احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمـران/دوشنبه 24 جدی 1397 - ۲۴ جدی ۱۳۹۷
سرور دانش معاون دومِ اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی، حالا متوجه کاسۀ صبرِ مردم شده که بهدلیل نابسامانیها و ندانمکاریهای کمیسیون انتخابات در حالِ لبریز شدن است. ایشان خبر ندارند که اگر برای مردم افغانستان کاسۀ صبری باقی مانده باشد، بدون شک خیلی وقت است که لبریز
شده است. شاید اینبار وقتی آقای دانش از لبریز شدنِ کاسۀ صبر مردم سخن میگفت، منظور خودشان بوده باشند که حالا کاسۀ صبرشان لبریز شده است.
همیشه کاسۀ صبرِ دولتمردان چنان بزرگ است که بهسادهگی لبریز نمیشود؛ مثلاً کاسۀ صبرِ آقای غنی چنان گسـترده و فراخ است که اگر کُل کشور در اثر ندانمکاریهای عُمال ایشان در آتش بسوزد، بازهم کاسۀ صبرشان لبریز نمیشود. اما مردم کاسههای صبرِ کوچک دارند، با کمترین مشکلی لبریز میشود و نباید زیاد دغدغۀ کاسههای صبر مردم را داشت. مهم کاسههای صبرِ خادمانِ کشور (یعنی وزرا، رییسها، قوماندانهای بزرگ، اشرافزادهها و نورچشمیهای مقامهای دولتی) است که کاسههای صبرشان لبریز نگردد!
این خادم گفتنِ مقامهای کشور هم به خودشان عجب معنای متناقض یا پارادکسیکالی دارد. این خادمانِ مردم در بهترین خانهها زندهگی میکنند، بهترین غذاها را میخورند، عیش و ساعتتیری دارند، موترهایشان همه زره است، معاششان کمتر از دههزار دالر نیست، البته دههزار دالر خرج یکروزشان را هم نمیشود، اما با ابتکار عمل و خلاقیتی که خدا برایشان داده، میتوانند ماهی چندصدهزار دالر کمایی داشته باشند، روزهای بدِ زندهگیِ خود را در دبی و لسآنجلس و پاریس میگذرانند، فرزندانشان در بهترین کشورهای جهان درس میخوانند و زندهگی میکنند، پروازهایشان در بزنیسکلاس است و وقتی به میدان هوایی میروند، مستقیم با موترهای شیشهدودی از طریق ویآیپی سوارِ هواپیما میشوند.
واقعاً افغانستان بسیار پیشرفت کرده است که خادمانش اینگونه زندهگی میکنند، آنگاه مردم عادیاش چگونه باید زندهگی کنند. سه ماه از تاریخ برگزاری انتخابات پارلمانی گذشته، حالا معاون دومِ آقای غنی از نابسامانیهای انتخابات سخن میگوید. در حالی که اگر در انتخابات نابسامانیهایی هم وجود داشته، که بدون شک فراوان بوده است، به وسیلۀ خودشان و اربابِ کلانشان تولید و تحمیل شده است. بارها در رسانههای کشور از وضع بدِ کمیسیونها گزارش داده شد، بارها ناظران و نهادهای ذیدخل در مسایل انتخاباتی فریاد زدند که با این کمیسیون و این مدیریت، برگزاری انتخاباتِ سالم محال است. اما آیا یک بار ارگ به این سخنان گوش داد؟ مگر یک بار آقای غنی و آقای دانش آمدند و سخنِ این نهادها و رسانهها را جدی گرفتند؟
تا دیروز اگر نقدی بر روند انتخابات صورت میگرفت، ارگ آن را چنان توجیه میکرد مثل اینکه آب از آب تکان نخورده است. کشورهای خارجی نسبت به انتخابات نگران شدند، ولادیمیر پوتین به طعنه گفت که مردم افغانستان دو ماه است که انتخابات برگزار کردهاند ولی تا هنوز آرای آن را شمرده نمیتوانند. منظور آقای پوتین از این سخنان این بود که امریکا و کشورهای غربی میخواهند برای چنین مردمی، دموکراسی از نوعِ غربی وارد کنند ولی نمیدانند که اولویتِ این مردم چیست.
حالا کاسۀ صبرِ آقای دانش از تأخیر اعلام نتایج انتخابات لبریز شده است. بسیار عالی! اما انتخاباتی را که عملاً خودتان مدیریت کردید، چه انتظاری از آن داشتید؟ آیا میشد که هم در روند انتخابات دستکاری کرد و هم دندان بر جگر نگذاشت تا اعضای کمیسیون انتخابات گندکاریهای خود و شما را پاک کنند.
آقای دانش! دلیل تأخیر در اعلام نتایج، شما هستید و نه کسانِ دیگر. وقتی ما میگفتیم که اعضای کمیسیون هر شب چرا به حضور معظمله شرفیاب میشوند، شما میگفتید برای بهخیر و بهتر شدنِ امور انتخاباتی است. همان زمان ما هشدار داده بودیم که این دعوتها برای بهخیر و بهتر شدنِ روند انتخابات نیست، بل برای مدیریت و مهندسی انتخابات است. امروز آن انتقادها و هشدارها به ثمر نشست و خودتان هم دیدید که ما کاه را کوه نمیسازیم، بل در بسیاری جاها از کوه کاه میسازیم تا حداقل شرمندۀ همسایهها و مردم نشویم و آبرویتان را در بسیاری جاها حفظ کنیم. روزی که کمیسیون شکایات انتخاباتی آرای حوزۀ کابل را باطل اعلام کرد، به شما هشدار داده شد که در این مورد پادرمیانیتان به سود تخلفکاران تمام میشود و این کار را نکنید. اما کو گوش شنوا!… شما پادرمیانی کردید و امروز کمیسیون انتخابات نتایج حوزۀ کابل را به گروگان گرفته است.
جالب اینجاست که یکی از کمیشنران کمیسیون انتخابات در یک نشستِ خصوصی پس از خوردنِ لابستر و میگو و شامپاین اظهار فرموده که هیچ نهادی با ما هیچ غلطی کرده نمیتواند؛ چون از ارگ شروع تا تمام نهادهای با صلاحیتِ کشور در انتخابات دخیل اند و ما به اندازۀ کافی علیهشان سند و شاهد داریم، به محض اینکه بخواهند به سوی ما انگشت نشان دهند، تمام این اسناد را رسانهیی میسازیم! از جانب این کمیشنرِ با وجدان همچنین گفته شده که حالا ما هم خوش نیستیم که در این سمتها باقی بمانیم، این سمتها برای ما خُردی میکنند. هر کدامِ ما به اندازهیی صاحب پول و امکانات شدهایم که برویم در دبی و برای خود ویلا بخریم و به شغل شریفِ بزینس آغاز کنیم.
آیا بازهم میگویید که کاسۀ صبر مردم لبریز شده است؟ برای این مردم شما دیگر کاسهیی نگذاشتهاید که لبریز شود، آقای دانش خبر دارید؟!
Comments are closed.