احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالباسط قانت/ شنبه 8 جدی 1397 - ۰۷ جدی ۱۳۹۷
افغانستان در آستانۀ انتخابات ریاستجمهوری و آزمونِ بزرگی قرار دارد و بهزودی گروههای بزرگ و نامآشنایی برای احراز و دستیابی به این کرسی ثبتنام خواهند کرد و پا به میدانِ رقابت خواهند گذاشت.
در این مقال مختصر، تقلای نویسنده بر آن است که به نامزدانی اشاره کند که در حکومتِ فعلی نیز صاحب قدرت بودهاند. در نخست به بررسی کارکردها، موفقیتها، دستاوردها و کاستیهایِ حکومت غنی و تیمحاکم پرداخته میشود.
نقد و بررسی کارکردهای اشرفغنی در دورۀ حکومتش
دیدگاهها و موشکافیها در مورد حکومت غنی و شخص رییس حکومتِ وحدت ملی بیش از آن است که بتوان آنها را در مقالِ مختصری گرد آورد؛ اما رویهمرفته تلاش میشود که به مسایل پُراهمیتی در بُعد داخلی و خارجی اشاره شود و باقی موضوعات نادیده گرفته نشوند بلکه نانوشته گذاشته شوند.
اشرف غنی و سیاست داخلیاش
در بابِ سیاست داخلیِ غنی باید گفت که او در افکار عامه یک فرد ناکام، تفرقهانداز و فاشیست خوانده شده است؛ میزان نارضایتیهای مردم از حکومتِ غنی به حدی بلند و بیشمار است که قابل حصر نیست. مردم، ناکامترین و دیکتاتورترین حکومت، حاکمیتِ آقای غنی را دانستهاند. برپایی جنبش روشنایی تبسم و جنبش رستاخیز و سایر حرکتهای مدنی که به دلایلی در نطفه خنثا شدند، نشانگر سطحِ این نارضایتیها در میان تودۀ مردم است.
از سوی دیگر، میزان نارضایتی و عدم مشارکتِ پارهیی از چهرههای سیاسی نامآشنا و مطرحِ کشور بیانگر این مدعاست؛ از باب نمونه میشود به اسماعیلخان در زون غرب و ظاهر قدیر در شرق و عطا محمد نور و جنرال دوستم در زون شمال اشاره کرد؛ در مرکز محمدمحقق یکی از مخالفان سرسختِ حکومت غنی بهشمار میرفت که همواره از سیاستهای او علناً در مجالسِ خود انتقاد میکرد. داکتر عبدالله به عنوان رییس اجرایی و همکارِ غنی از وی دلخوشی نداشت و افزون بر آن گلایهها و شکایتها نیز داشت.
بررسیها از کارکرد چهار سال گذشتۀ حکومت غنی نشاندهندۀ آن است که میزان نارضایتیها از حکومت بهدلیل افزایش حملات انتحاری مانند واقعۀ تلخ و ناگوار شش درک، حادثۀ تلخ و خونینِ ریاست رجال برجستۀ امنیت ملی، واقعۀ شاه شهید، به خاکوخون کشاندن جنبش روشنایی، حملۀ انتحاری در هنگام نماز جنازۀ سالم ایزدیار، ترورهای زنجیرهیی چهرههای نامدار و تأثیرگذار کشور، افزون بر اینها عملکرد قبیلهیی و یکجانبۀ محمداشرف غنی در برخی موارد مانند فرمانش در مورد درج واژۀ «افغان» در تذکرههای برقی، سقوط کامل یا بخشهایی از ولایات کشور مانند غزنی، کندز، فاریاب و بادغیس؛ تورم، فرار سرمایهگذاران از کشور از بابت ناامنیها، کاهش چشمگیر پول افغانی در برابر دالر و فرار پارهیی از چهرههای نخبه و مغزهای متفکر و جوانانِ دانشآموخته که حداقل مدرک تحصیلیشان لیسانس از دانشگاههای کشور بود نیز بر بادِ انتقادها افزوده و حکومت غنی را بیشتر در معرض نقد قرار داده است و بر ناکام خواندنِ آن صدق میکند.
