حزب التحریر، دیدگاه‌‌‌ها و روش دعوت

گزارشگر:عزیز احمد حنیف/ بخش هشـتـم-د و شنبه 19 قوس / آ ذ ر 1397 - ۱۹ قوس ۱۳۹۷

mandegar-3

برخی اعضای حزب التحریر بدین باور اند که مسایل فقهی‌یی را که شیخ نبهانی در عصر و زمان خود فتوا داده است، شاید با ‌همان عصر و زمان سازگاری داشته باشد و یا هم مانند سایر علما در اجتهاد خود به‌ صواب نرسیده است؛ نظریات شیخ، در حد یک اجتهاد فقهی است و مانند مجتهدان دیگر، امکان صواب و خطا را دارد؛ مهم این است که چرخۀ اجتهاد فقهی همواره با زمان و مکان باید حرکت کند.
اگر ما می‌خواهیم دیدگاه‌های فقهی حزب التحریر را در عصر حاضر بررسی کنیم، باید به دیدگاه‌های شیخ عطاء بن خلیل ابوالرشته سومین رهبر و مرشد برحالِ این حزب نگاه و بر مبنای آن قضاوت کنیم؛ خیلی از نظریات فقهی‌یی که به حزب التحریر نسبت داده شده است، شیخ ابوالرشته در حالی ‌که به صدها پرسش فقهی در روشنی پاسخ گفته، به آن باور ندارد.
یکی دیگر از نقاطی که درخور توجه پنداشته می‌شود: بسیاری از نویسنده‌گان که در باب حزب التحریر کتاب یا مقاله‌ نوشته اند، به‌ویژه پیروان اندیشۀ سلفیت معاصر، با درنظرداشت تشکیلات سری این حزب و عدم دسترسی به ‌منابع اصلی آن، نتوانسته‌اند ریشه‌های فکری و روش فکری-سیاسی حزب التحریر را دقیق شناسایی کنند و در مورد آن عادلانه و بی‌طرفانه، با رعایت قواعد پژوهش‌های علمی، قضاوت کنند.
از آن‌جایی ‌که نویسنده نیز عضویت این حزب را ندارم و از منابع و ریشه‌های فکری آن به‌ گونۀ لازم، آگاهی درست و دقیق ندارم، نظریات بنده نیز در زمینه شاید نقض و خلاهایی را داشته باشد؛ اما تلاش صورت گرفته است تا از راه به‌دست آوردنِ کتاب‌ها و مقالاتی که از سوی موافقان و مخالفان حزب نوشته شده است، در حد توان با رعایت اصل بی‌طرفی، مشکلات این جنبش سیاسی-اسلامی معاصر را خدمت خواننده‌گان روی نقاط ذیل خلاصه و پیشکش کنم:

یکم: عدم حجت‌ بودن خبر واحد در باب عقاید
حزب التحریر به این باور است که اخبار آحاد در مسایل عقیدتی، افادۀ علم قطعی را نمی‌کند؛ به باور شیخ، احادیث وارده در باب عذاب قبر با وجود آنکه در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل گردیده و به ‌لحاظ فنی در صحت و صدق آن‌ها تردیدی وجود ندارد، اما افادۀ جزم و یقین برای اثبات عذاب قبر که یکی از مسایل غیبی مربوط به عقیده بوده، از روشنی دلایل ظنی، حرام است. (۴/۵۸).
همان‌طور، نزول عیسی علیه السلام، ظهور مهدی و خروج دجال و همچنان معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم به آسمان‌ها از مسایلی اند که بر بنیاد اندیشۀ فقهی حزب التحریر، در صحت احادیث وارده و تصدیق آن‌ها تردیدی وجود ندارد، اما اعتقاد جازم بر آن‌ها حرام است.
این در حالی است که امام شافعی بیشتر از سی دلیل بر حجت بودن خبر واحد در عقاید و احکام آورده است و جمهور علمای اهل سنت به شمول ائمۀ مذاهب چهارگانه، امام ابن تیمیه و اکثریت قاطع علمای پیشین به این باور اند: در صورتی ‌که خبر واحد از سوی امت بر اساس پذیرش و عمل استوار باشد، موجب عمل است. (۲ج۱۳ص۳۵۱).
با در نظرداشت اینکه احادیث عذاب قبر و همچنان خروج دجال، ظهور مهدی، معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه وسلم و نزول حضرت عیسی علیه السلام، هر یک از طریق ده‌ها صحابی روایت شده است و تمام امت به استثنای برخی متکلمین، بر هر یک از موضوعات فوق، اتفاق نظر دارند، نوعی تواتر و اجماع در آن دیده می‌شود.
شیخ تقی‌الدین نبهانی درحالی‌که از یک‌طرف استناد به خبر واحد در باب عقاید را نمی‌پذیرد، از جانب دیگر دیده می‌شود که در پاره‌یی مسایل عقیدتی که دیدگاه‌های سیاسی حزب را شکل می‌دهد، استدلال می‌کند؛ مانند: حدیث «کسی‌که بمیرد و بیعت با امیر مسلمان نداشته باشد، به ‌مرگ جاهلی مرده است» و همچنان «ما لایتم الواجب الا به فهو واجب». اینجا یک‌ نوع تناقض و دوگانه‌گی در دیدگاه ایشان به‌ ملاحظه می‌رسد.

