احمدولی مسعود نامزد ریاست‌جمهوری: داکتر عبدالله به حمایت از من تعهد، پیمان و قول داده بود

- ۱۳ ثور ۱۳۹۸

اشاره: احمدولی مسعود، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان و رییس عمومی بنیاد شهید احمدشاه مسعود است. آقای مسعود، به حیث سفیر افغانستان در لندن کار کرده و از سال‌ها بدین‌سو در عرصۀ سیاست افغانستان فعال می‌باشد. آقای مسعود، پیش از انتخابات ۲۰۱۴ طرح «آجندای ملی» را ارایه کرد که منجر به تشکیل حکومت وحدت ملی شد. او اکنون با جمعی از سیاسیون و نخبگان، روی طرح وفاق ملی کار کرده و از طرف تیم وفاق ملی نامزد ریاست‌جمهوری شده است. با آقای مسعود دربارۀ انتخابات، صلح، سیاست‌ها و اهداف کشورهای منطقه دربارۀ افغانستان به مصاحبه پرداخته‌ایم.

خبرگزاری افغانستان رو

mandegar*سپاس آقای مسعود که زمینۀ این مصاحبه را فراهم ساختید. لویه جرگۀ مشورتی صلح در جریان است. عملکرد چند روزۀ لویه جرگۀ مشورتی صلح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
لویه جرگه از چند مشکل رنج می‌برد: نام لویه جرگه مشکل دارد. چیزی به‌نام لویه جرگۀ مشورتی صلح نداریم. یا لویه جرگۀ قانونی داریم و یا جرگه و شوراهای عنعنوی. جرگۀ راه‌اندازی شده نه با قانون برابر است و نه با عنعنه.
مشکل دوم، سناریوی لویه جرگه است. اعضای لویه جرگه، از رییس حکومت تا رییس دبیرخانۀ شورای عالی صلح و نماینده‌گان حکومت، نمی‌توانند ارادۀ ملی تمثیل کنند. اما آنها مدعی هستند که لویه جرگه ممثل ارادۀ ملی است، در حالی‌ که لویه جرگۀ راه‌اندازی شده، ممثل ارادۀ ملی نبود.
مشکل دیگر از لحاظ زمانی است. اگر حکومت واقعاً در پی برگزاری لویه جرگه بود، پنج‌سال وقت داشت که لویه جرگه (قانونی) را بیاورد و حتا توافق‌نامۀ دو تیم انتخاباتی را تطبیق کند و لویه جرگه را فرا بخواند و مسایل صلح را در آن به بحث گیرد. اما در آخرین ماه عمر حکومت- ۲۰ روز به پایان قانونی کار حکومت باقی نمانده است- فراخواندن لویه جرگه یک کار سیاسی است.
کسانی ‌که در لویه جرگه دعوت شده‌اند، شامل سه کتگوری بودند:
افرادی‌که در صف اول نشسته بودند، شامل یک تیم انتخاباتی بودند و مطمیناً در انتخابات پیش‌رو به یک تیم انتخاباتی کمپاین می‌کنند.
تعداد دیگری، براساس شناخت آقای امرخیل از انتخابات پیشتر، از ولایات به جرگه آمده‌اند.
تعداد دیگری که آرزوی صلح دارند، آن‌ها به هر آدرس، مجموعه و نشستی ‌که به صلح ارتباط داشته باشد، شرکت می‌کنند.
در مجموع، لویه جرگه نه قانونی است، نه عنعنوی؛ در پشت جرگه اهداف ملی نه، اهداف سیاسی نهفته است.

*اشرف‌غنی ظاهراً در برابر برنامۀ صلح امریکا و طالبان مقاومت می‌کند. به باور شما غنی می‌تواند برنامۀ صلح امریکا را مانع شود؟
بحث صلح بسیار پیچیده شده است. از یک‌سو، آقای خلیل‌زاد برنامۀ صلح را پیش می‌برد. از سوی دیگر، آقای اشرف غنی در مخالفت با او می‌خواهد برنامۀ صلح داشته باشد. یک طرف دیگر، طالبان هستند که گپ‌هایی دارند. یعنی ما یک محور مشترک صلح نداریم. این‌ها وجوه مشترک هم ندارند که کار به یکجا منتهی شود. از جانب افراد وابسته به جهاد و مقاومت هم صدایی در بارۀ صلح بلند نشده است که آنها چه می‌خواهند. بسیار وقت است که پیش‌بینی کنیم که چه زمانی به صلح می‌رسیم. یک مخالفت آشکارا میان پروسۀ را که خلیل زاد پیش می‌برد و دیدگاه اشرف غنی می‌بینیم. به همین دلیل، فکر نمی‌کنم که به‌زودی به صلح برسیم.

