گزارشگر:نوریه نزهت، سخنگوی وزارت معارف - ۲۸ حوت ۱۳۹۷
رشد آموزش و پرورش، نسخهیی شفابخش برای التیام زخمهای ناسورِ افغانستان. اما دکتوران/ مدیرانِ معارف در تجویز این نسخه چگونه عمل کردهاند؟؛ پرسشی که مطرح شدنِ آن نهتنها کارنامههای مدیرانِ معارف بلکه سیاسیونِ کشور را نیز در خاطرۀ تکتکِ شهروندان کشور زنده میسازد.
معارف افغانستان طی سالهای گذشته فراز و فرودهای بزرگی را به دستِ تجربه گرفته و در درازنای تاریخ دستخوش تحولاتی عظیم شده است. تحولات سیاسی و فرهنگی بیشتر از همه روی وضعیتِ معارف در افغانستان تأثیرگذار بوده است. گذشتۀ معارفِ افغانستان آلودهگیهای سیاسی را به همراه دارد. زمانی سیاستگرانِ کشور از تربیون معارف به عنوان نیروی متحرک و فعال بهرهگیریِ سیاسی کردهاند و شاگردان معارف را در بازارهای سیاسی مورد معامله قرار دادهاند. تحولات فرهنگی نیز روند تعلیم و تربیت را تحت شعاع قرار داده و نور تابشِ این اشعه در حال حاضر نیز در شماری از بخشهای کشور محسوس است. البته در آفرینش، گسترش و رشد بسترهای تحولات فرهنگی در افغانستان، نوعیت رژیمها و دستهای نامرئییی که حامیان بیرونی این رژیمها بودهاند، در کار است. تحولات فرهنگی بیشتر از همه زنان و دخترانی را که واجد شرایط تعلیم بودهاند، نشانه گرفته و از رفتن به مکتب باز مانده بود. گاه وضع محدودیتهای سیاسی از سوی رژیمهای حاکم، گاه دیدگاههای منفی نسبت به حضور زن در اجتماع سبب شده است تا ۱۱ میلیون شهروند کشور که درصدی بیشتر آن را بانوان تشکیل میدهند، از فراگیری آموزش و پرورش به دور مانند. در این میان، نقش مدیران معارف به عنوان بازیگرانِ اصلی در صحنه تحت سوال قرار میگیرد.
هرچند معارف نهاد عرضه کنندۀ خدمات تعلیمی و تربیتی است و باید از سیاست به دور باشد، ولی مدیران معارف باید سیاستبازی کنند و به این شیوه معارف را از افتادن به دهانِ اژدهای قدرت و سیاست برهانند و این سیاست باید ملیگرایانه باشد و معارف را در هیچگونه معادلۀ سیاسی دخیل نسازد. از سویی هم متأسفانه در گذشته رویکرد مدیران معارف عاری از دیدگاه درازمدت بوده است و فقدان دیدگاه استراتیژیک و ملی به معارف سبب شده تا آموزش و پرورش در کشور با وجود رشد کمی و کیفیِ فراوان سبب اقناع خواستهای جامعه نگردد. اما خوشبختانه سال ۱۳۹۷ خورشیدی نقطۀ عطف در تاریخ معارف افغانستان میتواند قلمداد شود. در این سال، فردی کارآزموده از سوی رهبری حکومت در صدر معارف گماشته شد و حضور او سبب شده است که معارف صاحب دید استراتیژیک شده و مردمی شود. هرچند سرپرست کنونی وزارت معارف از آدرس یک جریان سیاسی به این سمت گماشته شده است، اما عملکردِ او در جریان بیش از دهِ ماه گذشته ثابت ساخت که معارف در سیاستهای قومی، زبانی، فرهنگی و سمتی دخیل نیست و رهبریِ این وزارت برای ساختن معارف دست و آستین بر زده است. شکلگیری فلسفۀ تعلیمی و دور ساختن معارف از سیاست، از کارهای بنیادینِ دکتر محمد میرویس بلخی سرپرست وزارت معارف قلمداد میشود. افزون بر این، توجه روی بهبود کیفیت معارف، آغاز کار روی تجدید نصاب تعلیمی معارف، فراهمسازی زمینههای آرامش فکری برای معلمان و نمونهگیری از برنامههای کشورهای بیرونی در حال توسعه در بخش معارف و استفاده و تطبیق این طرحها با در نظرداشت شرایط حاکم بر کشور، از دیگر مواردیست که مدیرِ جدید معارف افغانستان را نسبت به مدیران گذشته متمایز میسازد.
نصاب تعلیمی، پایۀ اصلی معارف یک کشور است. نصاب غنی و آراسته به فن و تکنالوژیِ روز میتواند شاگردی فعال و با دانش به بار آرود. اما نصاب تعلیمی معارف افغانستان به علت تمرکز مدیران معارف روی کمیت مکاتب، شاگردان و معلمان بهروزنشده باقی مانده است. اکنون که کار روی تجدید نصاب آغاز شده، انتظار بر این است که این مرحله تا نیمههای دهۀ معارف تکمیل شده و خروجیهای معارف افرادی آراسته به زینت علم به پیشگاه جامعه تقدیم شوند.
اصلاحات ساختاری در معارف افغانستان در سال ۱۳۹۷ آغاز شده است؛ بخشهایی که تمرکز معارف را از وظایف اصلی آن که ارایۀ خدمات تعلیمی و تربیتی یکسان و متوازن برای تمامی اقشار و گروههای ساکن در کشور است به دور میساخت، از بدنۀ معارف جدا شده و به بخشهای مربوط آن سپرده شدهاند. در قسمت استخدام معلمان شفافیت به میان آمده است و معلمان از طریق سپری کردن پروسۀ رقابت آزاد استخدام میشوند. توزیع شهادتنامههای فارغان به شکل الکترونیک شده و نیز بالاتر از ۶۳ درصد کارمندان معارف معاشاتِ خود را از طریق سیستمهای بانکی و برنامۀ پرداخت معاشات از طریق موبایلهای همراه دریافت میکنند. روند ساختوساز ششهزار باب مکتب با استفاده از مواد محلی در ۳۴ ولایت کشور آغاز شده است.
دکتر میرویس بلخی وزیر معارف فراهمسازی زمینههای آرامش فکری برای معلمان را از دغدغههای اصلی خود عنوان کرده است. ایجاد صندوق قرضه برای معلمین و کار روی طرح مسکن قابل استطاعت برای معلمان، از میان برنامههای معارف در راستای بهبود وضعیت معیشتی معلمان است. برای جلوگیری از نفوذ کارمندان و معلمانِ خیالی در بدنۀ معارف، روند بایومتریک کارمندان معارف در همکاری با کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی آغاز شده است. صلاحیتهای مالی رؤسای معارف ولایتی افزایش یافته و آنان به عنوان نهادهای شبهمستقل در بدنۀ معارف به دور از فساد و سیاست کار میکنند. کمبود معلمانِ زن در بخشهای روستایی، یکی از عوامل محرومیتِ هزاران دختر از رفتن به مکتب است اما اکنون ۵۰ درصد استخدامها در معارف به زنان اختصاص داده شده و افزون بر آن تمامی بستهای ریاستهای تربیهمعلم، ۹ ریاست مرکزی و یکی از معینیتها به زنان اختصاص داده شده و بر اساس فیصلۀ جدید وزارت معارف، تمامی مکاتب دخترانه به نام زنان مسما میشوند و مدیران تمامی مکاتبِ دخترانه باید از میان زنان انتخاب شوند.
Comments are closed.