گزارشگر:برگردان: افسانه دادگر/ لیلی کو - ۲۴ حوت ۱۳۹۷
مرکز شمارۀ یک آموزش فنی و حرفهای لیوپو را نمیتوان نادیده گرفت. این مرکز به طور ناگهانی پیدا شد، اردوگاهی عظیم با مساحتی بیش از چند هکتار زمین زراعی. بیرون از این محوطه، که با دیوارهای سیمانی سفیدِ بلند، سیم خاردار و دوربینهای نظارتی محاصره شده است، یک خودروی پلیس با چند نگهبانِ باتوم به دست گشت میزند. این مرکز، که در دو طرف یک بزرگراه قرار دارد، از بیشتر روستاهای اطرافش بزرگتر است، و حدود ۱۷۰ هزار متر مربع مساحت دارد. روی تابلوی سردر یکی از ساختمانها نوشته شده است: «حراست از وحدت قومی».
عدهای در کنار جاده ایستادهاند و به ساختمانها خیره شدهاند. هیچکس نمیخواهد بگوید که این ساختمان زندانمانند دقیقاً چیست یا این که چرا آنها پیرامونش به انتظار ایستادهاند.
پیرزنی میگوید: «نمیدانیم». زن دیگری آمده است تا برادرش را ببیند اما چیز بیشتری نمیخواهد بگوید. دختر جوانی میگوید با دو برادرش آمدهاند تا پدرشان را ببینند. مادرش به سرعت او را ساکت میکند.
آنها تمایلی به سخن گفتن ندارند زیرا این ساختمان یک دانشگاه یا زندان رسمی نیست بلکه یک بازداشتگاه است که اقلیتهای مسلمان، مخصوصاً اویغورها، را بر خلاف میل و ارادهی خود و بدون محاکمه و دادرسی برای ماهها یا حتی سالها به آنجا میفرستند.
پژوهشگران و ساکنان محل میگویند که سین کیانگ جنوبی، که مرکز شمارهی یک آموزش فنی و حرفهای لیوپو در آنجا قرار دارد، به علت حضور شمار فراوانی از اویغورها و دوری از شهرهای اصلی و مهم چین، بیشترین سختگیری و فشار حکومتی را بر مسلمانان تحمیل کرده است.
اَدیل آووت، از اهالی شهر هوتان، که اکنون خارج از چین زندگی میکند، میگوید، «در هوتان مَثَلی هست که میگوید: اگر پایتان به یکی از اردوگاههای کار اجباری در منطقهی اوپ برسد، دیگر هرگز روی آزادی را نخواهید دید.»
در ماه دسامبر، سازمان ملل متحد، پس از دریافت «گزارشهای معتبر» دربارهی این که ۱٫۱ میلیون اویغور، قزاق، هویی و اقلیتهای قومی دیگر در این اردوگاهها تحت نظر و بازداشت به سر میبرند، خواستار دسترسی مستقیم و بیواسطه به این اردوگاهها شد.
حکومت چین به شدت از سیاستهایش دفاع میکند و میکوشد تا این اردوگاهها را محلی آرام و مطبوع تصویر کند و وقایع سین کیانگ را، که شاهد طغیان خشم و خروش در سالهای دههی ۹۰ و دههی نخست قرن بیست و یکم بود، تلاشهای مسالمتآمیز حکومت جلوه دهد که شایستهی سپاس و قدردانی است.
در لیوپو، که به منطقهی لوپ هم معروف است، واقعیت کاملاً متفاوت است و مصاحبههای گاردین با ساکنان کنونی و پیشین و تحلیل اسناد و مدارک دولتی، جزئیات جدیدی را دربارهی اقدامات مداوم حکومت در یکی از نواحی سین کیانگ که به بدترین نحو از این وقایع متأثر است، فاش میسازد.
مسئولان محلی در حال گسترش بازداشتگاهها، افزایش نظارت و مراقبت، و به همکاری واداشتن ساکنان از طریق تهدید، زور و مشوقهای مالی هستند.
هزینهی «کنترل ثبات»
در سال گذشته، بر اساس تصاویر ماهوارهای دستکم ۱۰ ساختمان به مرکز شمارهی یک آموزش فنی و حرفهای افزوده شده است. کار ساخت و ساز در اردوگاه، بر اساس اسناد به ثبت رسیدهی شرکتی که بنیانگذارش شاون سانگ، دانشجوی دانشگاه بریتیش کلمبیا، است، هنگامی که نشریهی گاردین در اواسط ماه دسامبر از آن بازدید میکرد، هنوز در دست اجرا بود.
لیوپو، منطقهی روستایی کمجمعیتی با جمعیت ۲۸۰ هزارنفر که تقریباً همگی اویغورند، بر طبق اسناد بودجهی دولتی که گاردیندیده، دارای هشت اردوگاه بازداشت است که نام رسمی آنها «مراکز آموزش فنی و حرفهای» است.