*تحلیل شما از فرجام مصالحه امریکا با طالبان چیست؟
تاهنوز مشخص نیست که کی با کی مذاکره و مصالحه می‌کند. طالبان با حکومت مذاکره می‌کند و یا با مردم؟
حکومت از کدام پروسه نماینده‌گی می‌کند؟ نقش آقای خلیل‌زاد چیست؟ تاهنوز روشن نیست. فعلاً می‌بینیم که طالبان یک مانور سیاسی انجام داده‌اند تا خود را در داخل و بیرون برجسته‌تر نشان دهند. آن‌ها این کار را توانسته‌اند. اما حکومت نتوانسته که یک فهرست{مذاکره‌کنندۀ صلح} را برابر کند که بتواند به سطح ملی از مردم نماینده‌گی کند.
مشکل بزرگ این است که حکومت به پیمانه‌یی بی‌اعتبار، شکننده است که نتوانسته این پروسۀ ملی را آغاز کند. اما طرف طالب آماده است و از ضعف حکومت استفاده کرده و مانورهای سیاسی خود را در داخل و در سطح منطقه و فرامنطقه انجام می‌دهد. اما مذاکرات تاهنوز آغاز نشده است.

*در روزهای اخیر نشست سه‌جانبۀ کشورهای روسیه، چین و امریکا در مسکو برگزار شد. فکر می‌کنید که این سه کشور قدرت‌مند بتوانند روی برنامۀ صلح افغانستان به توافق دست یابند؟
این سه کشور در مسایل صلح افغانسان ذی‌دخل هستند. اگر سه محور را در نظر بگیریم که نخست اجماع نیروهای سیاسی در داخل کشور به منظور ایجاد اجماع ملی و شورای مصالحه‌یی با ترکیب ملی است. دوم کشورهای منطقه است که باید به توافق برسند. این‌ها هر کدام در افغانستان منافع مشروع و غیرمشروع دارند و در این راستا تلاش می‌کنند. یکی هم کشورهای فرا منطقه و کلان هستند که منافع طویل‌المدت و استراتژیک در افغانستان دارند. هر سه این محور مهم است. سه کشور{روسیه، چین و امریکا} مذاکرات را شروع کرده و وانمود ساختند که به توافق رسیدند. توافق آنها امر نیک است و استقبال می‌کنیم. افغانستان بدون تعادل و توازن نمی‌تواند زنده‌گی کند. تعادل در بیرون و داخل ضروری است. در داخل بین اقوام و سیاسیون و در بیرون میان کشورهای ذی‌دخل یک امر مهم است. اگر این سه کشور به توافق رسیده باشند که باید در افغانستان مشترک کار کنیم، یک امر مثبت است. اما تاهنوز جزییات مسأله روشن نیست.

*مذاکرات صلح قطر تا زمان نامعلومی به تأخیر افتید. فکر می‌کنید که نشست قطر برگزار شود و به نتیجه‌یی بینجامد؟
برخی‌ها به دنبال شروع مذاکرات بودند. اما من از آغاز می‌گفتم که مذاکرات قطر مشکل دارد. تا زمانی ‌که در داخل افغانستان به تفاهم نرسید، چگونه می‌توانید که به مذاکره با قوت یک دست بنشینید. در داخل افغانستان یک اجماع سیاسی به وجود نیامد. روی ترکیب هیأت جنجال شد و مذاکرات لغو گردید. لغو مذاکرات، یک شکست کلان و فاحش به حکومت افغانستان بود که حتا نتوانستند روی یک فهرست نیروهای سیاسی افغانستان در بارۀ یک پروسۀ ملی به توافق برسند. بازهم به دنبال راه‌اندازی مذاکرات هستند. اما می‌توانم بگویم که مسأله صلح افغانستان به شدت پیچیده، طولانی و در یک‌شبانه روز حل نمی‌شود. شاید برخی کشورها به‌خاطر افکار عامۀ خود به کارهایی دست بزنند، اما صرف به‌خاطر افکار عامه، سیاست‌ها و منافع خودشان است. اما به افغانستان زیاد تأثیر نمی‌گذارد. تا زمانی‌که سه محور داخل، منطقه و فرامنطقه روی یک محور قرار نگیرد، امکان دست‌یابی به صلح پایدار وجود ندارد.

