گزارشگر:ذبیحالله یوسفزاده - ۱۶ حمل ۱۳۹۸
درآمد
یازده سال زمانِ کمی نیست. یازده سال میتواند ماهیت و محتوایِ یک رسانه را معرفی کرده و همینطور به چالش بکشد. سوگمندانه در کشوری به نامِ «افغانستان» که هر فعالیتِ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وابسته به حمایتِ بیرونیست؛ اصالتِ فرهنگیِ یک رسانه نیز همواره زیر تیغِ بُرندۀ مسایلِ مالی و معاملاتِ سیاسی سلاخی میشود و از رسانه بازیچهیی تحویل میدهد که تنها به تداومِ خود میاندیشد، نه محتوا و رسالتِ رسانهییِ خویش.
«روزنامۀ ماندگار به یازدهمین سالِ نشراتیِ خود پا گذاشت!» این خبر برای ما که هر روز با رسانههای کمعمرِ افغانستان سروکار داریم، خبری بس خوشحالکننده است؛ چرا که پیوسته شاهد ظهور و سقوط رسانههایی بودهایم که در ابتداییترین مراحل ظهورِ خود رنگ باختهاند و چرایی و چیستیِ آنها برای خوانندهگان بیپاسخ مانده است؛ رسانههایی که در هالهیی از شعار و ابهام شکل گرفتند و بهتدریج محو شدند. اما چه عواملی به روزنامۀ ماندگار «ماندگاری» بخشیدی و ادامۀ آن را نوید میدهد؟!
این پرسشِ کلیـدی را میتوان در سه محـور زیر پاسخ داد.
یکم: خاستگاه اجتماعیِ ماندگار
«ماندگار» رسانهیی است که از طیفِ وسیع جهاد و مقاومتِ افغانستان آیینهداری میکند و از آنجایی که تمام مردمِ این سرزمین به نحوی از انحاء به این طیفِ وسیع تعلق میرسانند، این رسانه از جایگاه ویژهیی در میانِ مردم برخوردار شده و این یکچنین پایگاه گستردۀ اجتماعی، ادامۀ ماندگار را مادامیکه جامعۀ ما ماهیت عوض نکرده، مُژده میدهد. اما با اینهمه، جایگاه برجستۀ ماندگار در خانوادۀ مطبوعاتِ کشور، وامدارِ علایق و آرزوهایِ والایِ احمدولی مسعود ـ برادر قهرمان ملی افغانستان شهید احمدشاه مسعود ـ و بعدتر موضعگیریِ مردمیِ این رسانه در مباحث و تحولاتِ حادِ سیاسیِ دهۀ اخیر است؛ به گونهیی که این رسانه را به رسانهیی جریانساز و موجآفرین مبدل نموده است. برای تصدیقِ این ادعا باید از نقشِ روزنامۀ ماندگار در نخستین سالِ تأسیسش در به دور دوم رفتنِ انتخاباتِ ریاستجمهوری ۱۳۸۸ میان آقایان کرزی و عبدالله یادآوری نمود. موجِ آگاهیآفرین و بیدارسازِ ماندگار در آنزمان بهواسطۀ انتشار اخبار و گزارشهایِ داغ و درست و البته تیراژ بسیاربلندش، جریان جهاد و مقامت را به ستون اصلی و غیرقابل انکارِ سیاست و دموکراسی در دورۀ نوین تبدیل ساخت و این تحول تا اکنون پابرجا مانده است.
دوم: خاستگاه فرهنگی ـ زبانیِ ماندگار
ماندگار خاستگاه زبانی ـ فرهنگیِ گستردهیی دارد. از آنجا که زبان فارسی زبانِ دو قومِ بزرگِ افغانستان (تاجیک و هـزاره) و زبان میانجیِ همۀ اقوامِ شریفِ کشور محسوب میشود، ماندگار با آیینهداری از این زبان و شکافتنِ مباحث و مسایلِ مهمِ ادبیـ فرهنگیـ تاریخی توانسته خود را بر بستر وسیع و مطمینِ قند پارسـی هموار سازد و از این رهگذر، قابلیتهای فراوانی را برای خود و جاذبههای فراوانی را برای مخاطبان کمایی کند.
زبان فارسی، هویتِ فارسی و مباحث فرهنگیِ این جغرافیا مانند جشنِ نوروز، تجلیل از مهرگان، شب یلدا و… مخاطبانِ وسیعی را به دورِ خود جمع میکند. روزنامۀ ماندگار خوشبختانه هیچگاه بیتفاوت از کنار مسایلِ فرهنگی عبور نکرده و با نشرِ مقالات و گفتوگوهای مستدل و مفید، به حفظ و نیکوداشتِ داشتههای فرهنگی و تاریخیِ افغانستان پرداخته است. گزینش مقالاتی با ادبیاتِ فاخر از شخصیتهای علمی و دانشگاهی و توجه به اصول نگارشیِ زبان فارسی، از مزیتهای این رسانۀ چاپی و از جمله رازهایِ اهمیت و ماندگاریِ ماندگار است.
