گزارشگر:دو شنبه 17 جدی 1397 the_time('j F Y');?>
نویسنده: جیف سمیت، پژوهشگر مرکز مطالعات بنیاد آسیایی /
منبع: د سیگنال دیلی/
برگردان: ابوبکر صدیق ماندگار/
زمانی که فرمانده عمومی نیروهای امریکایی برای بودن در افغانستان تقلا میکرد، رییسجمهور دونالد ترامپ دستور خروج ۱۴هزار نظامی را از افغانستان داد.
رییسجمهور که منتقد جنگ چند سالۀ افغانستان است. ماه گذشته تصمیم گرفت تا نیروهای امریکایی را از سوریه بیرون کند؛ اما خروج از افغانستان نمیتواند بدون چالش انجام شود و ممکن یک اشتباه باشد.
هر هفته رسانهها از درگیری طالبان با نیروهای امریکایی – افغانستان خبر منتشر میکنند: «طالبان این ساحات را تصرف کردند و از آن ساحه رانده شدند».
این موضوع به حقیقت نزدیک است، اما میتواند سبب شکافهای عمیقتر نیز گردد. شمار زیادی از همکاری من در مرکز مطالعات آسیایی به این باور اند که طالبان در ساحات دور دست عملیات میکنند، اما آنان تنها به ۱۰,۵ درصد مردم نفوذ دارند. در حالی که دولت ادعا دارد که به بیش از ۶۵ درصد ساحات نفوذ دارد. این شکست نیست، این یک حقیقت است. [امریکا] استدلال دارد که حضورشان در افغانستان برای ایجاد ثبات و مبارزه با تروریسم است تا حکومت این کشور بتواند امنیت داخلی خود را بدون حضور «ده یا هزار» سرباز خارجی تأمین کند. نه چیزی بیشتر از این و نه کمتر آن.
این دقیق است که امریکا برای ساختن تزئینات مدرن و جامعۀ دموکراتیک تا سال ۲۰۲۰ در این کشور نیست، هدف حضور امریکا در افغانستان سرنگونی گروههای تروریستی بود تا امنیت منطقه و امریکا را دوباره به خطر مواجه نسازد.
دومین هدف مهم امریکا، ساختن دولت قدرتمند در افغانستان بود تا با طالبان مبارزه کند. این پروژهها در حال ارتقا هستند و نیاز به توجه بیشتر دارند.
چرا امریکا نمیتواند…
ولی چگونه میتواند امریکا به شکل دقیق به این بنبست پایان دهد؟ نمیتوانم به این پرسش پاسخ کامل ارایه کنم، اما میتوانم به ادارۀ ترامپ بگویم و به این اعتقاد دارم که تنها راه شکستن این بنبست، فشار آوردن جدی بالای پاکستان است.
امریکا با پاکستان بازی دوگانه تهدید و حمایت دارد. این کشور از طالبان، شبکۀ تروریستی حقانی و گروههای دیگر تروریستی پشتیبانی میکند، در حالی که سالانه میلیونها دالر از کمکهای امریکا مستفید میگردد.
اما در پایان سال گذشته ادارۀ ترامپ، کمکهای مالی خود را به پاکستان به حالت تعلیق در آورد. این پیامد ناگواری برای پاکستان و رهبران طالبان داشت و پاکستان به فهرست خاکستری حمایت از تروریسم سازمان ملل متحد وارد گردید.
این گروهها توسط دو جریان Capitolو Hillحمایت میشوند که در پاکستان پراکنده شدهاند. این موضع سبب شده است تا پاکستان از طالبان حمایت کند.
زمان پایان جنگ را کسی نمیداند، اما موردی که روشن است، جلوگیری از ریختن میلیونها دالر هزینۀ کهنۀ ایالات متحده برای پاکستان است.
اینخوشبینیها دلیل دیگر دارد، تعیین دو چهرۀ ضد طالبانی و رییسان امنیت ملی پیشین در نهادهای امنیتی است که خبر ناگوار برای طالبان است.
پس از سالها تلاش ناموفق طالبان، محمداشرف غنی، امرالله صالح و اسدالله خالد را به عنوان سرپرستان داخله و دفاع معرفی کرد. این میتواند چاشنی تلخی برای پاکستان و سران طالبان باشد. امرالله صالح، پس از معرفیاش چیزی نگفت، اما او در برابر دشمنان افغانستان بیرحم است. اسدالله خالد پس از معرفیاش به عنوان وزیر دفاع گفت که ما برای صلح کار میکنیم، اما نیاز داریم تا از خود نیز دفاع کنم. این در حالی است که حمدالله محب سفیر پیشین افغانستان در امریکا چندی پیش به عنوان مشاور شورای امنیت معرفی گردید.
این چهرهها میتوانند در بحث مبارزه با تروریسم تأثیرگذار باشند. جنگ امریکا در افغانستان به دهۀ دوم وارد شده است و تلاشهای امریکا برای پیروزی چشمگیر نیست و این قابل تشخیص است؛ دور نمای صلح امریکا به بنبست خورده است و در میان نگرانیهای رده اول امریکا قرار دارد. تصمیم خروج نیروهای امریکایی در سال ۲۰۱۸ در حالی گرفته میشود ۵۸ درصد امریکایی باور دارند که نیروهای این کشور در افغانستان در حال جنگ قرار دارند.
این موضوع را هر بازرگانی میداند که این تصمیم هزینۀ بیشتر دارد. ۱۴هزار نیروی امریکا در حال حاضر در افغانستان حضور و مسوولیت مشورهدهی و آموزش نیروهای افغانستان را به عهده دارند. در هر سه سال گذشته این نظامیان سالانه بیش از ۲۰ زخمی داشتهاند و همچنان هزینۀ مالی آن به بیش از ۴۵ بیلیون دالر در سال ۲۰۱۸ میرسد.
این به اندازۀ نصفی از مصارف ۱۰۰ بیلونی است که در زمان حضور ۱۰۰ هزار نظامی امریکا در افغانستان صرف میشد.
هزینۀ مالی روشن است، اما هزینۀ انسانی برای کسانی که جگر گوشههای خود را از دست دادهاند، خیلی متاثر کننده است. ادارۀ ترامپ به متحدانش توصیه میکند تا تلاشهای بیشتر در افغانستان به خرج دهند.
Comments are closed.