گزارشگر:الکس گوردون / برگردان: بدری سیدجلالی - ۲۱ دلو ۱۳۹۷
بخش سوم و پایانی/
گورستانهای تعاملی[۲۱]
گورستانها همیشه در «سکوت» بودهاند و اطلاعاتی جز آنچه بر سنگ قبرها حک شده، در اختیارمان قرار نمیدادهاند. هرچند که ظهور «مرگ دیجیتال»[۲۲] بدین معنی است که گورها – و آنهایی که اجسادشان در آنجا دفن شده – اکنون میتوانند با کمک تکنولوژی با بازدیدکنندهگانشان صحبت کنند. کدهای QR فوراً حجم عظیمی از اطلاعاتِ شخصی را ارایه میدهند: داستان زندهگی فرد، علت مرگ، اصالت فرهنگی و اجتماعی و غیره. در گورستانهای ایالات متحده، با اینکه در اکثر موارد صفحۀ نمایشهای ویدیویی در حد یک تورفتهگی روی دیوار است، اما رفتهرفته محبوبیتِ خود را پیدا میکند. خدمات مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری، همگام با پیشرفتهای تکنولوژی و ارتباطی قرن ٢١، در حال تغییر و تحول است.
تمرکز بر تغییر باور افراد از جاودانهگی روح به جاودانهگی حضور مجازی است- شخصی که از دنیا رفته برای همیشه به صورتِ آنلاین یا روی یک فایل ذخیره میشود و «یادگاری»[۲۳]های او قابلیت بازسازی دارد- و این یعنی بقای عملی و نه عرفانی. ایجاد انجمنهای عمومی برای ابراز غم و اندوهِ ناشی از فقدان افراد، مانند صفحات اختصاصیافته به افراد در فیسبوک، حاکی از این واقعیت است که فرد پُررنگتر از گذشته در ذهن مردم حضور دارد و «زندهگی میکند.»
وجود دیجیتالی ما – جدا از زندهگی بیولوژیکیمان – روز به روز بهطور جدی به عنوان مسألهیی برای رویارویی با مرگ مطرح میشود. اکنون برگزاری مراسم خاکسپاری تنها دغدغۀ افراد نیست، بلکه از بازماندهگان انتظار میرود مجموعۀ مناسبی از یادگاریهای دیجیتالی شخصِ فوت شده را نیز فراهم آورند. شرکتهای میراث دیجیتالی نظیر Cirrus و مؤسسات برگزارکنندۀ مراسم خاکسپاری مانند Hyphenalia خدمات ویژهیی برای حفظ هویتِ افراد در بلندمدت به شکل اطلاعات ذخیره شده و سازمان یافته ارایه میدهند.
«آرامگاه های ابدی» اغلبِ افراد بیش از اینکه «آنجا» باشد، «اینجا»ست. رشد ناگهانی شمار سوزاندن مردهها، به معنای عمومی شدنِ این باور است که جسم عزیزِ از دست رفته را باید به همهجا گستراند بهجای اینکه آن را در یک نقطه از زمین برای بازدید دیگران قرار داد. به این ترتیب، در روند سوگواری و یادآوری از دست رفتهگان، وجود یک «فضای مخوف» واحد بهتدریج کمرنگتر و پذیرفتنیتر میشود. همچنین جاودانهگی مجازی (یا «یادوارهیی») بهطور موثری کسانی که از بین ما میروند را به همهجا میگستراند. آنها را از قیود دنیای مادی رها میکند و این امکان را برایشان فراهم میکند که در فضای مجازی جای گیرند، جایی که همه جا هست و هیج جا نیست.
بالا و پایین
مراسم تشییع جنازه بهطور سنتی با قرار دادن جسم فرد زیر زمین، اساساً در پایین، تعریف میشده است. اما این مراسم و نیز روند «خاکسپاری» رفتهرفته در نشانههایی که بر بالا بودن دلالت دارند منعکس میشوند: حرکت روح یا حتا جسم به سوی آسمانها و ماورا (یعنی بهشت). شمار قابل توجهی از مؤسسات خدماتی مراسم «خاکسپاری فضایی[۲۴]» را انجام میدهند و خاکستر فرد را به دور از زمین پرتاب میکنند. موسسۀ Yarden در هلند خاکسترِ عزیزِ از دست رفته را با بالون به ارتفاعات زیاد میبرد.
