احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:رسول خان امین/ شنبه 17 قوس 1397 - ۱۶ قوس ۱۳۹۷
بخش هشـتم/
۱٫ ترس از اینکه عصبی به نظر برسید: برخی از خودِ ترس میترسند واز اینکه مضطرب به نظر برسند، وحشت دارند. در اکثر موارد شنوندهگان متوجه اضطراب شما نمیشوند، واقعاً حتا از فاصلۀ یک متری هم کسی متوجه صدای قلب شما ویا خشکی دهنِ شما نمیشود. پس با انجام برخی حرکات نامناسب مانند: نوشیدن سریع وشتابزدۀ آب ویا استفادۀ بیش از حد از زبانبدن وحالتهای عصبی خودتان را فاش نسازید. این واقعاً غیرمنطقی است که فکر کنید ممکن است شنوندهگان متوجه این موضوع شده ویا فکر کنند شما بر موضوع تسلط ندارید. این فکرها وتصورات از ذهن آشفتۀ شما نشأت میگیرد. در نهایت میتوانید خود را اینطور تسلی دهید وبا خود بیندیشید که خود شما وقتی در یک سخنرانی حضور داشته باشید وببینید که سخنران مضطرب است، چه فکری میکنید؟ مطمیناً با او همدردی نموده واینگونه با موضوع کنار میآیید که اگر شما هم جای سخنران بودید، همین حالتِ ناآرامی واسترس را تجربه میکردید.
۲٫ ترس به علت مقایسۀ خود با دیگران: چرا فکر میکنید باید عالی باشید. معیارتان برای عالی بودن چیست؟ شما قرار است از طریق یادگیری سخنرانی ونحوه ارایۀ مناسب، کار خود را بهتر و مؤثرتر انجام دهید ودر کار خود بهترین باشید. سخنرانی مانند یک ابزار برای شماست که بتوانید از آن در راه رسیدن به اهدافتان استفاده کنید. اهدافی مانند: مذاکره، ارتباط مؤثر، فروش، تدریس ویا هر هدف دیگری که برای خود دراین زمینه در نظر گرفتهاید. اینکه شما سخنرانان بزرگ را بشناسید وبتوانید سخنرانی آنان را تحلیل کرده واز آنها بیاموزید، واقعاً تحسین برانگیز است؛ ولی نباید خود را با سخنرانانِ بزرگ مقایسه کنید وتصور کنید که باید مانند آنها باشید؛ زیرا انتظارتان از خود بالا میرود وممکن است با اشتباهاتِ خود سختگیرانه برخورد کرده واز خود ناامید شوید. این تفکر بازدارنده است، شما کار خود را انجام دهید وسعی کنید درکار خود بهترین باشید. به این فکر کنید که اگر اتفاق ناخوشایندی پیش بیاید واجرایتان آنطور که انتظار داشتید پیش نرود، این شکست وعدم موفقیت میتواند بهترین معلم وراهنما برای شما باشد تا در دفعات بعد بهتر عمل کرده و موفق باشید. در واقع نامش را تجربه باید گذاشت نه شکست!
۳٫ ترس ازعادات تنفس نامناسب: تشویش واضطراب ماهیچههای قفسۀ سینه وگلو را سخت میکند. اگر هنگام سخنرانی بهدرستی نفس نکشید واکسیجن کافی به شما نرسد، صدایی که از حنجرۀ شما خارج میشود بسیار گوشخراش بوده وشما را از هدفتان دور میسازد. سخنرانی نیاز به حجم بسیار زیادی از هوا دارد. سعی کنید تنفس دیافراگمی یا شکمی داشته باشید و آنرا تمرین کنید تا در مواقع لزوم از آن استفاده نمایید. دم و بازدمِ کنترلشده به شما آرامش میبخشد وبهخوبی صدای شما را پشتیبانی میکند. روی تنفس خود تمرکز کنید به دم وبازدمِ خود توجه داشته باشید. قبل از سخنرانی، تمرینات تنفسی انجام دهید وبگذارید اکسیجن کافی به ریهها و مغز شما برسد. اجازه دهید تا قفسۀ سینه وحنجرۀ شما از هوا پُر شود. این کار باعث آرامش و شلشدنِ ماهیچهها میگردد. اگر عادت به تنفس مناسب نداشته باشید، وقتی در جایگاه سخنرانی قرار میگیرید کارتان دشوار میشود؛ زیرا بر اثر استرس نفستان بریدهبریده و بهسختی درخواهد آمد.
۴٫ ترس از قضاوت مخاطبان: یکی از دلایل ترس این است که شما سعی میکنید به هر طریقی خود را از مخاطبانتان جدا کنید وبا آنها تعامل نداشته باشید. در ذهن خود تصور میکنید که آنها حوصلۀ شما را نداشته وبه شما اهمیت نمیدهند ویا ممکن است قضاوتِ نادرستی راجع به شما کنند. از این میترسید که شما را جدی نگیرند وبه صحبتهای شما گوش ندهند وبرایشان مهم نباشید. شنوندهگان دشمنِ شما نیستند. شنوندهگان آمدهاند تا به شما گوش دهند واطلاعات مفیدی در خصوص موضوع صحبت شما بهدست آورند. آنها واقعاً دوست دارند که وقتِ خود را به بهترین نحو صرف کنند واز سخنان شما استفاده نمایند.
Comments are closed.