.
این امر یکی از انگیزههای سیاسی و وسایل موثر بوده است که همواره از سوی قدرتهای رقیب در برابر مسلمانان بهکار بسته شده و مسلمانان در طول تاریخ سیاسی و فکریشان، برای جلوگیری از این چالش بزرگ، راهحلی جستوجو نکرده اند.
ششم: وجود شکاف عمیق میان اسلام و مسلمانان
وقتی به تاریخ اسلام نظر میافکنیم، با وجود آنکه رجال سیاسی در دورۀ خلفای راشدین سعی میکردند قلمرو سیاسی اسلام را یکجا با فکر و دعوت اسلامی توسعه بدهند، اما در زمان امویها و بعد از آن، عباسیها به فتوحات اسلامی ادامه دادند و آنچنان که ایجاب میکرد به فکر توازن میان مدیریت سیاسی شهرها و پخش و نشر اندیشه و دعوت اسلامی نشدند. این امر سبب گردید سرزمینهای بزرگی مانند هند چند قرن بعد از ورود مسلمانان به این کشور، از احکام شرعی، در حد نسبی و اندک، آگاهی یابند.
عامل دیگر، دور ماندن مسلمانان از اسلام در گذشته، گیر و دارها و کشمکشهای سیاسی با قدرتهای جهانی از یکطرف و تنشها و چالشهای داخلی میان دودمانهای مقتدر برای احراز قدرت از سوی دیگر بود؛ چنانچه سید جمالالدین افغانی از یکی به استعمار خارجی و از دیگری به عنوان استبداد داخلی تعبیر کرده است و این دو عامل را باعث عقبماندهگی مسلمانان در تمام عرصهها معرفی کرده است.
فاصله میان اسلام و مسلمانان باعث گردیده است تا حداقل در یک قرن اخیر، قرائتهای ناقص و نادرست از اسلام و شریعت اسلامی بهوجود بیاید و بر مبنای آن، استعمار گروههای مذهبی و سیاسی و نهادهای آموزشییی را بهوجود بیاورد که از طریق آن، اسلام و مسلمانان را سرکوب کرده و بدنام و بیعزت معرفی کند.
امروز شناختی که از اسلام در جوامع اسلامی وجود دارد و دینمدارانی که با صدای رسا برای حمایت و پاسداری از ارزشهای دینی گلو پاره میکنند، یا تفسیر خشک سیاسییی از دین ارایه میکنند که نسبت به آن، نظامهای سیاسی ساخته و پرداختۀ وضعی بشر، کاملتر مینماید و یا مفهوم ناقص تعبدییی را تبلیغ میکنند که قناعت نسل جوان، تحصیلکرده و پژوهشگر را نمیتواند به حقانیت اسلام و قرآن فراهم کند. از همینجاست که در هیچ یک از کشورهای اسلامی، نمیتوان اسلام را بهصورت اصلی آن در زندهگی عقیدتی، اجتماعی، خانوادهگی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن جستوجو کرد.
Comments are closed.