احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۸ قوس ۱۳۹۷
آقای غنی و شرکایِ اصلیِ قدرتِ او درحالی به پیـروزی در انتخابات ریاستجمهوریِ سالِ آینده چشمِ طمع دوختهاند که قراین و شواهدِ عینی میگوید که دیگر نهتنها هیچ شانسی به پیروزیِ آنها در میدانِ انتخابات وجود ندارد، بلکه هیچ منطقی ورود آقای غنی در انتخابات را برنمیتابد.
بهتازهگی مجلۀ نشنلانترست در مقالهیی ضمن پرداختن به این موضوع، توضیح داده که اوجگیری چالشهای سیاسی و تعصباتِ قومی در حکومتِ آقای غنی باعث شده که این اجماعِ نظر شکل بگیرد که دیگر او هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارد. آقای رونالد رومان نویسندۀ این مقالۀ تحلیلی خاطرنشان ساخته که در سفر به کابل، بیش از چهل نشست با رهبران سیاسی، شخصیتهای دولتی، بازرگانان، دیپلماتها، فعالان مدنی و زنان داشته که در آن تقریباً همۀ طرفها به پیروزی غنی در انتخابات ریاستجمهوریِ پیشِرو بیباور بودهاند.
این نکته از این نظر مهم است که ورود هر نامزدی به انتخابات، با محاسبۀ سود و زیان و احتمالِ بُرد و باخت صورت میگیرد و در صورتی که نتیجۀ محاسبه، باخت را در تمامِ شاخصها تضمین کنـد، پافشاری بر نامزدی در انتخابات و ریختنِ طرحهای پنجساله، میتواند نشانگرِ مسایلِ دیگری باشد؛ آیا چنانکه خبرها و قراین نشان میدهند، ورود آقای غنی به انتخابات با سرمایهگذاری روی «تقلب» استوار است و او میخواهد بهرغمِ گسترۀ نفرت و مخالفتی که نسبت به ادامۀ کارش جریان دارد، پیروزی را از آنِ خود سازد؟
بیباوری به آقای غنی و ادامۀ کارِ او فقط به تیپهای سیاسی و اجتماعیِ رقیب و مخالف محدود نمیشود، بلکه اکثریتِ قریب به اتفاقِ هواخواهان و همگنانِ سیاسی و اجتماعیِ دیروزینِ وی، ادامۀ کارِ او را به ضررِ افغانستان و مصالحِ بزرگ کشور میدانند. دوستان و متحدانِ گذشتۀ آقای غنی هم به این نتیجه رسیدهاند که حکومتِ تحتِ رهبریِ او بازیهای قومی و عصبیتهای تباری را تا سرحدِ فروپاشیِ تمام دستاوردها و بازگشتِ افغانستان به گذشته، عمیق ساختهاند. چهرههای شاخصی از این افراد که در عالیترین مناصبِ حکومت قرار داشتند، به اعتراف خودشان، تنها به همین دلیل راهِ خود را از او جدا کردهاند که افغانستان را از مسیرِ انحرافییی که آقای غنی برایش تعیین کرده، بیرون سازند.
یکی از این انحرافاتِ بزرگ که رفتارهای سیاسیِ آقای غنی در عرصههای مختلف باعثِ آن شده، این است که جامعۀ افغانستان از مشقِ یکپارچهگی و ملتگرایی به عرصۀ رویاروییِ اقوام بدل شده و این ذهنیتِ قویاً در میانِ مردم خلق شده که حکومت و قدرت در کشور در آستانۀ اشغال توسط یک قوم و پاک شدن از حضورِ سایر اقوام است. این ذهنیت به حدی خطرناک است که حتا بسیاری از اشخاصی که مؤتلفِ قومی ـ سیاسیِ غنی به حساب میآیند، نسبت به آیندۀ افغانستان هشدار میدهند و حکومت را مقصر اصلیِ این وضع میخوانند.
اتفاقاتی که در چند سالِ اخیر در کشور زیر نامها و عناوینِ مختلف ـ مانند تقسیم قدرت و صلاحیت، اصلاحات انتخاباتی، برنامۀ صلح با طالبان و مبارزه با عوامل فساد و ناامنی ـ صورت گرفتهاند، همه تفسیرهای قومی و تباری یافتهاند و هیچکدام نهتنها گرهی از مشکلاتِ کشور نگشوده بلکه افغانستان را با خطر فروپاشی و بازگشت به گذشته مواجه ساخته است. در پسِ همۀ این خطرها، چهرۀ آقای غنی به عنوان گناهکارِ اصلی برای تمام مردم افغانستان ظاهر گشته است.
حالا یکچنین شخصی ارادۀ حضور در انتخابات ریاستجمهوری و انتظارِ بُرد در آن را نیز دارد. اینجاست که مقولۀ سرمایهگذاریِ روی تقلب پُررنگ میگردد. اما به آقای غنی و مشاورانش که کمپاینها و معاملههایِ انتخاباتیِ پیش از وقتشان را از خزانۀ دولت کلید زدهاند، باید هشدار داد که اینبار نفرت و انزجارِ عمومی به حدیست که شانس پیروزی از کانالِ تقلب را هم ناممکن نموده است.
Comments are closed.