*کشورهای روسیه، هند، ایران و شماری دیگر از کشورهای منطقه روابط بسیار نزدیک با جبهۀ مقاومت و مجاهدین سابق داشتند. اما ظاهراً دیده می‌شود که این کشورها دیگر محاسبۀ گذشته را روی حوزۀ سیاسی شما ندارند. دلایل این مسأله را چه می‌دانید؟
درست است که این کشورها در زمان مقاومت همکاری‌هایی داشته‌اند. هر کشوری به‌خاطر منافع خود، داخل قضیه می‌شود. آ‌ن‌ها در زمان مقاومت با نیروهای مقاومت در برابر طالب و تروریسم همکاری داشتند. اما در هژده سال گذشته آرایش سیاسی تغییر کرده و کشورها پالیسی و سیاست جداگانه خود را دارند.
یکی از مشکلات کلان این بود که حکومت‌هایی‌که در هژده سال به وجود آمده هر کدام در ارتباط به تروریسم سیاستی را دنبال کرده‌اند که منجر به تضعیف ارادۀ کشورهای بیرونی{در مبارزه با تروریسم} شده است. {حکومت‌های افغانستان} طوری وانمود کرده‌اند که ما خود می‌توانیم از عهده مسایل برآییم. مثلاً یک بار گفتند که طالب فرزند اصیل این کشور است. یک بار دیگر گفتند که طالب دشمن است. باری گفتند که این کشور دشمن است و بار دیگر آن کشور را دوست خواندند. این‌ها نتوانستند که یک تعریف روشن از امنیت ملی و سیاست خارجی بدهند. حتا نتوانستند اصول و اساسات دایمی سیاست خارجی کشور را روشن سازند. به همین دلیل، کشورها هر کدام سیاست جداگانه را در بارۀ افغانستان اتخاذ کردند و از تفاهم اولی رفتند. دیروز طالبان دشمن کشورهایی بود که از مقاومت حمایت می‌کردند. اما امروز این کشورها می‌گویند که طالبان یک‌طرف قضیه هستند و باید در سیاست افغانستان شامل شوند. همۀ این مسایل به ناهنجاری و بی‌بندوباری داخل خود افغانستان ارتباط می‌گیرد. کشورها مطابق منافع خود اهداف و سیاست خود را تغییر می‌دهند.

*شما با داکتر عبدالله عبدالله و لطیف پدرام دو نامزد ریاست‌جمهوری، تعلقات سیاسی و فکری نسبتاً مشترک دارید. چگونه شد که هر کدام به طور جداگانه وارد رقابت‌های انتخاباتی شدید و به گونۀ جداگانه پیش می‌روید؟
در آغاز، من یگانه کاندیدا بودم. داکتر عبدالله عبدالله در مجالس خُرد و کلان {به حمایت از من} از من تعهد، پیمان و قول داده بود. اما دلیل این‌ که چرا وقت آخر دوباره از قول خود برگشت و نامزد شد، دقیق نمی‌دانم. اما ابتدا با داکتر صاحب عبدالله توافق صورت گرفته بود. این توافق در میان بسیاری از رهبران سیاسی صورت گرفته بود. مردم در این زمینه می‌دانند. این ‌که چرا داکتر عبدالله عبدالله نامزد شد، باید از خودشان بپرسید.

*برنامۀ انتخاباتی شما چیست و فکر می‌کنید که بتوانید در انتخابات رأی بگیرد؟
بلی. همه مدعی هستند که رأی می‌گیرند. من هم به همین دلیل وارد رقابت‌ها شده‌ام. شما در جریان هستید که خانوادۀ جهاد و مقاومت ریشه‌های بسیار عمیق دارد. جوانان افغانستان یک قشر عظیم را می‌سازد و تعدادی از شخصیت‌ها و احزاب دیگر هم نقش دارند. با تمام اقشار از سال‌ها بدین‌سو روابط ایجاد کردیم. برنامه، فکر و دیدگاه داشته‌ایم. نشست‌ها، کنفرانس‌ها و در مرکز و ولایات گفت‌وگو داشته‌ایم. حالا به‌حیث یکی از کاندیدا به‌خاطر پیروزی آمده‌ایم تا یک کاری کنیم و تغییری را در کشور به وجود آوریم. اگر ممطین نمی‌بودم، خود را کاندیدا نمی‌کردم. شرح راه‌کارها و برنامه‌های ما بحث طولانی است. این‌ که منشور انتخاباتی ما چگونه است، آیا توانسته‌ایم با اقشار و اقوام مختلف روابط ایجاد کنیم.
ما در طرح وفاق ملی به دنبال این بودیم که با تمام اقشار و اقوام افغانستان ارتباط برقرار کنیم و یک دولت ملی و دیدگاه ملی را ایجاد کنیم و از موضع قدرت به صلح برسیم. انشاالله و رحمن موفق می‌شویم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.