در سال ۲۰۱۸، انتظار میرفت که مسئولان دولتی ۱۲۰۰۰ «دانشجو» و ۲۱۰۰ ساکن محلی دیگر را در بازداشتگاه دیگری جای دهند، که در کل تقریباً ۷ درصد از جمعیت بزرگسال منطقه، یا ۱۱ درصد از کل جمعیت مردان منطقه را شامل میشد.
منطقهی لیوپو همچنین در نظر دارد که ۳۰۰ میلیون یوآن (۴۴ میلیون دلار) را صرف «کنترل ثبات» در منطقه کند. این مبلغ شامل تقریباً ۳۰۰ هزار دلار برای نظارت بر تمام مساجد و هزینهی مالی برای تقریباً ۶۰۰۰ مأمور پلیس در «ایستگاههای پلیس دم دستی»، ایستهای بازرسی امنیتی و گشت در نواحی مسکونی است.
تمهیدات امنیتی و هزینههای حیرتآور حاکی از پافشاری چین بر سیاستهای مناقشهانگیزش در سین کیانگ، به رغم انتقادات فزاینده از این کشور، است.
بر اساس پژوهشهای آدریان زِنس، که به سیاستهای قومی و نژادی چین میپردازد، در سرتاسر این ایالت، با اقدامات امنیتیِ به راه افتاده هزینههای امنیتی محلی در سال ۲۰۱۷ دو برابر، و هزینهی بازداشتگاهها در مناطقی که جمعیت اقلیتهای قومی و نژادی از بقیه بیشتر است چهار برابر شده است.
افزایش بودجه در این مناطق معمول است. منطقهی لیوپو در سال ۲۰۱۷ بودجهاش را ۳۰۰ درصد افزایش داده است، و این بیشترین افزایش در مخارج در کل استان هوتان بوده است.
با اینهمه، این تراکم و ازدیاد ادامه مییابد. بنیاد سیاستهای راهبردی استرالیا ۲۸ بازداشتگاه سین کیانگ را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و دریافته است که از سال ۲۰۱۶ وسعتشان ۴۶۵ درصد افزایش یافته، و بیشترین افزایش بین ژوئیه و سپتامبر سال گذشته صورت گرفته است. وسعت پنج بازداشتگاه در شهر هوتان و مناطق اطراف آن دستکم دو برابر شده ، که یکی از آنها بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸، ۲۴۶۹ درصدبزرگتر شده است.
در لیوپو، مسئولان دولتی در حال به کار گرفتن بیشتر از ۲۷۰۰ مأمور کمکی در ۲۲۴ روستا و شهرک این منطقه هستند. «دانشجویان» از نزدیک کنترل میشوند: تقریباً ۲۰۰۰ کارمند و پلیس استخدام شدهاند تا ۱۲۰۰۰ بازداشتی را زیر نظر گیرند.
مسئولان در عین حال برای تحریک و تشویق ساکنان پول زیادی صرف میکنند. افسران پلیس در لیوپو امامان محلی و دیگر رهبران دینی را به عنوان «افراد مذهبی وطنپرست» استخدام میکنند، مقرری سالانهی ۴۲۰۰ یوآن (حدود ۶۰۰ دلار) به آنها میپردازند، در حالی که درآمد متوسط موجود در این ناحیه ۶۸۰۰ یوآن در سال است. بخشی از کار آنها این است که ساکنان ناحیه را از سفرهای زیارتی غیردولتی به مکه باز دارند.
به پلیسیار نسبتاً پایینرتبهای که غالباً از میان جوامع اویغور به کار گماشته میشود، ماهیانه ۴۱۰۰ یوآن پرداخت میشود، که با حقوق پلیس در شهرهای بزرگ تقریباً برابر است.
بعضی حکومتهای محلی به شدت میکوشند تا این آهنگ افزایش مخارج را حفظ کنند. در ناحیهی همسایهی کِله، که تخمین میزنند حدود ۱۲۰۰۰ بازداشتی در اردوگاههای حرفهای و بازداشتگاهها وجود داشته باشد، در بودجهی سال ۲۰۱۸ چنین نوشته شده است: «هنوز پروژههای بسیاری وجود دارد که به علت کمبودهای مالی در بودجه منظور نشده است. وضعیت مالی در سال ۲۰۱۸ بسیار سخت و دشوار است.»
همانطور که اقتصاد چین نشان میدهد، ممکن است آنها حتی بیش از این تلاش کنند. به گفتهی زنس «پایداری این نظام اساساً وابسته به تواناییهای مالی حکومت مرکزی است …قطعاً پایداری مالی بلندمدت همهی این تمهیداتِ بالا به پایین محل تردید است.»
