ســالِ نو و آرزوهایِ کهنه

- ۲۸ حوت ۱۳۹۷

«یا مقلب‌القلوب والابصار، یا مدبرالیل والنهار، یا محول‌الحول والاحوال، حول حالنا الی احسن‌الحال»
همیشه وقتی سـالِ نو می‌شود، در انسان‌ها جُنب‌وجوشی تازه جولان می‌گیرد. سالِ نو همواره در ضمیر انسان‌ها فصل دگرگونی و تغییر بوده است. روانِ انسان‌ها از آن‌جایی که خواستار چیزهای نو است، به گونه‌یی عمل می‌کند که هر پدیدۀ تازه و نو را سرفصلِ تغییرات بنیـادی در زنده‌گی خود تعبیر می‌کند.
سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی را در حالی به پایان می‌بریم و سال جدید ۱۳۹۸ را آغاز می‌کنیم که هنوز کشور ما درگیر جنگ، خشونت و نابسامانی است؛ اما انتظار داریم که سال نو، سال پایانِ این مصایب باشد. سالی باشد پُر از شادی و خوشی. سالی که در آن صفیرِ تفنگ و نالۀ انسان بلند نشود. آیا سال نو آبستنِ چنین انتظارهایی هست؟
بدون شک پاسخ به آن مثبت می‌تواند باشد. ما در حالی به آغاز سال نو، سال رویشِ زمین و تازه‌گی هوا می‌رویم که کشورِ ما نیز آبستن اتفاقاتِ تازه است. در همین‌جا قبل از پرداختن به این اتفاق‌های تازه، خوب است یادآوری شود که هنوز صدای اعتراض کماکان نسبت به برگزاری جشن باستانی نوروز در برخی مناطق و در میان شماری از قشری‌گرایان به گوش می‌رسد. هنوز برخی‌ها با آن‌که می‌دانند افغانستان و برخی کشورهای منطقه مهـد تمدنی کهن اند که جشن نوروز در آن ریشه دارد، اما بنا به فهمِ خاصی که از برخی آموزه‌های دینی دارند، تلاش می‌کنند که جامعه را نسبت به برگزاری چنین جشنِ شکوه‌مندی متردد بسازند؛ درحالی که هیچ فتوای قابل قبولی از پیشوایان دینی در این خصوص وجود ندارد و نه هم کسی از بزرگان دین نوروز را مذموم تلقی کرده است.
از ابوحنیفه رح گرفته تا دیگر پیشوایان دین، جشن نوروز را به عنوان یک سنت دیرپای انسانی مورد تأیید قرار داده‌اند. شاید برخی قشریون بنا به تأویل‌هایی که دارند تلاش کرده باشند که جشن نوروز را صبغۀ غیرشرعی دهند، ولی این تلاش‌شان هرگز در تاریخ جایی نداشته است. بسیار دردآور است که در مهد جشنِ نوروز عده‌یی بخواهند که مردم از طبیعی‌ترین حق‌شان که برگزاری سال نو و جشن نوروز است، محروم شوند.
نوروز چنان شکوهمند و زیباست و با طبیعت گره خورده که سازمان ملل متحد آن را «روز زمین» نام‌گذاری کرده است. همین کفایت می‌کند که به روان نیاکانِ عزیزِ خود به دلیل چنین فهمی از پدیده‌های طبیعی درود بفرستیم.
و اما برگردیم سر پرسشِ نخستِ خود که سالِ جدید از چه جنبه‌هایی می‌تواند سالِ خوب و یا هم سالِ بدی برای ما باشد. در سنت نیاکانِ ما رسم بر این بوده که هرگز تحویل سال را شگون بد نزنیم. باید آن را با آرزوهای تازه و نو آغاز کنیم. سالِ پار با آن‌که سال خوبی برای کشور و مردم ما نبود، ولی با همۀ تلخی‌های آن پایان یافت. ما در سال گذشته مثل همۀ سال‌های گذشتۀ دیگر موفق نشدیم که به اساسی‌ترین آروزهای خود دست پیدا کنیم. سال گذشته کشورِ ما شاهد رویدادهای بسیار تلخ و ناگواری بود. در کشمش‌ها و جنگ‌های خونین صدها جوان و پیرِ ما قربانی شدند. هزاران خانه ویران شد و ده‌ها هزار هموطنِ ما در سوگ عزیزان‌شان نشستند. سال گذشته سالِ خوبی نبود امـا امیدواریم که سالِ نو سال خوبی برای همۀ ما باشد. در این سال منتظر دو اتفـاقِ بزرگ در کشور خود هستیم. نخست این که گفت‌وگوهای صلح به ثمر بنشیند و ما شاهد بال‌گسترانیدن کبوتر صلح بر فراز آسمان آبیِ کشور باشیم. این گفت‌وگوها از مدت‌ها پیش آغاز شده و انتظار می‌رود که در سالِ آینده به ثمر بنشیند. شهروندان افغانستان حداقل از چهل‌سال به این‌سو در انتظار صلح، امنیت و ثبات در کشور خود هستند. همه‌ساله با شروع سالِ جدید این آرزوها در قالب کلمات، خواست‌ها و نیایش‌ها به نمایش درآمده‌اند بدون آن‌که به ثمر بنشینند. اما اگر طرف‌های درگیر از خود انعطاف نشان دهند و برای کشورشان دل بسوزانند، بدون شک این انتظار و آرزویِ چهل‌ساله تحقق خواهد یافت، ولی اگر همچنان بر طبل تمامیت‌خواهی و استبداد رای بکوبند، بازهم کشورِ ما ویران‌تر و شکسته‌تر از سال پار و سال‌های گذشته‌ خواهد شد. امیدواریم که در این سال عقلانیت بر تمامیت‌خواهی پیـروز شود.
اتفـاقِ دیگری که در سالِ جدید انتظار آن را می‌کشیم و بی‌صبرانه هم می‌کشیم، برگزاری انتخابات عادلانه، شفاف و به دور از تقلب ریاست‌جمهوری است. این انتخابات برای ما انتخاباتی سرنوشت‌ساز و مهم تلقی می‌شود. اگر این‌بار با رای و ارادۀ مردم بازی سیاسیِ دیگری انجام نشود، بدون شک افغانستان دارای زعامتِ ملی و همه‌شمول خواهد شد؛ زعامتی که توانایی ایجاد تغییر و تحول را دارد و می‌تواند کشور را از بحران و مصیبت نجات بخشد. در این سال، در کنار چهره‌های سنتی و تاریخ‌گذشته شماری از چهره‌های جدید و تحول‌خواه نیز به میدان آمده‌اند که آرزوهایِ تازه‎یی را در دلِ میلیون‎ها انسان این سرزمین شکفته‌اند.
انتظار می‌رود که در انتخابات آینده، تیمی به قدرت دست پیدا کند که اراده و توانایی بیرون کشیدنِ افغانستان از بحران چهل‌ساله را داشته باشد؛ تیمی که به کشور و مردمش متعهد بوده و با برنامه بخواهد گام به گام به پیش برود و دگرگونی بیـافریند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.