دوم: مشروعیت جهاد زیر پرچم کفر
یکی از دیدگاه‌های حزب التحریر این است که جهاد بالای مسلمانان تحت قیادت حاکم فرض است؛ بدون درنظرداشت اینکه حاکم نیکوکار باشد یا فاسق و فاجر، به اسلام حکم کند یا بر قوانین کفری، به ‌مسلمانان اخلاص داشته باشد و بر اساس رأی آنان تصمیم بگیرد یا مزدور دولت کافر باشد. این در صورتی است که یک دولت کفری در برابر دولت کفری دیگر بجنگد و برنامۀ آن‌ها سرکوبی و قتل مسلمانان نباشد؛ اما در صورتی ‌که مسلمانان هدف گرفته شود، در آن‌صورت جنگیدن زیر پرچم کفر در برابر مسلمانان حرام است؛ برای اثبات این مدعا به یک‌سلسله آیات و احادیث استدلال می‌نماید که به‌طور مطلق در باب فرضیت و جاودانه‌گی جهاد وارد شده است. (۴/۶۳)
پرسشی ‌که در اینجا متوجه حزب است اینکه شما به این باور هستید، در صورتی ‌که جنگ متوجه مسلمانان باشد حرام است، آیا کفاری ‌که در جانب مقابل قرار دارند، جنگ آن‌ها تنها متوجه کفار است یا مسلمانانی که در صف جانب مقابل و زیر پرچم کفار این‌طرف می‌جنگند؟ طبیعی است که در این‌سوی خط، هم مسلمان کشته می‌شوند و هم کافر؛ پس جهاد زیر پرچم کفار در اینجا معنایی ندارد.
در این‌جا این پرسش مطرح می‌شود که در صورت درگیری روسیه و امریکا آیا جواز دارد که مسلمانان تحت قیادت حکام مزدور و فاسق، زیر پرچم روس‌ها بجنگند؟ البته موضوع ائتلاف‌های نظامی بر مبنای منافع مشترک با حفظ استقلالیت سیاسی، بحث دیگری است.
در پیوند به‌ مدعای فوق گفته می‌شود که آیات و احادیثی ‌که به‌گونۀ مطلق در باب جهاد نقل گردیده است، با آیات و احادیث دیگری با کلمۀ «فی سبیل الله» و با مفهوم حاکمیت سیاسی اسلام و اعلای کلمه الله، مقید گردیده است و هدف جهاد، اصلاح جوامع بشری از انواع فساد، اقامۀ نظام عدل الهی، تنفیذ شریعت اسلامی، استقلالیت سیاسی مسلمانان، دفاع و پاسداری از سرزمین‌های اسلامی و ارزش‌های دینی و غیره است که با قیادت سالم، عقیدۀ نیرومند، اتحاد و همبسته‌گی ایمانی و ایثار و فداکاری خالصانه به‌خاطر خداوند متعال صورت می‌گیرد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.