احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۷ حمل ۱۳۹۸
با آغاز فصل بهار و گرم شدن هوا بار دیگر حملههای طالبان به بخشهایی از کشور شدت یافته است. طالبان در آخرین مورد حملههایی را در ولایت باذغیس به راه انداخته و ولسوالی آب کمری آن ولایت را پس از نبردهای سنگین به تصرف خود دراوردهاند. همینگونه نبردهایی هم در ولایتهای فاریاب و برخی ولایت دیگر نیز شدت یافته است. این همه در حالی است که طالبان و امریکا در نزدیک به یک سال است که در گفتوگوهای رو در رو به سر میبرند تا به یک نتیجه برسند. ظاهراً امریکاییها و طالبان روی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و قطع رابطه طالبان با گروههای تروریستی در کلیت توافق کردهاند اما هنوز جزئیات این مورد برای هر دوطرف مسالهساز است. در عین حال قرار است که تا چند روز دیگر نشستی به اشتراک دوصد تن به نمایندهگی از برخی جریانهای سیاسی و مدنی با طالبان در قطر دایر شود. نفس آن نشست به عنوان دومین نشست میان طالبان و برخی جریانهای سیاسی برای طالبان اهمیت زیادی دارد اما هنوز معلوم نیست که جریانهای سیاسی و افرادی که در آن نشست شرکت میکنند دنبال چه چیزیاند و روی چه مواردی با طالبان گفتوگو کنند؛ اما استفادۀ طالبان از آن نشست به مراتب بیشتر از طرفهای شرکتکنندهاست زیرا طالبان از این نشستها به تلطیف چهره و اهمیت موقعیت خویش استفاده میکنند. در عین حال طالبان در این شب و روز که طرف امریکایی سرگرم چانهزدن روی چگونهگی مذاکرات و جزئیات آن است، حملههای شان را در افغانستان شدت دادهاند. طالبان سعی میکنند که با افزایش حملات و تصرف برخی مناطق دست بالایی در روند مذاکرات پیداکنند و فرصت امتیازگیری بیشتر فراهم سازند. شدت این حملات بدون شک برای دولت افغانستان که اکنون از مذاکرات کنار زده شدهاست، زیان بیشتری وارد میکند و به همین دلیل دولت هم در مناطقی سعی میکند که صدماتی را بر طالبان وارد کند که در نتیجه هر دوطرف خسارات و تلفات شدیدی را متحمل می شوند. از این رو، بر بنیاد تیوری طالبان، جنگ و گفتوگو دو عامل همزمان تعیینکننده در مذاکرات پنداشته میشود؛ چنانکه شدت جنگ، شدت مذاکرات را بیشتر و فرصت انعطاف طرف مغلوب را به طرف دیگر در محاسبات بالا میبرد.
اما شرایط جنگ افغانستان به گونهیی نیست که این تیوری بتواند برای یک طرف مذاکره تعیینکننده باشد. با توجه به چنین وضعیتی، فقط دست یافتن به یک راهحل موقتی آتشبس و شدت یافتن مذاکرات چندجانبه داخلی و خارجی تنها راه برای حل مساله افغانستان پنداشته میشود. وجود یک آتشبس کامل میان هردو طرف جنگ و بعد شروع دورهای جدید مذاکرات میتواند فرصتهای متقاوتی را برای گفتوگو خلق کند؛ فرصتهایی که در جریان جنگ نمیتواند برای طرفهای گفتوگو کننده مساعد باشد و برای مردم افغانستان امید خلق کند و ذهنیتها را برای شکل یافتن فرصتها برای صلح پایدار ترغیب کند. شاید پیروزیهای مقطعی و کشتن بیشتر انسانها شاید برای طرفهای درگیر معنای خودش را داشته باشد؛ اما حقیقت انکارناپذیر این است که هیچ یک از طرفها در مدت بیستسال دیگر قادر به حذف دیگری نیست و بایستی به زودی این کشتار و جنگ چهلساله، پایان داده شود و گفتوگوهای در فضای سکوت جنگ به گرمی باهمه طرفها و جناحها ادامه یابد تا گفتوگو معنای خودش را داشته باشد. در غیر آن گفتوگو در عین شدت جنگ، هرگز به صلح منجر نمیشود.
Comments are closed.