احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۰ جدی ۱۳۹۷
امروز آخرین روزِ برای ثبتنامِ نامزدان انتخابات ریاستجمهوری است. گفته میشود که در اینروز آقایان غنی و عبدالله سرانِ حکومتِ موجود نیز به کمیسیون انتخابات میآیند تا هرکدام با ثبت تکت انتخاباتی خود، از عزمِ خویش برای حضور در قدرت و مدیریتِ کشور برای پنجسالِ دیگر عملاً خبر دهند. در کنار این دو چهره، انتظار میرود که افراد و اشخاصِ دیگری که پیشتر بستههای معلوماتی دریافت کرده بودند نیز برای ثبتنام به کمیسیون انتخابات مراجعه کنند. مسلماً فهرستی که تا پایانِ روز از نامزدان انتخابات ریاستجمهوری بهدست میآید، برای نهاییشدن نیاز به بررسی و اعلامِ رای و نظرِ کمیسیونهای انتخاباتی نسبت به اهلیت و شایستهگی آنها دارد که زمان و میعادِ مشخصی را در بر میگیرد. اما صافی و فیلتری که مهمتر از همۀ صافیها به نظر میرسد، رای و محاسبۀ مردمِ افغانستان نسبت به تمامِ چهرهها و اشخاصیست که هرکدام ادعای سازندهگی و اصلاحات و پیشرفت دارند.
قراین و حوادث نشان میدهد که این دور از انتخابات ریاستجمهوری، همانندِ انتخاباتهای گذشته خالی از چالش و ریسک برای مردم نخواهد بود؛ چنانکه هم کمیسیون انتخابات به عنوان مرجعِ اصلیِ برگزاری انتخابات، اعتبار و استقلالیتِ خود را در انتخابات پارلمانی ۲۸ و ۲۹ میزان از دست داده و هم حکومت نظر به اعلام موجودیتِ سراِن آن در تکتهای انتخاباتی، یک نهادِ بیطرف نمینماید. کمیسیون انتخابات با کمیشنرانِ فعلی نهتنها به بیکفایتی و سرسپردهگی به ارگ، بلکه به فساد مالی و رایفروشی متهم است. افزون بر این، آقای غنی به عنوان رییس حکومت که تمامِ امکاناتِ دولتی را در انحصار دارد، هرگز واگذاری قدرت طی پروسۀ شفاف و عادلانۀ انتخابات به دیگری را برنمیتابد و به صد طریق کوشیده و میکوشد فضای انتخاباتی و فرصتهای نهفته در آن را به سودِ خود مهندسی کند. آقای غنی هم به نفوذِ بیشتر و ایمنتر در کمیسیونهای انتخاباتی اندیشیده و هم در چیدمانِ تیمهای رقیب و ادعاهای آنان، سیاستهای خود را تعقیب کرده است.
در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو، نظر به چنین وضعیتی، مردم افغانستان شاهد نوعی برهمریختهگی و ابهام اند. تجمعِ افراد و عناصرِ کاملاً نامتجانس در یک تکت و بعضاً جدایی عناصری از یک حزب و جریانِ بزرگِ مردمی در قالب تیمهای متعدد، نمیتواند با علایقِ کارگزار اساسیِ صحنۀ قدرت و سیاست در افغانستان بیارتباط باشد. این وضع دقیقاً همان وضعیتیست که انتخاب را برای مردم دشوار و پیروزی را چالشآفرین میسازد. اما با اینهمه نشانههای زیادی برای بیرونشدنِ مردم از حیرت و دستزدن به یک انتخابِ مطمین در میان انبوهِ چهرههای کهنه و جدیدی وجود دارد که هرکدام برای جلب آرایِ مردم بشارتهایی میدهند.
این «نشانههای راه» را میتوان اینگونه خلاصه کرد: نامزدان و تیمهای انتخاباتیشان به دو دستۀ عمده تقسیم میشوند: دستۀ نخست، چهرههای کهنه و آزمودهشده در حکومت و دستۀ دوم چهرههای نو و آزمودهنشده در قدرت. دستۀ نخست، عموماً شاملِ آنهاییست که فقط میل به ادامۀ قدرت آنها را به میدان کشانده و «خدمت به مردم» برای آنها صرفاً یک شعار و بهانه و رای دادن به آنان، تکرار ناکامیها و حسرتِ گذشته است. دستۀ دوم اما چهرههای جدیدی اند که اگرچه نمیتوان ادعای خدمتگزاریشان به مردم را دروغ خواند اما میتوان به تواناییِ آنها در این مورد شک کرد. از اینرو این دسته به دو شعبۀ دیگر قابل تقسیم است: نخست، چهرههای جدیدِ برنامهمحور و دوم، چهرههای جدید فاقد برنامه. افراد بیبرنامه و ناتوان، اهلِ گفتار و برنامۀ شفاهیاند و هیچ ایدۀ مکتوب و مستندی ندارند؛ از اینرو رای دادن به این عده، افزودن بر عمرِ بیبرنامهگی در سیاست و حکومت است. اما دستۀ ناب و نایاب، چهرههای نوِ دارای طرح و ایدۀ مکتوب اند که با سند و دلایلِ علمی سخن میگویند و از نخبهگانِ سراسرِ کشور برای تحققِ «تغییر» و «اصلاحات» و بیرون ساختن کشور از دورِ باطل ناکامیهایِ گذشته دعوت بهعمل آوردهاند. اینها نه اهلِ زور و نه اهلِ زر اند، نه غاصبِ زمین اند و نه قاتلِ مردم و هیچ عملِ سیاهی در کارنامه ندارند و تنها انگیزۀشان برای ورود به صحنه، برنامهمحوری و قاعدهمندسازیِ سیاست در کشور به سود مردم است. رای دادن به این عده، گشودنِ صفحهیی جدید در تاریخ افغانستان خواهد بود!
Comments are closed.