احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۸ حوت ۱۳۹۷
پس از پنجسال، از درگذشت مارشال فهیم، که همیشه داعیه وحدت ملی و باهمی را مطرح میکرده است، امروز دیده می شود که این داعیه به شدت کمرنگ شده میرود.
مارشال فهیم، پس از شهید احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور، یکی از چهرههای تأثیرگذار درجامعۀ افغانستان بهویژه جریان جهاد و مقاومت بود. مارشال فهیم از چهرههای کلیدی انتقال قدرت به شکل مسالمتآمیز از حکومت مجاهدان به حامدکرزی رییس ادارۀ موقت بود. این رویکرد مارشال، صداقت و همگرایی او را در دشوارترین شرایط افغانستان به نمایش گذاشت. مارشال نشان داد که تلاش و مجاهداتش برای همگرایی، صلح وعدالت بوده است و طمع و حرص قدرت و مقام نمیتواند مانع او در این مسیر گردد و نشان داد، در عین حالی که یک فرمانده نظامی است، میتواند یک سیاستمدار مجرب نیز باشد. مارشال طرفدارایجاد اعتماد ملی، اجماع داخلی و همگرایی میان اقوام افغانستان بود. مارشال نظام سیاسی نوپای کشور و شکست طالبان را فرصتی مناسب برای توسعه و انکشاف میدانست و بر تمثیل دموکراسی برای تقویت مردمسالاری و همگرایی تأکید داشت. او میگفت که برای تحکیم و توسعۀ پایههای نظام باید به اجماع ملی و همگرایی داخلی برسیم؛ در غیر صورت پیروزی و رسیدن به صلح و امنیت برای ما دشوار و دور از تصور خواهد بود.
مارشال نقش مهمی در احیای نظام پسا طالبان به ویژه ایجاد ارتش ملی کشور داشت و بیجا نخواهد بود که او را یکی از معماران ارتش ملی کشور بنامیم. نقش مارشال در کشانیدن پای تودهها و فرماندهان جهادی به صفوف ارتش کشور حیاتی بود که سبب تقویت نیروهای امنیتی و دفاعی از نگاه منابع انسانی و ظرفیتهای معنوی شد.
مارشال به همگرایی و وحدت ملی باور داشت و توازن قدرت در میان تودههای مختلف جامعه راخیلی مهم میدانست و اذعان میداشت که تنها وحدت ملی میتواند وجهه آسیبدیدۀ همگرایی ما را بازسازی و اعتماد ملی را ایجاد کند. به همین علت است که میگفت: برای من زمرد پنجشیر و سنگ هلمند یک ارزش را دارد.
مارشال افغانستان میگفت که اجماع ملی و همگرایی داخلی سبب استحکام پایههاینظام میگردد و باورمندبود که اساس و پایه نظام طوری گذاشته شود تا تمام طرفها خود را در آیینۀ آن تماشا کنند و اعتماد ملی ایجاد گردد. این کار برای زدودن تنشهای قومی، زبانی و سمتی مهم و ضروری است.
از این رو، نقش مارشال فهیم در نظام سیاسی افغانستان برجسته بود، او با تمام امکانات برای ایجاد یک روند ملی و حکومت مردمی تأکید میکرد.
پس از مارشال فهیم اما تا حدی توازن ثبات داخلی کشور با چالش مواجه شد. صفبندهای قومی بالا گرفت و تنشها در حد چشمگیری افزایش یافتند. هرچند نمیتوان رویکردها و تنشهای سیاسی را بهشکل کُلی مهار کرد، اما این اکنون برجسته است که افغانستان به چهرههای تأثیرگذار و همه پذیری همچون مارشال فهیم بیشتر نیاز دارد. زیرا سیاست گران امروز سعی می کنند که سیاست را در گرو تمسک به قوم گرایی در قواله منافع خودشان حفظ کند در حالی که مارشال فهیم با گریه و زاری در پی رسیدن باهمی و برادری در کشور بود.
چنانچه او توانسته بود در زمان حیاتش با رویکرد و تجربۀ لازم تنشها و صفبندیهای قومی و زبانی را در حدامکان کاهش دهد.
چهرۀ مارشال نه تنها در چارچوب داخلی نظام برجسته بود، بلکه در روابط افغانستان با کشورهای منطقه و سیاست خارجی تأثیرگذاری خاص خود را داشت و در سفرهای خود به کشورهای منطقه روی ایجاد رابطۀ حسنه و نیک تأکید کرد. سفرهای او به کشورهای منطقه در زمانی که هنوز نظام سیاسی افغانستان در آغاز مسیر دموکراسی قرار داشت، به عنوان آغاز یک نگرش تازه و متفاوت افغانستان در روابط منطقه محسوب میگردد.
مارشال به این باور بود که زمان و شرایط تغییر کرده است و باید نگرشها در برابر همدیگر به اساس سیاست و منافع بینالمللی تعریف شده صورت گیرد. از این رو، پنج سال بعد از رحلت مارشال فهیم احساس می شود که سیاستگران افغانستان از مسیری که در بیش از یک دهه تحول افغانستان نشان میداد فاصله گرفته اند و این خبر خوشی برای افغانستان نیست.
Comments are closed.