احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:بهار چوپان - ۲۱ دلو ۱۳۹۷
به نظر میرسد که رژیم فاقد مشروعیت قومی و رهبری منفور و مفلوک آن سعی دارند تا موج خشم و نفرت همگانی نسبت به طالبان جنایتکار را به نفع خود مصادره و کانالیزه کنند. سخنان دو پهلو و بیمفهوم اشرف غنی، در گفتوگوی با لطفالله نجفیزاده و در حضور سربازان و افسران وزارت داخله و روحیه ضد دشمن و ضد خلیلزاد (خارجی) او اگر از یکسو استیصال و بیداری دیر هنگام او از خواب طالبنوازی و انحصارطلبی را نشان میدهد، از سوی دیگر نمایانگر تلاش او برای سوار شدن بر موج خشم و نفرت همگانی نسبت به طالبان جنایتکار است.
آمادهگی اشرف غنی، برای مذاکره در بارۀ اصلاح قوانین و کمیسیونهای انتخاباتی ادامۀ بازی «اغفال» است که از سوی ارگ و در آستانۀ انتخابات گویا مجلس به راه انداخته شد.
در آن مرحله که نگارنده آن را پردۀ نخست سیاه بازی انتخاباتی غنی، مینامم او با دید و بازدید با اعضای احزاب و جریانات سیاسی آغاز کرد، شرط بایومتریک شدن انتخابات را پذیرفت و در برابر برخی از خواستههای احزاب و نامزدان انتخابات انعطاف نشان داد، در پایان اما کمیسیونها بر اساس همان طرح و برنامهیی عمل کردند که از سوی حلقۀ انحصارطلب اطرافیان غنی، طراحی شده بود : «مجلس یکدست با تعداد اکثریت نمایندهگان از یک قوم و همسو با حاکمیت و طالبان»! اشرف غنی با پیروزی در پردۀ نخست بازی اغفال، انتخابات را برای رأیدهندهگان و نامزدان به یک رویای وحشتناک و یک بازی توانفرسا مبدل کرد، عدهیی را به عنوان معترض به نتایج انتخابات آواره خیابانها ساخت و شماری را پشت دروازۀ کمیسیون شکایات انتخاباتی منتظر نگه داشت و بخشی را از دمکراتیکترین کنش ممکن که همانا انتخابات باشد دلزده و ناامید ساخت.
پردۀ دوم بازی اغفال زمانی آغاز شده است که هنوز پس از سه ماه نتایج انتخابات مجلس به گونۀ سراسری اعلام نشده و رفتوآمد طالبان میان مسکو و قطر و مانورهای ماهرانۀ طالبان، انتخابات پیشرو را مبدل به پرسش بزرگی کرده است. این موارد نشان میدهد که همزمان شدن فعالیتهای طالبان و رفتوآمد خلیلزاد، در فاصله میان دو انتخابات که اولی رسواتر از انتخابات پُر از تقلب سال ۲۰۰۹ و افتضاح دیگری بهنام دمکراسی و انتخابات بود و انتخابات ریاستجمهوری اگر برنامهریزی شده و هماهنگ نباشد، اتفاقی است که غنی میخواهد آن را به فرصت مبدل کند؛ فرصتی برای ادامۀ حاکمیت که یک راه آن مشغول نگه داشتن آن دسته از احزاب و جریانات سیاسی است که امکان میرود ادامۀ حاکمیت غنی را به چالش بکشند.
اشتراک احزاب و جریانهای سیاسی که انتخابات و راههای دمکراتیک اصلاح نظام را ترجیح میدهند، نتیجهیی جز مشروعیت بخشیدن به سیاه بازی ارگ، و فراهمسازی فرصت مانور و انسجام برای ارگ که کنار ماندن از بازی اخیر امریکا و طالبان، تمرکز و انسجام معطوف به اقتدارگرایی آن را پراکنده ساخته است، از پی ندارد زیرا اشرف غنی و حلقۀ خواص او از همان آوان ورود به انتخابات ۲۰۰۹ نشان دادند که انتخابات و رأیگیری و آرای مردم را وسیلهیی تطهیر قدرت غیرمشروع خود میشمارند، بدون آنکه به رأی مردم و نتیجۀ انتخابات باور داشته باشند، سر جنباندن به نشانۀ موافقت با انتخابات تنها به هدف سفیدسازی چهرههای سیاه خود ضروری میدانند.
اکنون که احزاب سیاسی و عدهیی از شخصیتهای مستقل بار دیگر در حال گفتوگو با ارگ پیرامون انتخابات استند، شاید بهتر باشد از ادامۀ این بازی اغفال منصرف شوند و یکبار دیگر این فرصت را به غنی ندهند که از حضور آنان به هدف مشروعیت بخشیدن به سیاه بازی چند مرحلهیی استفاده کند و با تعیین و تحمیل قاعدههای بازی، نتیجه را از پیش به نفع خود رقم بزند.
مطمیناً که رهبری احزاب و جریانهای سیاسی و شخصیتهای مستقل میدانند که راههای دیگری نیز برای ادامۀ بازی به گونۀ مدنی و دمکراتیک در اختیار است. راههای چون تحریم فعالانۀ انتخابات که توسط رژیم فاقد مشروعیت قومی و کمیسیونهای زیر نظارت غنی، قرار است برگزار شود.
یا منوط ساختن انتخابات به این شرط که اشرف غنی، نباید نامزد آن باشد و انتخابات با این کمیسیونها برگزار نشود. همراهی با اشرف غنی، در پردۀ دوم بازی اغفال، به یک انتخابات رسواتر و پُر تقلبتر از انتخابات نامنهاد سال ۲۰۰۹ منجر خواهد شد و قایم شدن دوبارۀ استبداد برهنه مجال شکوه و شکایت حتا برای آنانی که غنی را همراهی کردهاند، باقی نخواهد گذاشت.
Comments are closed.