بسیاریها دورۀ چهارسالۀ حکومت غنی را برای افغانستان فاجعهآور و مصیبتبار دانستهاند و معتقد اند که شهروندان کشور در این مدت بهای سنگین پرداخته و فاجعههای بزرگ انسانی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی را تجربه کردهاند. قابل ذکر است که در دوران حکومت غنی نیروهای هراسافگن افزایشیافته و طالبان و داعشیان برای خلق فاجعهها فرصت و جرأتِ بیشتری یافتهاند. خبر گزاری صنا افکار عامه را در مورد رییس حکومت وحدت ملی چنین بازتاب داده است: شماری از اعضای شورای ملی، چهرههای سیاسی و احزاب سیاسی کشور بارها ارگ را به تکروی و انحصارگری متهم کرده و مدعی شدهاند که ارگنشینان کشور را تا لبۀ پرتگاه بردهاند.
مرکز مطالعات استراتژیک و منطقهیی در تحقیقی زیر نام «وضعیت مبارزه با فساد اداری در دورۀ رییسجمهور غنی»، حکومت چهارسالۀ غنی را در امر مبارزه با فساد ناکام خوانده و نگاشته است علیرغم اینکه یکی از وعدههای غنی در دوران نامزدیاش مبارزه با فساد بود، اما هنوز هم افغانستان در سطح جهان از فاسدترین کشورها به شمار میرود.
از سوی دیگر، حکومت غنی از نقطهنظرهایی موفق بوده است و پارهیی که در درون حکومت هستند و از نزدیک شاهد تغییراتی بودهاند، از کارکردها و دستاوردهای حکومت تمجید و تقدیر مینمایند و حکومت آقای غنی را در امر جلوگیری از فساد و مبارزه با مفسدان و زورگویان موفق میدانند و معتقدند که تا حدی توانسته است جلو بینظمیها و خودسریها را بگیرد و نظمِ خاصی را در ادارات حاکم بسازد که از باب نمونه به چند مورد اشاره میشود: به بند کشیدن مفسدانِ مالی و اختلاسگران حرفهیی؛ برقرار ساختن نظم خاصی در ادارات دولتی و مسؤولیتپذیری بیشتر مسؤولان نسبت به گذشتهها؛ نظارت مستقیم شخص رییسجمهور از اشخاص درجهاول ادارات و تعقیب مکاتیب و خواندن تکتک مکاتیب ادارات و وزارتخانهها، کار بیشتر از ۱۶ ساعت در یک شبانهروز، جدیتِ وی در امر خدمترسانی و بهبود وضعیت کشور، توجه وی به امر تحصیلات و بررسی مدارک اساتید دانشگاهها، ادغام پارهیی از ادارات مشابه در همدیگر مانند لغو وزارت مبارزه با مواد مخدر، استفاده از فنّاوری در ادارات دولتی، معیاریسازی شیوۀ استخدام از طریق کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی و بستن دست مدیران ارشد دولتی از دخالت در این پروسه. همچنان از بنیادیترین کارهای حکومت غنی، از افتتاح راه لاجورد و فعالسازی شرکت سمنت گلبهار، پروژۀ تاپی، انتقال برق از ترکمنستان، افتتاح بند سلما و افتتاح راهآهن خواف یاد کردهاند.
غنی و سیاست خارجیاش
در باب سیاست خارجی و موفقیتِ وی در عرصۀ بینالمللی نیز باید نگاشت: به نقل از روزنامۀ «اطلاعات روز» کارکردهای اشرفغنی از سوی اشتراککنندهگان در «ژنو» مثبت ارزیابیشده است که سخنگوی ریاست اجرایی نیز این مطلب را تأیید کرده است. شاید در چندوچون حکومت بتوان حرف زد اما در چشمانداز کلانِ حکومت موفق بوده و علیرغم مسایلی توانسته است کارهای چشمگیر و مفیدی را به جامعه تقدیم نماید.
