احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ شنبه 1 جدی 1397 - ۳۰ قوس ۱۳۹۷
در اواخر هفتۀ گذشته، یک بار دیگر بحث صلح در افغانستان به موضوع داغِ رسانههای کشور و جهان مبدل شد. طی دو روز متواتر، نمایندۀ ویژۀ امریکا در امور صلح افغانستان و نمایندهگانی از کشورهای عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحد عربی در ابوظبی با نمایندهگان گروه طالبان دیدار و گفتوگو کردند. این دیدارها شاید طولانیترین دیدارهایی باشد که ظرف هفده سال گذشته به هدف تأمین صلح در افغانستان صورت میگیرد. هرچند هیأت مذاکرهکنندهیی که از سوی ارگ تعیین شده بود نیز در این دور روز در ابوظبی بهسر میبرد ولی نمایندهگانِ طالبان حاضر نشدند که با این هیأت دیدار کنند. عربستان سعودی ظاهراً از طالبان خواسته است که برای پیشبرد گفتوگوهای صلح یک آتشبسِ سهماهه را بپذیرند؛ اما نمایندهگان طالبان پاسخ به چنین درخواستی را مأکول به تصمیم رهبریِ این گروه دانستهاند.
با آنکه بحث گفتوگوهای صلح بسیار شتاب یافته ولی ظاهراً هیچ روزنۀ امیدبخشی در این خصوص باز نشده است. زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ امریکا در امور صلح افغانستان از این نشستها بسیار خوشبین و مصمم به نظر میرسد ولی هیچ حرفِ تازهیی در مورد برقراری صلح ندارد. به نظر میرسد به آن اندازه که موضوع صلحِ افغانستان در رسانهها بازتاب یافته، در صحنۀ عمل پیشرفت نکرده است. حکومت افغانستان که فکر میکرد به زودی طالبان گفتوگو با هیأت افغانستان را خواهند پذیرفت، آشفتهتر از هر زمانِ دیگر از این روند به دور مانده است. اعلامیۀ شورای امنیت ارگ که روز پنجشنبۀ هفتۀ گذشته به نشر رسید، ادعاها در مورد اختلافنظرها میان ارگ و زلمی خلیلزاد را مُهر تأیید زد. این اعلامیه به صراحت نشان میدهد که ارگ از آنچه که در ابوظبی گذشته نه تنها که راضی نیست، بل بسیار عصبانی شده است. شاید دلیل این عصانیت، تنها عدم پذیرش هیأت طالبان برای گفتوگو با هیأت مذاکرهکنندۀ ارگ نبوده باشد و مسایل دیگری نیز سببِ این عصانیت شده باشند که در حال حاضر تلاش صورت میگیرد زیاد دامن زده نشوند. شاید یکی از نکاتِ کلیـدی همان بحثهایی باشند که قبل از این در رسانهها به آنها اشاره رفته است، از جمله تغییر قانون اساسی و ایجاد حکومتِ موقت به خواست طالبان که فعلاً نمایندۀ امریکا تمام آنها را انکار میکند و میگوید چنین مسایلی در این گفتوگوها مطرح نشدهاند. اما اگر این موارد مطرح نبودهاند، چرا اینهمه به آنها در رسانههای بینالمللی پرداخته شده است؟
بدون تردید حرفوحدیثهایی در این خصوص بوده و حالا که ارگ میبیند بسیار از کاروان عقب افتاده و تقریباً همه چیز از دستش بیرون شده، نگرانیاش بالا گرفته است. به نظر نمیرسد که اشرفغنی و تیمِ او چندان به دنبال ارزشهایی مثل قانون اساسی و یا حفظ ساختار نظام ـ که در اعلامیۀ شورای امنیت به آنها اشاره رفته ـ باشند. کُل حواسِ آقای غنی را هماکنـون موضوع حفظ قدرت و انتخاباتِ سال آینده به خود جلب کرده و او هیچ تمایلی ندارد که به مواردی چون قانون اساسی و ساختار نظام فکر کند. اگر طالبان حاضر شوند که به رهبریِ او گردن نهند، او نیز حاضر است بهتر از ملا هیبتالله آخوند به آنها خدمت کند؛ زیرا برای آقای غنی و همفکرانِ او در ارگ هیچ زمانی بحث دموکراسی، حقوق بشر، حقوق شهروندی و امثالهم، دغدغۀ اصلی نبوده است. اکثر خانوادههای رهبرانِ فعلیِ حکومت در افغانستان زندهگی نمیکنند که آنها اینگونه ارزشها را برای افغانستان ضروری بدانند. افغانستان برای اکثر این افراد، پروژهیی اقتصادی است که باید با وارد شدن به عرصۀ آن سهمِ خود را بردارند. در هفده سالِ گذشته متأسفانه اکثر کسانی که از غرب به افغانستان برگشتند، چنین برخوردی با این کشور داشتند و حتا عدۀ زیادی از آنها پس از اینکه از قدرت کنار زده شدند، دوباره به خانه و کاشانۀ اصلیشان برگشتند اما با دستانی پُر و بدون دغدغه از آیندۀ خود و فرزندانِ دلبندشان. آقای غنی اگر دغدغۀ ارزشهای نظام را میداشت، خود به عامل اصلیِ نابودگرِ این ارزشها تبدیل نمیشد. چگونه ممکن است فردی که خود از راه تقلب به کرسی قدرت رسیده و حالا نیز تلاش دارد که بازهم از همان راه قدرت را برای خود حفظ کند، به دنبالِ حفظ دموکراسی و حقوق بشر باشد؟
این ارزشها تا زمانی برای اینگونه افراد مهم است که منافع آنها را تأمین کند. اگر فردا ارزشهای طالبانی بتواند این منافع را تأمین کند، بدون شک این افراد حتا نام دموکراسی و حقوق بشر را نیز نخواهند گرفت. پس نباید ظاهر فریبندۀ اینگونه اعلامیهها را خورد و باور کرد که آقای غنی حاضر به معامله بر سرِ این ارزشها نیست. مشکلِ آقای غنی از جای دیگر سرچشمه میگیرد که سبب شده اینهمه با پریشانی به روند گفتوگوهای صلح نگاه کند. او نگرانِ وضعیتِ خود در قدرت سیاسی افغانستان است. ارزشهایی مثل دموکراسی و حقوق بشر و ساختار نظام برای شهروندانِ افغانستان مطرح اند که در آیینۀ آنها آیندۀ خود و فرزندانشان را میبینند. هرچند که طی هفده سالِ گذشته با این ارزشها به وسیلۀ همین بهظاهر تکنوکراتها به صورت ظالمانهیی برخورد شده است؛ اما اکثریت افغانستان به این ارزشها باور دارند و نمیخواهند به هیچ بهایی آنها را از دست بدهند.
دغدغههای ارگ و شهروندانِ افغانستان در رابطه با گفتوگوهای صلح از یک جنس و نوع نیستند. مردم افغانستان با تردید و دودلی به این روند نگاه میکنند چون هرگونه معامله با طالبان میتواند ارزشها و دستاوردهایِ آنان را تهدید کند، درحالیکه آقای غنی اگر قدرت را از دست ندهد، هیچ باکی از معامله با طالبان ندارد. اینجاست که باید میان دغدغههای ارگ و مردم افغانستان تفاوت قایل شد و هر ناله و آهِ آنها را درد مردم ندانست.
Comments are closed.