سوم: رویکرد انتباهی در مباحثِ دین و سیاست
ماندگار هیچگاه آلوده به سیاستِ سیاه و دیانتِ جزماندیشانه نبوده است. بهجرأت میتوان گفت آنچه از تریبونِ این رسانه به عنوان سیاست و دین مطرح میشود، مُبرا از رویکردهای قومی و افراطی است. نقدها و تحلیلهایِ سیاسیِ این رسانه و آنچه از این رسانه در دسترس خوانندهگان قرار میگیرد؛ ملوث به بازیهایِ جناحی و قبیلهیی نبوده است. این رسانۀ نوشتاری، تریبونی برای آحادِ مردم افغانستان بدون سانسور و تبعیض بوده و حتا موقفِ احمدولی مسعود به عنوان مؤسس و صاحبامتیازِ این رسانه، فضا را برای نقدهای درونطیفی و میانطیفی تنگ نکرده و خوانندهگان و مخاطبان توانستهاند صدایِ خود را در این آیینه بازتاب دهند. آنچه از متونِ منتشر شده در این رسانه بهدست میآید، توجه به «ملت» به عنوان رکن اصلیِ سیاست و تغییر قاعدۀ سیاست از «فردمحوی» به سمت اجماع ملی، وفاق ملی و «برنامهمحوری» و دور شدن از دور باطلِ ناکامیهای سیاسی ـ تاریخی و رسیدن به صلح و ثباتِ پایدار و همان نقطهییست که قهرمان ملیِ کشور جان و جوانیاش را فـدایِ آن کرد. همۀ آن مفاهیم و کلیدواژههایی که در ماندگار تبیین و تکرار شدهاند، بازتابدهندۀ آرمانهای … …شهید احمدشاه مسعود برای افغانستان و مردمانش بوده، بهنحوی که بتوانیم هم با خود و هم با جهانیان در صلح و دوستی زندهگی کنیم.
روزنامۀ ماندگار ضمن آنکه از طیف وسیع جهاد و مقاومت نمایندهگی کرده، در برابر افراطیت دینی و قرائتهایِ انحرافی و خشونتطلب از اسلام، ایستاده و با نشر مقالاتِ روشنگرانه و اخبار مرتبط با آن، به تریبونی معتبر برای گفتوگوها و مقالاتِ روشنفکرانه و ترویجِ اسلامِ معتدل، جمهوریخواه و دموکراسیدوست تبدیل شده است.
چهارم: عدم وابستهگیِ بیرونی و استقلال رای
استقلالِ رای در رسانهها چه که در دولتداری و سیاستورزیِ افغانستان، به دلیل موقعیتِ خطیرِ افغانستان در محیط بینالملل، چیزی نزدیک به بلوف میماند. اما ماندگار به استناد گزارشها و تبصرههای سیاسیـ اجتماعیِ خود نشان داده که «ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است». ماندگار در ده سالی که گذشت، در میـدان نقد و آگاهیدهی پروایِ هیچ شخص و نهادی را نکرد. اگر از یکطرف رفتارهای ارگ ریاستجمهوری را مورد نقد قرار داد و از قانونشکنیها و باندبازیهایِ این نهاد سخن گفت؛ از سوی دیگر خوابرفتهگیِ ریاست اجرایی و به هدر رفتنِ حمایتهای قاطعِ مردم توسط این مقام و نهـاد را گوشزد کرد. این رسانه درحالی از صلح سخن گفت و از برنامۀ صلح در افغانستان حمایت کرد که از نقشِ مخربِ همسایهها در این مورد و غفلتهای بزرگِ امریکاییها و جامعۀ جهانی در خصوصِ پرداختنِ ریشهیی به جنگوصلح یادآوری نمود. آنچه ما در اوراقِ این روزنامه در این ده سال مطالعه و مشاهده کردهایم، رویکردی منتقدانه و اصلاحگرانه و دارای پیـامی واضح به حکومت و جامعۀ جهانی بوده؛ اینکه کلید حلِ مشکلاتِ افغانستان بهرغمِ تمام مداخلههای بیرونی، باید در داخلِ کشور جستوجو شود و «آجندای ملی»، «وفاق ملی» و «ریفورم سیاسی» داعیۀ این رسانه و آدرسِ معتبر در بازار پُرفریب سیاستِ امروزی بوده است.
هزینۀ سنگینِ حیاتِ یازدهسالۀ این رسانۀ نوشتاری را مؤسس و صاحبامتیازِ این روزنامه بهتنهایی متقبل شده تا بتواند این پیام و داعیۀ والا را بدون هراس و ملاحظه به جامعۀ افغانستان و متحدان جهانیِ آن ابلاغ کند؛ درحالیکه هستند رسانههایی که با پیـامهای متغیر و موقفهای زیگزاگی و ضدونقیض، هر روز وابستهگیِ مالیشان به نهادهای حکومتی و بینالمللی را آشکار میسازند.
سخـن پایانی
روزنامۀ ماندگار با وجود فضای نابسامان و یأسآورِ سیاسی و اقتصادی کشور، وارد یازدهمین سالِ حیاتِ نشراتی و مستقلانۀ خود شده است. باید این اتفـاق را به فالِ نیک گرفت و به آینده چشمِ اُمید دوخت. ماندگار علیرغمِ کاستیهایی که میتواند داشته باشد، ظرفیتها و چشماندازهایِ امیدوارکنندهیی برای حضورِ قدرتمندانهتر در جامعۀ افغانستان و خانوادۀ رسانههایِ کشور دارد.
امیدواریم این رسانه، با بهرهگیری از تجاربِ گذشته و ظرفیتهای بالقوه، مقتدرانه به سمت توسعۀ رسانهییِ خود گام بردارد و به بنـایی تزلزلناپذیر در فرهنگِ روزنامهگاری تبدیل شود.
Comments are closed.