«دویچه ولِه افغانستان» نقل میکند که: غنی در آغاز ریاستجمهوری خود به روابط حسنه با امریکا خوشبین بود و بر همین اساس قرارداد امنیتی امضا شد که غنی انتظار داشت با امضای این قرارداد ثبات در افغانستان حاکم گردد؛ دکتر فاروق بشر مینویسد: قرارداد امنیتی تا جایی برای افغانستان سودمند واقع شد، به گونۀ مثال در عرصۀ نظامی افغانستان را کمک کرد، چنانچه ۱۱ طیارۀ جنگی را در اختیار افغانستان قرار داد… .
اما امریکا در مقابل حملات پاکستان واکنش نشان نداد و همینطور ظهور و پیدایش داعش نیز در این زمان صورت گرفته که از سوی امریکا هیچ فشاری بر این گروه وارد نشده است.
همچنین غنی در مراسم سوگند و در نخستین سخنرانی خود، یکی از پلانهای استراتژیکِ خود را بهبود روابط افغانستان با کشورهای منطقه خوانده بود و وعده کرده بود که افغانستان را به یک کشور ترانزیتی تبدیل خواهد کرد که تا حدودی روابط افغانستان با هندوستان بهبود یافت که افتتاح بند سلما نیز از دستاوردهای حکومت غنی است. همچنین از موفقیتهای غنی در سیاست خارجیاش میتوان از به انزوا کشیدن پاکستان و همگرایی با هندوستان، بهبود روابط اقتصادی و تجاری با جنوب آسیا چون تاجیکستان و ازبکستان نام برد.
در یک نگاه کلی، میتوان گفت که خارجیها قسماً از غنی ناراضی به نظر میرسند، کما اینکه اخیراً دکتر عبدالله در کنفرانس سازمان ملل اشتراک نمود و ترامپ حاضر نشد با غنی ملاقات کند که این امر نشاندهندۀ نارضایتی امریکاییها از غنی است.
آیا غنی بازهم رییسجمهور میشود یا خیر؟
با وجود رقبای قدرتمندی چون احمد ولی مسعود، داکتر عبدالله عبدالله و حنیف اتمر، پیـروزی غنی در میدانِ انتخابات بهویژه یک «انتخابات شفاف» بسیار دشوار و چالشبرانگیـز مینماید. مسلماً آقای مسعود و عبـدالله از اقبالِ مردمیِ به مراتب وسیعتری نسبت به آقای غنی برخوردارند و حتا آقای اتمر نیز بهواسطۀ خوی نرم و مدیریتِ قویِ سیاسییی که دارد، در صورتِ جذبِ معاونینِ قوی و مردمدار میتواند از حمایتِ وسیعتری نسبت به آقای غنی برخوردار گردد.
اما لازم به تذکر است که نقش مردم و جامعۀ جهـانی در این پروسه را نباید نادیده گرفت. باید پذیرفت که در کنار نقش مردم، دیدگاه جامعۀ جهانی و ایالات متحدۀ امریکا پیرامونِ انتخابات نیز نقش تعیینکننده دارد. از سوی دیگر، روابط غنی با خارجیها و ناگزیریهایِ امریکاییها نسبت به وی را نمیتوان نادیده گرفت. غنی صاحبِ تیم بر سرِ اقتدار و حاکم بر کشور است و با امکاناتِ وسیعی که در اختیار دارد، میتواند جریانِ امور را به نفع خویش بچرخاند. بهرغمِ اینهمه، ضریبِ آگاهی و کیفیتِ مشارکتِ مردم و احزاب سیاسی در انتخابات، میتواند بر همۀ عوامل در تعیینِ نتیجۀ انتخابات پیشی بگیـرد.
Comments are closed.