احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:مارک وِب/ برگردان: آذين صحابي - ۲۰ حوت ۱۳۹۷
در دنیا هم مردمان خوشبین وجود دارد و هم مردمان بدبین، و واضح است که بدبینها بیشتر به چشم میآیند. آنها مرتباً انتقاد میکنند، همیشه انتظار بدترینها را دارند. هرگز جنبههای مثبت یک حادثه و اتفاق را در نظر نمیآورند و دیگران همیشه میگویند: که از مصاحبت آنها لذت نمیبرند همان جملۀ کلیشهیی معروف که همه آن را شنیدهایم، دربارۀ این افراد صدق میکند: اینها همیشه نیمۀ خالی پیاله را میبینند. آیا شما هم از این دستهاید؟
اگر پاسخ مثبت است، بهتر است به خواندن ادامه دهید.
شما هم در اصل از این حالت راضی نیستید، چرا که این نگاه تلخ و منفی به زندهگی بیش از همه خودتان را میآزارد. میخواهید آن را عوض کنید اما مثل یک عادت به این عینک سیاه خو گرفتهاید. راهحل دورانداختن این عینک آسان است، اما اجرایش چندان ساده نبوده و دشوار هم هست. ما به باورهای قدیمیمان که البته تمامی آنها درست هم نیستند، عادت میکنیم و به واقع میترسیم که سرمان را از پیلۀ تاریک این عقاید بیرون آوریم و بزرگترین اشکال آنها این است که اجازه نمیدهند از زندهگی لذت ببریم. مثلاً فکر میکنیم که هرچه در گذشتۀ ما رخ داده، آیندۀ ما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به همین خاطر وقتی که در گذشته خطایی مرتکب شده یا شکست خورده باشیم، نگران میشویم؛ درباره تأثیر گذشته بر آینده، خودمان را سرزنش میکنیم که چرا اینچنین خطا کردهایم و میترسیم که این پیشامد آیندهمان را نیز خراب کند. بدین ترتیب با زندهگی در گذشته و نگرانی برای آینده، لذت و ارزش زندهگی این لحظه و امروز را از دست میدهیم.
حالا با این تفاسیر چگونه میتوانیم «هنر زندهگی در اکنون» را فراگیریم؟ قبل از هر چیز باید گفت که ما همیشه میتوانیم انتخاب کنیم. انتخاب کنیم که از زندهگی لذت ببریم یا اینکه در تلخی و افکاری تاریک، روزگار را سپری کنیم. همهگی مختاریم که شادی و خوشبختی را به خودمان و دیگران هدیه کنیم یا افکاری تلخ، آشوبزده و منفی را بر زندهگیمان حاکم کنیم. اگر میخواهید از این سیکل معیوب خارج شوید، نیل به شادی، خوشبختی و تفکری سالم را هدف پیش روی خود قرار دهید. هرگاه که احساس کردید، آن افکار سیاه دارند دوباره غالب میشوند، فوراً به سوی هدفتان رو کنید.
عامل دیگری هم در خلق این عینک سیاه موثر است. وقتی ما سعی کنیم افکار، اعمال و احساسات دیگران را کنترل کرده و آنها را مطابق میل خودمان کنیم، موفق نمیشویم و همین شکست باعث میشود که منفیبافی هم بخشی از شخصیت ما شود. بدانید که ما نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم. باید طرز نگرش خود را به جهان و دیگران عوض کنیم.
راه دیگری نیز هست. اگر سعی کنیم در هر حادثهیی که با آن مواجه میشویم، هر پدیدهیی که مشاهده میکنیم و هر کسی که با او برخورد میکنیم، نکتۀ مثبتی کشف کنیم، چهرۀ دنیا زیباتر خواهد شد. پیدا کردن زیبایی، از کندوکاو زشتیها، لذتبخشتر و شادیآورتر است.
انجام یک کار دیگر هم مفید خواهد بود. اگر شادی و خوشبختیتان را با دیگران شریک شوید، دوچندان لذت خواهید برد. قبل از این که کسی از شما کمک بخواهد، به او کمک کنید. بدون قیدوشرط و بدون انتظار هیچ پاداشی به اطرافیانتان مهربانی کرده به آنها عشق بورزید و شاید مهمترین روش حل مشکل بدبینی این باشد که یاد بگیرید خود و دیگران را ببخشید. این بخشش باید از تهِ دل باشد و فقط این نیست که بگویید : «من تو را میبخشم» بخشش واقعی احساس گناه، ترس، شرمندهگی، خشم، افسردهگی و تنفر را نابود میکند و آرامش، آسودهگی خیال و شادی را برایمان به ارمغان میآورد.
دانستن نکات بالا یک چیز است و به عمل درآوردن آنها، چیزی دیگر. تغییر عادات و باورهای گذشته آسان نیست و به زمان طولانی نیاز دارد. اما ارزشش را دارد. اگر میخواهیم به آنچه که به آن ایمان داریم عمل کنیم، پشتکار قویترین انگیزه است.
Comments are closed.