«اینجا نیا»
امروزه، استان هوتان با «الگوی شبکهای» اداره میشود که متضمن نظارت شدید و مراقبت تودهای است. در تارنمای حکومت لیوپو نوشته شده که این ناحیه «اغلب در وضعیت واکنشیِ پایهی یک یا دو»، یعنی شدیدترین وضعیت اضطراری، قرار دارد.
در لیوپو، مثل بسیاری از نواحی سین کیانگ، جابهجایی ساکنان اویغور محدود است. در حالی که چینیهای هان در ایستهای بازرسی امنیتی مورد بازرسی قرار میگیرند، مسافران روزانهی اویغور کارت هویتشان ثبت میشود، تمام بدنشان اسکن میشود، وسایل نقلیهی آنها مورد بازرسی قرار میگیرد و صورتهایشان هم اسکن میشود.
دستگاههای دستی گوشیهای هوشمندی را که محتوایشان مسئلهبرانگیز باشد کنترل میکنند. یک افسر پلیس میخواهد تلفن یک گزارشگر گاردین را کنترل کند زیرا «کسی زبان عربی یا اویغور را روی صفحهی گوشی او دیده است».
عبدالله ارکین، که در ناحیهی لیوپو به دنیا آمده و بزرگ شده است، هنگامی که سرکوب شدید آغاز شد، در ارومچی، در شمال سین کیانگ، زندگی میکرد. او میگوید که خانوادهاش به او هشدار دادهاند که به لیوپو بازنگردد. «همه به من گفتهاند: اینجا نیا. اینجا نیا. همانجا در ارومچی بمان.» خواهرش که در یک ادارهی محلی دولتی در لیوپو کار میکند به او گفته است: «اوضاع دارد روزبهروز بدتر میشود.»
ارکین میگوید بیشتر دوستانش را به یک اردوگاه یا زندان فرستادهاند. او که اکنون در کشور دیگری زندگی میکند، ماه گذشته فهمیده است که دو تا از برادرانش بازداشت شدهاند، و نگران آن است که پنج تا از برادرزادههایش هم بازداشت شده باشند. یک کاسب اویغور که در شمال شرقی چین زندگی میکند به گاردین گفته است که هوتان را به خاطر تهدید مدام به بازداشت شدن ترک کرده است.
دارِن بایلِر، مدرس دانشگاه واشینگتون که کارش را بر سین کیانگ متمرکز کرده است میگوید: «احساس من این است که شهرستانهای استان هوتان هدف شدیدترین سرکوب بودهاند. از دیدگاه دولت، هوتان از همه «عقبماندهتر و سرسختتر» مانده است.»
مقامات عالیرتبهی چینی به ناظران بینالمللی گفتهاند که «از آمدن آنها به سین کیانگ استقبال میکنند» اما پلیس چهار ساعت تمام از گزارشگران گاردین در لیوپو بازجویی کرده است و دستکم هفت نفر در شهر هوتان آنها را دنبال میکردند.
یک مقام رسمی در ایستگاه پلیس مجاور مرکز شمارهی یک آموزش فنی و حرفهای به گاردین گفته است که «تمام گزارشگران، چه خارجی و چه چینی، از خارج از سین کیانگ» تحت مراقبتهای امنیتی آنها بودهاند.
خانههای «ستارهی سرخ»
در یک روستا در ناحیهی لیوپو، تقریباً روی در هر خانهای پلاکی هست که علامت «خانوادهی الگوی ستارهی سرخ» بر آن نقش بسته است. اینها خانوادههایی هستند که از جمله ویژگیهایشان «اندیشهی ضدافراطگرایی» و «علاقه به تمدن مدرن» است.
در طول سال گذشته، مقامات محلی لیوپو روستائیان را گرد آوردند تا اشعار میهنپرستانه بخوانند، عملی که در اردوگاهها معمول است، یا به زنان ساکن آنجا بیاموزند که چگونه میتوانند « زنان خوب عصر جدید» باشند، زنانی که «رهایی ایدئولوژیکی» را ترویج کنند.
اما روشن نیست که این ابتکارات بتواند آنها را به اطاعت و فرمانبرداری تشویق کند.
زنی که در حال سوزاندن کپهای از شاخههای خشک است تعدادی از اعضای خانوادهاش را نام میبرد که به «آموزشگاه» فرستاده شدهاند، از جمله پسر ۱۶ سالهاش. زن دیگری میگوید که شوهرش از دسامبر ۲۰۱۷ به آموزشگاهی در روستای دیگری فرستاده شده است. او نمیداند که چرا شوهرش را فرستادهاند و میگوید: «ما همیشه کشاورز بودهایم.»
مردی که کیفهایی پلاستیکی پر از نان و سیخهای چوبی را حمل میکند توضیح میدهد که همسایهاش را به مرکز آموزش بردهاند. او ناگهان سخن خود را قطع میکند: «ما از حرف زدن با شما میترسیم. آنها تلافی خواهند کرد.»
Comments are closed.