مقدمۀ حملۀ نظامی به ایران کلید خورده است؟

گزارشگر:محمد مدقق - ۲۳ حمل ۱۳۹۸

درآمد
روابط ایالات متحدۀ امریکا و جمهوری اسلامی ایران فصل‌های مختلفی را پشت سر گذاشته و با قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سیاه امریکا که پاسخ تند ایران را نیز در پی داشت، این روابط وارد فصل جدیدی شده‌است.
برخی از کارشناسان و تحلیل‌گران نظامی و سیاسی به این باورند که اقدام تازۀ امریکا مبنی بر افزودن (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران) در لیست سیاه مقدمۀ حملۀ نظامی این کشور بر ایران است.
mandegarبرخلاف تحلیل‌ها، به هر پیمانه‌یی که روابط امریکا و جمهوری اسلامی تیره شود به حمله نظامی نمی‌انجامد.
موانع یورش امریکا بر جمهوری اسلامی ایران
۱- حملۀ نظامی امریکا بر ایران ممکن/عملی نیست. ایران از نقطه نظر نظامی قدرت‌مندترین کشور – منطقۀ خاور میانه است. ایران با رقبای جهانی ایالات متحده همسویی استراتژیک دارد و امریکا به مهار ایران از طریق نظامی قادر نیست.
به لحاظ تاریخی، از پایان جنگ جهانی دوم تا امروز، ایران عامل توازن قدرت درخاور میانه محسوب می‌شود. باپیروزی انقلاب اسلامی، ایران نه تنها عامل/حافظ توازن قدرت، که اینک به قدرت مستقل مسلط ایدیولوژیک در خاور میان مبدل شده است. ایران، امریکا و متحدانش را در خاورمیانه زمین‌گیر کرده است.
ایران، بزرگترین متحد استراتژیک امریکا «اسراییل» را در خاورمیانه زیر ذرهبین دارد، و در صورت کوچکترین اقدام نظامی امریکا سرنگونی اسراییل نخستین پاسخ جمهوری اسلامی برای ایالات متحده خواهد بود.
۲- به فرض امکان، حملۀ نظامی یا محو جمهوری اسلامی ایران جزئی از اهداف کوتاه مدت ایالات متحده نیست.
ایران مخاصمت تاریخی با اعراب دارد. از دعوای ارضی و مرزی تا تنش‌های زبانی و مذهبی و تلاش طرفین برای تصاحب رهبری جهان اسلام از مشکلات لاینحل اعراب/سعودی و جمهوری اسلامی ایران است. نمونه روشن این مخالفت‌ها دست کم در اهداف سازمان شورای همکاری خلیج فارس درج شده است.
از سوی دیگر، اعراب با متحد استراتژیک امریکا «اسراییل» نیز دشمنی دیرینه دارند. از تخاصم دینی و قومی تا تخاصم ارضی و مرزی جنجال‌های هستند که به این زودی‌ها میان اعراب و اسراییل حل شدنی به نظر نمی‌رسند.
با وجود همسویی استراتژیک برخی از کشورهای عربی با ایالات متحده، در پارۀ از موضع‌گیری‌های امریکا در حمایت از اسراییل، اعراب مخالفت جدی شان را با ایالات متحده امریکا اعلام کرده اند. نمونۀ بارز آن، همین مخالفت جدی اخیر سران عرب با تصمیم ترامپ در خصوص به رسمیت شناختن بلندی‌های جولان سوریه برای اسراییل است.
امریکا بهخاطر کنترل اعراب در منطقه به اهرم فشار/ بازدارنده نیاز دارد و این اهرم جمهوری اسلامی است. از همین رو، اقدام نظامی امریکا علیه ایران منتفی است. اما هرازگاهی فشارهای نسبتن جدی‌یی بر ایران وارد می‌کند که توازن قدرت در خاورمیانه برهم نخورد تا کفۀ ترازو به سود جمهوری اسلامی ایران سنگینی کند.
بنابراین امریکا، برای جلوگیری از فوران خشم احتمالی دول عربی و نیز نگرانی از شکل‌گیری هرچه بیشتر حرکت‌های جهادی/ رادیکال سلفی اعراب، در برابر اسراییل و حتا نیروهای نظامی موجود امریکایی در کشورهای خاورمیانه و در کل کشورهای اسلامی، به بقای ایران در منطقه ضرورت دارد و به هیچ صورت در برابر جمهوری اسلامی ایران دست به اقدام نظامی نمی‌زند.
تبعات ناگوار حمله نظامی فرضی امریکا بر ایران
گذشته از محدویت‌های ملی و بین‌المللی فرا راه حمله امریکا بر ایران، این حمله تبعات نامیمون جهانی را در پی خواهد داشت.
– یورش فرضی امریکا بر جمهوری اسلامی ایران، توجه جهان اسلام/تشیع و تسنن یا دست کم تشیع را به ماهیت حمله بر ایران معطوف می‌کند. مسلمانان ماهیت این جنگ را دینی/مذهبی تلقی خواهند کرد.
