- ۰۲ دلو ۱۳۹۱
در حملۀ دیروز بر ساختمان ریاست ترافیک کابل، چند طالبِ مسلح نزدیک به ششساعت با نیروهای امنیتی جنگیدند.
گفته شده است که پیش از آغاز این حمله، انفجار یک موتر در مقابل ساختمان ریاست ترافیک کابل، مأمورانِ این ریاست را به بیرون کشیده و به این صورت، زمینه ورود افراد انتحاری به داخلِ ساختمان میسر شده است.
اما به نظر میرسد که این برنامه، از داخل سازماندهی شده باشد. زیرا ممکن نیست که به این سادهگی مسیر ورود افراد مهاجم به داخل یک ساختمانِ دولتی فراهم شود و بدون شک کسانی در میان ارگانهای کشفی و استخباراتی کشور، با تروریستان در بدل پول و یا داشتن برخی مشترکات، همکاریهایی کردهاند.
روز گذشته در جریانِ این رویداد چندساعته، گزارشهایی به نشر رسید حاکی از اینکه: افراد مهاجم، به انبار مهمات ریاست ترافیک دست پیدا کرده و با استفاده از آن توانستهاند مدت زیادی مقاومت کنند. پرسش این است که انبار مهمات در ریاست ترافیک چرا باید وجود داشته باشد؟ مگر ریاست ترافیک یک ارگان دفاعی است که دارای انبار مهمات و اسلحه باشد؟
احتمال میرود که افراد مهاجم، به انبار مهمات پولیس سرحدی دست یافته باشند که پهلوی ریاست ترافیک واقع است، و قضیه پیچیدهتر از آنی باشد که تا کنون گزارش شده است. گمان برده میشود که افراد انتحاری به وسیلۀ عناصر نفوذیِ خود در ارگانهای امنیتی، به داخل ساختمان ریاست ترافیک و انبار مهمات راه پیدا کرده باشند. چرا که نبرد و موضعگیریِ آنان نشان داد که از شناختِ عمیق و دقیقی برخوردار بودهاند.
در هر حال آنچه مهم میباشد، نفس وقوع این حادثه است که درست چهار روز پس از حمله به یکی از ساختمانهای امنیت ملی، رخ میدهد. روز چهارشنبه هفته گذشته نیز مردم کابل شاهد یک انفجار و درگیری میان افراد انتحاری و نیروهای امنیتی بودند که منجر به کشته و زخمی شدنِ تعدادی گردید.
وقوع این دو حادثه، مصادف با اعلام آزادی تمام زندانیانِ طالب از سوی دولت پاکستان بود که بهتازهگی اعلام کرد که تمام زندانیان طالبان را رها خواهد کرد. این تصمیم که در توافقات پروسۀ صلح میان دولت افغانستان و پاکستان مطرح شده بود، از سوی آقای کرزی مورد استقبال قرار گرفته است. اما طالبان بارها اعلام کردهاند که آنها به هیچوجه با این پروسه موافق نیستند و دولت و قانون اساسیِ افغانستان را به رسمیت نمیشناسند. حمله دیروز نیز نشانگرِ آن بود که طالبان و حامی اصلیِ آن پاکستان، برنامههای خودشان را به گونه جدی دنبال میکنند و به نحوی از انحا، دهشت میآفرینند.
طالبان همواره چراغ سبز نشان دادنهای حکومت افغانستان را با خون پاسخ دادهاند. به نظر میرسد که هدف اصلیِ این حملات خونبار، به سخره گرفتنِ برنامههای صلح حکومت باشد. حمله دیروز نیز دقیقاً حکمِ نیش زدن بر جناب کرزی را داشت که گمان میکند طالبان با نظام کنونی کنارآمدنی هستند. اما حالا آیا آقای کرزی درک کرده که حملههای اخیر در کابل، به نحوی نمایش جشن آزادی برادرانش میباشد؛ برادرانی که همواره دست دراز کردنهای سیاسیِ او را با انفجار و انتحار قطع کردهاند؟!
سالهاست که مردم افغانستان نتیجه تلخ و ویرانبارِ سیاست مصالحه آقای کرزی با طالبان را با گوشتوپوستِ خویش لمس میکنند؛ مصالحهیی که بهجز تشدید حملات انتحاری، کشته شدن نیروهای امنیتی، تقویت جبهات طالبان و خسارات مالی فراوان، ثمره دیگری در بر نداشته و نخواهد داشت. چرا که گروه طالبان ابزار تأمین اهداف استراتژیک پاکستان در افغانستان و منطقه است و این کشور هیچگاه از این گروه چشمبردار و دستبردار نیست. اما شوربختانه که جناب کرزی نه این حقیقت را میپذیرد و نه از حوادث خونبار ـ چون حادثه دیروز ـ پند میگیرد.
Comments are closed.