احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:مبارکشاه شهرام - ۱۸ حمل ۱۳۹۸
ادارۀ ملی احصاییه و معلومات کشور (مرکز آمار افغانستان)، پس از هجده سال توانست برای اولینبار در کشور، گزارشی را دربارۀ شاخص تهیدستی چندسویه از سرتاسر کشور به نشر برساند. احمد جاوید رسولی رییس مرکز آمار کشور، روز یکشنبه ۱۱/۱/۱۳۹۸، هنگام فراهمایی در مرکز رسانههای حکومت، به خبرنگاران از قول رییسجمهور گفته است که جلالتمآب رییسجمهوری در روز گشایش شورای عالی پیکار با تهیدستی گفته بود که «سایر شوراها ابزارند و شورای عالی مبارزه با فقر، هدف است».
این گفتۀ رییسجمهور زمانی از سوی یکی از بلندپایهگان حکومت بیان میشود که پخش گزارش شاخص فقر چندبعدی، نتیجۀ درستی در پی ندارد. بیش از نیم مردمِ کشور زیر خط فقر چندبعدی زندهگی میکنند که نظر به یافتههای این گزارش، از هجده شاخصۀ کلی فقر چندبعدی، در این گزارش تنها به پنج بُعد چون بهداشت، آموزش، چگونهگی زندهگی، کاروتکانهای آرامشی فرآوری، درآمدوکارگری آسایش بر زندهگی مردم پرداخته شده است.
برونشدِ این گزارش، ۵۱.۷ درصد مردم افغانستان را گرفتار تهیدستی چندبعدی شناسایی کرده است.
در هجده سال گذشته، میلیاردها دلار امریکایی از سوی کشورهای بیگانه برای افغانستان کمک شده است؛ ولی با آنهم این گزارش مینمایاند که اینهمه پولهای هنگفت، هیچ دردی را در قسمت زدودن یا کاهش تهیدستی، درمان نکرده است.
در دل این گزارش، ما درمییابیم که تهیدستی تنها و تنها نداشتن پول و سرپناه و… نیست؛ بلکه به گفتۀ مصطفی مستور وزیر اقتصاد کشور «کسانی که کمتر از ۴۰ درصد به خدمات عادی دسترسی دارند، دریافتههای تهیدستی چندبُعدی، تهیدست شمرده میشوند». اینهمه تصدیهای خصوصی در کنار حکومت افغانستان، مؤسسات خارجی و بینالمللی، کمکهای پولی هنگفت و…. در طی هجدهسال گذشته، قادر به مهار یا کاهش فقر چندبعدی در افغانستان نشده و هنوز هم بیش از نیم مردم به کمتر از چهل درصد خدمات عادی دسترسی دارند.
یافتههای این گزارش، شصت درصد از تنگدستان بررسیشده را نشان میدهد که هر خانواده، تنها یک نانآور دارند و آنهم سواد ندارد؛ یعنی در این هجده سال، حکومت قادر به مهار بیسوادی از کشور نشده است، چه رسد به سرپناه و کارگماری و دیگر خدمات ضروری زندهگی.
اگر نگاهی به تعریفِ بیسوادی و بیکاری داشته باشیم، نهادهایی که روی آمار بیکاری و بیسوادی کار میکنند؛ تعریفی به این دو پدیده قایل شدهاند. دربارۀ بیکاری، در نگاه نخست زنانی را که مصروف کارهای خانه همانند آشپزی، پوشاکشویی، نگهداری از بچهگان و… هستند را شامل افراد کارگماشته برآورد میکنند. این نهادها متعلمین، محصلین، بچههای اسپندی و نایلونفروش، بچههایی که شیشههای موتر صافی میکنند، زنانی که مصروف دستفروشی هستند، اطفالی که مصروف فروختن آب یخ، بوتپالشی و هر نوع کار هستند، جوانان بیکار در خانوادههای ثروتمند را که نیازی به کار ندارند و یا هم نمیخواهند کار کنند را نیز از جملۀ افراد شاغل میشمارند.
بعد تعریفی از بیکاری پیشکش میدهند و آن اینکه «کارگر به کسی گفته میشود که در نگاه نخست خودش بدون فشار و دلنخواهی، و از روی ناچاری، خواستار کار باشد و کسانی که در یک هفته بتوانند برای یک ساعت کار کنند عبارت از فرد کارگماشته یا کارگر میباشند».
در اینجا مزدورکارانی که در چوکهای کابل و سایر ولایات از بام تا شام میایستند و کاری نمییابند نیز شامل افراد شاغل میشوند؛ زیرا در یک هفته برای هرکدام کارهای پارهوقتی یکی ـ دو ساعتی پیدا میشود؛ یعنی درآمد ماهوار بیشتر این طبقه از افراد جامعه، نزدیک به پنجهزار افغانی هم نمیشود.
