گزارشگر:ناجیه نوری/ یک شنبه 11 قوس 1397 - ۱۰ قوس ۱۳۹۷
دولت افغانستان در مورد صلح و امنیت برنامهیی ندارد تا بربنیاد آن در کشور صلح تأمین شود؛ فقط در نشستهای جهانی به این فکر کرده شده است تا برای به دست آوردن کمکهای جهانی چطور دروغ بافته شود از آن به نفع شخصی استفاده صورت گیرد.
شماری از فعالان مدنی، نمایندهگان مجلس و آگاهان سیاسی با بیان این مطلب باور دارند که نشستهای برگزار شده در هفده سال گذشته، به دلیل نبود برنامۀ منظم از سوی حکومت افغانستان هیچ موثریتی برای امنیت، صلح و اقتصاد افغانستان نداشته است.
آنان تأکید دارند که حکومت افغانستان یک برنامۀ منظم برای صلح، امنیت، اقتصاد، مبارزه با فساد و قاچاق مواد مخدر ندارد. به باور آنان، حکومت تنها با حضور در نشستهای جهانی و با بافتن چند دروغ، کمکهای جهانی را جلب میکند و در نهایت، کمکها از سوی حکومت افغانستان و نهادهای جهانی به تاراج میرود.
عتیقالله امرخیل اگاه مسایل نظامی-سیاسی به این باور است که جامعه جهانی عمداً مردم افغانستان را به تکدیگری عادت داده و این عادت سبب شده تا دیگر برای رشد اقتصاد کشور هیچ برنامهیی وجود نداشته باشد.
جنرال امرخیل که با روزنامۀ ماندگار صحبت میکرد، گفت: در هفده سال گذشته کشورهای جهان به حکومت افغانستان کمکهای زیادی کردند؛ اما این پولها به جای مصرف در جهت بهبود زندهگی مردم، حیف و میل شده است.
او تأکید کرد: حکومت هیچگاه برنامۀ منظم برای بهبود اقتصاد کشور نداشته است تا کمکهای جهانی را در آنجا به مصرف برساند، بل تمامی پولهای کمک شده دزدی شد.
این آگاه نظامی سیاسی همچنان گفت: حتا ما در مورد صلح و امنیت نیز کدام برنامۀ نداشتیم تا براساس آن عمل کرده به صلح برسیم. فقط در نشستهای جهانی به این فکر کردیم که چطور بتوانیم دروغ ببافیم و کمکهای جهانی را به دست بیاورم و از آن به نفع شخصی خود استفاده کنیم.
به باور او: «هیچگاه دلسوزی برای وطن و وطندار نداشتیم، از کمکهای جهانی حتا یک کارخانه تولیدی ایجاد نکردیم تا یک قدم به خودکفایی نزدیک شویم. بنابراین، تا این مشکلات حل نشود، چنین نشستهای هیچ سودی برای افغانستان نخواهد داشت».
بااین حال، عزیز رفیعی رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان در گفتوگو با روزنامۀ ماندگار میگوید: در سالهای گذشته، تشخیص اصلی از درد و مشکلات مردم صورت نگرفته است. یعنی جامعۀ جهانی و حکومت افغانستان به اولویتهای و نیازمندیهای اصلی مردم افغانستان پی نبردهاند.
او گفت: دولت افغانستان میخواهد صلح بیاورد، اما نمیداند که با کی صلح کند، یعنی صلح، جنگ و امنیت نزد حکومت افغانستان تعریف مشخصی ندارد، حتا صلحی را که میخواهد مفهومش را نمیداند.
آقای رفیعی تأکید کرد: در برنامهریزی و برنامهگذاری هم عین مشکل هم وجود دارد، برنامهگذاری که نتیجه بخش بوده باشد، از هفده سال گذشته بدینسو وجود نداشته است.
او افزود: مساله فساد یک بحث دیگری ست ک متاسفانه در طول ۴۰ سال گذشته ریشه سیستماتیک پیدا کرده و مانع تمامی برنامههای خوب شده و مواد مخدر و اقتصادی مافیایی شده است.
رییس مجما میگوید: «مسأله اساسی منافع کشورهای منطقه است. برنامه قوی منطقهیی و جهانی برای حل مشکلات افغانستان وجود ندارد و برنامه منظم برای مبارزه با مواد مخدر، مبارزه علیه دهشتافگنی و تروریسم، وجود ندارد».
به باور او: با توجه به این موارد، نشستهای جهانی نتیجه نداده و اگر این موارد عملی نشود، همچنان چنین نشستها بیهوده خواهد بود.
از سویی هم، غلام فاروق مجروح عضو مجلس نمایندهگان میگوید: نشستهای برگزار شده در افغانستان به این دلیل موفق نبوده، چون منافع کشورهای اشترککننده باهم در تضاد بوده، بنابراین به نتیجه نرسیده است.
او به این باور است: تا زمانیکه یک اجماع جهانی از بهر رفع مشکلات افغانستان ایجاد نشود و منافع خود را در صلح افغانستان جستجو نکنند، به هیچ عنوان نشستهای جهانی موثر واقع نخواهد شد.
آقای مجروح گفت: مشکلات افغانستان به سادهگی حل نمیشود و جهان هم به اجماع به خاطر رفع مشکلات افغانستان نخواهند رسید. بنابراین، من رسیدن مردم افغانستان به صلح، امنیت و رفاه را بسیار بعید میدانم.
او تأکید دارد: هرجای که منافع امریکا تامین شود، منافع روسیه صدمه میبیند و همین طور برعکس، پس رسیدن جهان به یک اجماع کار بسیار مشکل است و به همین اساس رسیدن افغانستان به صلح و رفاه بعید به نظر میرسد.
این عضو مجلس نمایندهگان میگوید: «پولهایی که به افغانستان سرازیر شد، اختیاری نبوده، یعنی بیشتر این پولها به دسترس کسانی قرار گرفت که توانستهاند از این پول ها برای خود سرباز گیری کنند».
او میافزاید: «از سویی هم کشورهای که در افغانستان منافع دارند، پولهایی که در افغانستان به مصرف میرسانند، به خاطر آبادی نیست، بل به خاطر تأمین منافع شان است».
این عضو مجلس گفت: حکومتهای که در افغانستان روی کار آمدند، متاسفانه نتوانستند، پولهای کمک شده را مدیریت کنند و متاسفانه از همه دردآورتر این است که مردم افغانستان هم نتوانستند در تصمیمگیریهای که قانون به آن حق داده است، بهخاطر بهبود اوضاع اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور استفاده کرده، تصمیم درست بگیرند.
این درحالی است که بعد از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، افغانستان از انزوای سیاسی بیرون آمد. از آن زمان به بعد مردم افغانستان بارها گواه توافق نظر و اجماع بینالمللی، برای کمک به افغانستان بودهاند.
برجستهترین نمونههای این اجماع را میتوان در کنفرانسهای بینالمللی و منطقهیی جستجو کرد که برای کمک به بازسازی افغانستان و بررسی مرحله به مرحلۀ مشکلات کشور برگزار شده است.
کنفرانسهای بن، توکیو، برلین، لندن، روم، پاریس، نشستهای سران ناتو در بلجیم، اکنون در جینوا، نشست علمای جهان اسلام در مالزیا و دهها نشست منطقهیی در مورد صلح و امنیت در افغانستان از جمله نشستهایی اند که در هفده سال گذشته مردم افغانستان گواه آن بودهاند.
Comments are closed.