از نظر تاریخی، مرگ همواره به عنوان نقطۀ پایانی خط مستقیمِ زندهگی کدگذاری میشده است، خطی که شما در امتداد آن حرکت میکنید (خطی که نقاط ابتدا، میانه و پایان دارد). هرچند امروزه این مفهوم به عنوان بخشی از چرخۀ بیپایان طبیعت تعریف میشود، ایدهیی که با باور رو به رشد غربیها از تناسخ (که از شرق وام گرفته شده) تقویت شد. بنابراین، زندهگی/ مرگ با تصاویر از یک چرخه در حال کدگذاری است؛ لبههای گِرد تابوتهای جدید هم بر این امر دلالت دارد.
در عین حال، بحث پیرامون خودکشی کمکی[۲۵] و اتانازی[۲۶] نیز نشانۀ جهتگیری گسترده به سمت پذیرش مرگ به عنوان یک راهحل مثبت است؛ موضوعی که به جای اینکه وحشتی به همراه داشته باشد و برای صحبت از آن اجتناب شود، به خوبی مورد استقبال قرار گیرد. به این ترتیب، این امکان فراهم میشود که در قیاس با شکل سنتی اجتناب فرهنگی و بیولوژیکی از مضمون منفی مرگ، خوشبینی بیشتری با این واقعیت همراه شود.
از نکات دیگری که باید به آن اشاره داشت این است که با وجود کاهش نفوذ مذهب در بریتانیا، ما همچنان بهشدت در تکرار ‹آیین های نمایشی[۲۷]› اصرار داریم. مراسم سکولار نیز تمایل دارد منعکسکنندۀ ساختارهای مذهبی از پیش تعیین شده و غالب باشد (به عنوان مثال اجرای مراسم صبح یکشنبه ‹نشستهای› سکولار[۲۸] همراه با موعظه، سرودهای معاصر پاپ برای مراسم سرودخوانی و غیره) و این مراسم را به عنوان راه کلیـدی تأمین آسایش وآرامش خاطر، حتا در غیاب یک مذهب سازمانیافته، کدگذاری کنند.
همانطور که میبینید، کدهای آشنا برای مرگ، سوگواری و بزرگداشت جایِ خود را به مجموعهیی کاملاً جدید میدهند. در آیندهیی نه چندان دور، کدهای آشنای دورۀ ویکتوریا، که سنت مرگ را در بریتانیا تعریف کردهاند، محو شده تا جای خود را به نشانههایی بدهند که نظام و معنای جدیدی به مرگ در قرن ۲۱ میدهند.
کدهایی که نماد مرگ هستند
دکتر الکس گوردون[۳۱]، نشانهشناس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی
بدری سیدجلالی، کارشناس ارشد مترجمی انگلیسی، دانشگاه خوارزمی تهران
آدرس اینترنتی:
http://anthropology.ir
[۱] The new semiotics of death (http://www.aqr.org.uk/indepth/spring2014/paper1.shtml)
[۲] Dr Alex Gordon
[۳] Lens of semiotics
[۴] sign
[۵] decoding
[۶] signifier
[۷] authority structure
[۸] Heterotopias
[۹] visual codes
[۱۰] the context of funerals
[۱۱] Victorian period
[۱۲] female representatives
[۱۳] British Humanist Association
[۱۴] we are the experts
[۱۵] Celebrant
[۱۶] Terry Pratchett
[۱۷] Philip Gould
[۱۸] Christopher Hitchens
[۱۹] Day of the Dead
[۲۰] Death Cafés
[۲۱] Interactive Graves
[۲۲] Digital Death
[۲۳] meme
[۲۴] space burial
[۲۵] assisted suicide
[۲۶] euthanasia
[۲۷] Performative Rituals
[۲۸] secular ‘assemblies’
[۲۹] Linearity
[۳۰] Circularity
[۳۱] Dr Alex Gordon
Comments are closed.