اکنون نگاهی به تعریف و شناخت «سواد» هم میداشته باشیم. به باور این نهادها «فرد باسواد» به کسی میگویند که توانایی خواندن و نوشتن یا یکی از این دو را داشته باشد». با اینحال فیصدی بیشی از آمار بیسوادی و بیکاری افغانستان، شامل یافتههای این گزارش (فقر چندبعدی) نمیشود؛ یعنی این گزارش، پیونددار به کسانی است که هیچگونه حمایتگر مادی و حتا سواد دبستانی هم ندارند و در طول هفته، برای یک ساعت هم کار بامزد یا بیمزد انجام نمیدهند. از سوی دیگر، فقیر چنین تعریف شده است؛ «کسی که در یک ماه، کمتر از ۲۰۰۰ افغانی مصرف کند، تهیدست شناخته میشود».
این گزارش، زمانی همچون یک هیولای ترسآور دهان باز میکند که از این دیدگاه واکاوی شود؛ یعنی کسی که در ماه دستکم دوهزار افغانی درآمد دارد شامل این گزارش نیست. اگر این دوهزار افغانی را روزانه سه نان خشک بخریم، ۹۰۰ افغانی آن مصرف میشود و صد افغانی دیگر را مصرف چای خشک و شکر یکماهۀ فرد میکنیم. این فرد با یکهزار افغانی دیگر چه کار کند؟! کمترین کرایۀخانه۵۰۰۰ افغانی است و…
اکنون دوباره نگاهی به این گزارش بیندازید که اگر کسانی که ماهانه ۲۰۰۰ افغانی درآمد دارند و شامل این گزارش میشدند و کسانی که دانشمایۀشان زیر باکلوریا است از این گزارش حذف میشدند؛ به چه اندازه، پیمانۀ تهیدستی چندسُویه بالا میرفت؟ شاید هشتادوپنج درصد.
گذشته از این پُرسمانها، این گزارش هنگامی به نشر میرسد که نیروهای امریکایی، مصروف بستهبندی باروبندیل خود هستند تا از این کشور بروند. بیگمان که با رفتن امریکا از این کشور، بیش از پنجاهدرصد کمکهای جامعۀ جهانی هم قطع خواهد شد. تهدید طالبان همچنان باقی است و اگر مشکل صلح با طالبان حل شود، داعش این کشور را همچون پایگاه نظامی خود خواهد داشت. یعنی چه با طالبان و چه بی طالبان، افغانستان جنگ داخلی یا هم جنگ خارجی را یکبار دیگر در درون خود گواه خواهد بود. هنوز هم پیچیدهگی سازش با طابان در هالۀ گنگی است. حکومت میخواهد با کدام شاخۀ طالبان صلح کند؟ شاخۀ حقانی، ملا رسول، ملا هیبتالله یا… آیا در نشستهای صلح، نمایندهگان هر سه شاخۀ طالبان حضور دارند؟ یا همه یک نماینده را خواهند پذیرفت؟
این را به این خاطر یادآور شدیم که تهدید طالبان، حتا پس از صلح هم دامن افغانستان را رها نمیکند. با رفتن امریکا از کشور، بیشتر سرمایهداران هم سرمایۀ خود را از اینجا بیرون خواهند برد. خیلی از مؤسسات بازرگانی، غیرفعالشده و یا از اینجا خواهند رفت، قیمتی بار دیگر گلوی مردم را خواهد فشرد؛ معارف به گونۀ امروزی تمویلکنندهیی نخواهد داشت و بیمارستانها هم از تمویل خارجیها بیبهره خواهند شد. اینجاست که تا یکی ـ دو سال دیگر، پیمانۀ فقر چندبعدی در کشور، به گونۀ وحشتباری تا مرحلۀ هشتاد یا نود درصد خواهد رسید.
برای بیرونرفت از این کاستی، دولت باید برنامههای بزرگی روی دست بگیرد. رییسجمهور باید به گفتۀ خود که در روز گشایش شورای عالی پیکار با فقر ابراز کرده بود، جامۀ عمل بپوشاند. او گفته بود که «سایر شوراها وسیلهاند و شورای عالی مبارزه با فقر، هدف است». برای تحقق این آرمان، باید زمینههای کارگماری برای افراد بیکار و بیسواد فراهم شود. زمینۀ آموزش و تحصیل به روش رایگان در مرکز، ولایات و قریهجات کشور عملی گردد، کورسهای سوادآموزی، در هر قریه به گونۀ مردانه و زنانه ایجاد شود، جامعۀ جهانی با رفتن خود از این کشور نباید افغانستان را فراموش کنند، فابریکههای تولیدی در کشور ایجاد شود و دولت باید از همین اکنون، در همۀ زمینهها سرمایهگذاری نماید تا بیشتر افراد زیر خط فقر، به کار مشغول شوند. در غیر این خیلی زود شاهد بروز نگرانیهای نوینی در داخل کشور خواهیم بود؛ زیرا فقر مایۀ بدبختی و تباهی کشور خواهد گردید.
Comments are closed.