- ۰۶ حوت ۱۳۹۷
در حالی که دولت افغانستان خودش را آمادۀ برگزاری یک نشست بزرگ مشورتی در مورد گفتوگو با طالبان ساخته است، پنجمین دور مذاکرات امریکا و طالبان به سرکردهگی زلمی خلیلزاد و ملابرادر در قطر برگزار شده است.
اینبار طالبان یکی از رهبران زندانیشان در پاکستان را که قبلاً به سفارش خلیلزاد از زندان آزاد شده است، به جای استانکزی به ملاقات خلیلزاد فرستاده اند. اگرچه مقامات امریکایی از جمله خلیلزاد میگویند که با قرار گرفتن ملابرادر به عنوان هیأت باصلاحیتتر طالبان، کارها به شکل جدیتری آغاز میشود؛ اما بازهم سوالات زیادی وجود دارد که تا کنون هیچ طرفی در مورد آن معلومات نداده است. با این حساب، دور پنجمِ مذاکرات با طالبان هم روی محورهایی صورت خواهد گرفت که در نشستهای قبلی روی آنها گفتوگو شده بود و ظاهراً هنوز امریکاییها و طالبان نتوانسته اند که به توافقاتی دست یابند. اکنون با رهایی ملابرادر از زندان و قرار گرفتن او در رأس دفتر قطر و هیأت مذاکرهکننده انتظار آن نمیرود که گفتوگوهای دو طرف در این جلسه به نتیجه برسد و ممکن است که دورههای متعددی از مذاکرات میان این دو طرف ادامه یابد.
اما آنچه بارها مطرح شده است اینکه هیچ کس نمیداند میان امریکاییها و طالبان در این گفتوگوها چه چیزی مطرح میشود و چه چیزهایی به خورد رسانهها داده میشوند. این طرف مردم نگران اند که یکباره امریکا افغانستان را به پاکستان تسلیم نکند و اینهمه تلاش و مذاکره در نهایت روپوشی برای چنان هدفی در صورت خروج نیروهای امریکایی از افغانستان باشد. جانب دیگر هم این است که هنوز امریکاییها آمادۀ خروج از افغانستان نیستند و در این صورت جمع کرن حضور امریکاییها در کشور با حکومتی به ریاست و یا مشارکت طالبان بسیار عجیب و جالب مینماید. اما با توجه به تجربههایی که وجود دارد، هر اتفاقی در این کشور شکل گرفتنی هست و به همین دلیل بحث گفتوگوها با طالبان خاکستری و مبهم به نظر میآید.
در عین حال، دولت افغانستان هم از رهگذر صلح و گفتوگو با طالبان به عنوان یک ابزار استفاده میکند و گاه با مخالفت با آن سود خود را میبرد و گاه هم با موافقت با آن. اما سوال اساسی این است که آیا ممکن است گفتوگوها با طالبان به نتیجه برسد و افغانستان به ثبات و صلح دوامدار دست یابد. پاسخ به چنین سوالی بسیار روشن نیست؛ زیرا بدون گفتوگو با طرفها نمیشود به صلح رسید. بنابراین ممکن است که این گفتوگوها فرصتی را برای شکل دادن صلح در افغانستان فراهم کند.
اما شناختی که از گفتوگوها و مذاکرات کنونی وجود دارد و با توجه به جنگ پیچیده و چندبُعدی افغانستان، تلاشهای موجود ممکن است که به قطع جنگ با طالبان منجر شود اما ادامۀ جنگ با داعش و گروههای احتمالی دیگر ممکن است که از سر گرفته شده و شدیدتر هم گردد.
بنابراین بهتر است که ایالات متحده امریکا توجهاش را از یک صلح موقتی و ابزاری به یک صـلح بنیادین در افغانستان معطوف کند و همۀ فرصتها را برای قطع زمینههای ادامۀ جنگ در افغانستان به کار گیرد و با تمرکز روی بنیادهای جنگساز در افغانستان، کنشها و حرکتهای موجود نتیجهبخشتر به نظر آیند؛ چیزی که در مذاکرات پنج دورهییِ کنونی اصلاً به آن توجه نشده و یا هم اینکه این مذاکرات در آن حد نبوده است.
Comments are closed.