این یورش، حافظه خفته تاریخی مسلمانان را بیدار می‌سازد و جنگ‌های تاریخی مسلمانان و اهل کتاب را در پیش چشمان آنها قرار خواهد داد. از رویارویی‌های صدر اسلام، جنگ‌های صلیبی تا استعمار کشورهای اسلامی در قرن‌های پسین، پشتیبانی امریکا از دولت صهیونیستی و وضعیت اسف‌بار/ وابستگی مسلمین در روزگار کنونی، مسلمانان را یک بار دیگر به تقابل دوباره با غرب/مسیحی آماده خواهد ساخت و آنها (مسلمانان) به دور از تفاوت‌های ملی و انقطابات مذهبی، به حمایت از ایران و مقابله با امریکا کمر خواهند بست.
این رویارویی فرضی جدید/ اسلام و غرب، همان پیش‌بینی برنارد لویس و هانتنگتون است که زیر نام «برخورد تمدن‌ها» مطرح کرده اند.
– کشورهای امریکای لاتین از دیر زمانی بدین‌سو ایالات متحده را به دخالت در امور داخلی شان متهم می‌کنند. هنوز بحران بدیهی‌ها از یاد آنها نرفته و دخالت آشکار امریکا در امور داخلی وینزیویلا به کسی پوشیده نیست.
این کشورها و کشورهای دیگر در آسیا، آفریقا و… در صورت وقوع جنگ میان ایران و امریکا بی‌طرف نخواهند ماند.
– متفکران نیئو مارکسیست، نظام موجود جهانی را نظام ناعادلانه می‌خوانند.
به باور این‌ها، در این نظام بخش بزرگی از کشورها در وابستگی بهسر می‌برند.
به این معنا که کشورهای شمال پیوسته به نحوی از انحا، مازاد اقتصادی کشورهای جنوب را می‌ستانند. همین روند مستمر (انتقال مازاد اقتصادی) از کشورهای جنوب به شمال باعث توسعه یافتگی کشورهای شمال و عقب ماندگی کشورهای جنوب شده است.
مفاهیمی چون: «توسعۀ توسعه نیافتگی»، «وابستگی استعماری، مالی و تکنولوژیک»، «بحران بدیهی‌ها»، «مرکز- پیرامون»، «جهان سوم»، «توسعه یافته و درحال توسعه و…» از مفاهیمی اند که برای بیان این وضع به کار گرفته شده اند. ثمرۀ این فرایند بدبختی و سیاه‌روزی تعداد کثیری از کشورها و خوشبختی عده محدودی از آنها شده است. از نقطه نظر جهان سومی‌ها، مقصر اصلی این نظام غیرعادلانه جهانی و تقسیم نابرابر کار بین‌المللی قدرت‌های غربی بهویژه ایالات متحده است. در صورت آغاز درگیری میان امریکا و ایران جهان سوم در برابر قدرت‌های غربی به خصوص امریکا می‌ایستند و به روابط نابرابر بین‌المللی نقطۀ پایان می‌گذارند.
– نظام بین‌الملل موجود تک قطبی/ سلسله مراتبی غیر منعطف است. یعنی نظامی است که ایالات متحده به عنوان قدرت برتر در راس آن قرار دارد و اجازه نمی‌دهد تا قدرت یا قدرت‌های برتر دیگری در عرض آن بهوجود بیاید. پس از شکست اتحاد جماهیر شوروی تلاش امریکا بر این بوده که وضع موجود (تک قطبی) حفط شود.
اما قدرت‌های بزرگ رقیب امریکا در جستجوی راه و چارۀ هستند که بتوانند از وضع تک قطبی موجود نظام بین‌الملل گذار کنند. یکی از راه‌های بسیار ساده و کم هزینۀ عبور از این وضع «تک قطبی» برای رقبای جهانی امریکا درگیر شدن این کشور با جمهوری اسلامی ایران است.
امریکایی‌ها اما همچنان طرف‌دارحفظ وضع موجود هستند. آنها می‌دانند که حملۀ نظامی بر جمهوری اسلامی ایران به معنای تحلیل رفتن هژمونی جهانی امریکا است. از همین رو، سعی می‌کنند با هیچ کشوری وارد رویارویی نظامی نشوند.
امریکا چندین مرکز تصمیم‌گیری دارد، این مراکز اجازه نمی‌دهند ترامپ در بارۀ قضایای تصمیم بگیرد که امنیت ملی و هژمونی جهانی امریکا را در معرض خطر قرار می‌دهد.
پنتاگون، سی.آی.ای و کانگریس، تا جایی حرف‌های احساساتی و تصمامیم ترامپ را نادیده می‌گیرند که به هژمونی امریکا صدمه وارد نکند.
سخن پایانی
امریکا به دلایل و عوامل مختلفی با ایران وارد جنگ نمی‌شود.
به فرض محال اگر به ایران یورش ببرد، نتیجۀ آن بهوجود آمدن بحران فراگیر جهانی و پایان هژمونی امریکا خواهد بود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.