- ۲۵ حوت ۱۳۹۷
پنج ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی میگذرد ولی تاهنوز نتایج نهاییِ این انتخابات در کابل و چهارده ولایتِ دیگر اعلام نشده و از کمیشنرانِ تازه نیز هیچ حرف و عملی به ظهور نمیرسد که از سرنوشتِ انتخابات ۲۸ میـزان حکایت کند.
هیچ شکی نیست که برگزاری انتخابات پارلمانی تا حدی با تقلبات و نارساییهایِ فنی همراه بوده که کمترکسـی میتواند به سلامتِ آن رای بدهد و به نتایجِ آن اطمینان بورزد؛ اما اینکه حکومت گویا عزم دارد که حق را از ناحق جدا کند و اعتماد از دست رفته به انتخابات را دوباره اعاده سازد، مردم را در انتظـارِ پایانِ ماجرا قرار داده و همه میخواهند بفهمند که سرانجام کمیسیونهای انتخاباتی چگونه حق را به حقدار میسپارند.
اینکه آقای غنی کمیشنرانِ گذشته را از کار برکنار کرد، ممنوعالخروج اعلام نمود و به دادستانی معرفیشان ساخت، ظاهراً عزم و ارادۀ راسخِ حکومت را برای بازگرداندنِ اعتماد از دست رفتۀ مردم به کمیسیونهای انتخاباتی و در کُل به پروسۀ انتخابات به نمایش گذاشت. و اینکه پس از آن، کمیشنرانِ تازه با همکاری نامزدان ریاستجمهوری، احزاب و جامعۀ مدنی گزینش شدند و جای خالی کمیشنرانِ متهم به بیکفایتی و فساد را پُر کردند نیز این اُمید را به میان آورد که کمیشنرانِ تازه با تعهد و مسوولیتپذیری مضاعف، خطاها و کمکاریِ همتایانِ گذشتۀشان را جبران میکنند و مسلماً اعلام نتایج نهایی انتخابات پارلمانی نیز همان میدانیست که میتواند صدق و کذبِ این اُمید را ثابت سازد.
اما اکنون درحالی نزدیک به یکماه از گزینش کمیشنرانِ تازه میگذرد که از آنها هیچ عمل و فعالیتِ مفیدی سر نزده و اصلاً معلوم نیست که مصروفیتِ آنها در این مدت چه بوده و در آینده چه میخواهند بکنند. چرا که هجده ولایتی که نتایج نهایی انتخابات پارلمانی در آنها نهایی شده، همه مربوط به دورۀ تصدیِ کمیشنرانِ سابق است و کمیشنرانِ جدید تاهنوز نتوانستهاند خود را در نقشهای جدیدشان پیـدا کنند.
این لادرکیِ سرنوشتِ انتخابات پارلمانی و سکوت و تغافلِ کمیشنرانِ تازۀ کمیسیونهای انتخاباتی درحالیست که انتخابات ریاستجمهوری که به مراتب حساسیت و اهمیتِ آن بیشتر است نیز در راه است و کمیشنرانِ تازه برای همین انتخاب شدهاند که با تصفیۀ انتخابات پارلمانی، به مصافِ انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۸ بروند. اما در واقعیتِ امر آنچه در کمیسیونهای انتخاباتی دیده میشود، نوعی ولنگاری و بینظمی است. به این ترتیب که: اولاً در داخل کمیسیونها عمومِ کارمندان در اضطرابِ از دست رفتن وظایفشان، انگیزۀ کار کردن را از دست دادهاند و فقط میخواهند روز بگذرانند و ثانیاً کمیشنرانِ تازه نتوانستهاند با تزریق اُمید و اعتماد به کارمندان، فضای رخوت و یأس را از میان بردارند و طرحی نو دراندازند. کارمندان کمیسیون انتخابات و در واقع آنهایی که میباید با عزم و تعهدشان سرنوشتِ انتخابات پارلمانی را روشن بسازند، چهار ماه است که معاش دریافت نکردهاند. در بیرون از کمیسیونها نیز زمانیکه یکی از رسانهها میخواهد با کمیشنران تازۀ کمیسیونهای انتخاباتی برای دریافتِ اطلاعات از سرنوشت انتخابات و چگونهگی پیشبرد امور انتخاباتی به تماس شود، هیچکدام از آنها حاضر به پاسخگویی به اصحابِ رسانه نمیشوند. وقتی پرسشی با آنها پیرامون سرنوشت انتخابات پارلمانی در میان گذاشته میشود، کمیسیون شکایات انتخاباتی پاسخی نمیدهد و کمیسیون انتخابات نیز در بهترین حالت، مسوولیت را به گردنِ کمیسیون شکایات میاندازد و از صحبتِ بیشتر طفره میرود.
با این اوصاف باید گفت که با گزینش کمیشنرانِ تازه نهتنها هیچ قدمی در راستای تصفیۀ انتخابات پارلمانی برداشته نشده، بلکه به دلایلی که دقیقاً معلوم نیست، اوضاع در کمیسیونهای انتخاباتی بینظمتر و آشفتهتر از گذشته شده و این بیـم را به میان آورده که مبادا اعضای تازۀ کمیسیونهای انتخاباتی ناکام ثابت شوند و نقش قربانی را در بازیهای تازۀ ارگ با انتخابات بازی کنند. از همین رو، به کمیشنرانِ تازه اولاً پیشنهاد میشود که رابطۀشان را با رسانهها به عنوان پُل ارتباطی میان آنها و مردم قایم سازند و جزییات فعالیتهایشان را در زمینۀ انتخابات به جامعۀ افغانستان به عنوان بزرگترین تکیهگاهشان ابلاغ کنند؛ ثانیاً نسبت به اوضاع در محیط داخلی کمیسیونها ـ از تأخیر در معاشِ کارمندان تا نبود انگیزه برای کار ـ کنجکاو باشند و ثالثاً در هر قدم و عملی، با در نظرداشت سرنوشتِ کمیشنران گذشته، خود را نسبت به حکومت دور و نسبت به مردم نزدیک احساس کنند. در غیر این صورت، میتوان آیندۀ کمیشنرانِ تازه را مشابه سرنوشتِ کمیشنرانِ گذشته پیشبینی کرد: چند صباحی ناز و نعمت و یک عمر بدنامی و حسرت!
Comments are closed.