گزارشگر:محمدجواد رحیمی - ۱۷ ثور ۱۳۹۸
هفتۀ گذشته ارتش پاکستان در روستاهای سورکندو، پوروا، میرسیر و پخه میله ولسوالی سپیره ولایت خوست حمله هوایی و زمینی انجام داد و شماری از باشندهگان مناطق متذکره را شهید و زخمی کرد.
بلافاصله، عمران خان نخست وزیر پاکستان با یک زیرکی سیاسی با اشرف غنی تماس تلفنی برقرار و او را به پاکستان دعوت کرد. این اقدام عمران خان و لبیک گفتن آقای غنی به آن، از یکطرف حملات نظامی آن کشور در خاک افغانستان را که در تناقض آشکار با قوانین ملی و بینالمللی قرار داشت پوشش داد، از طرف دیگر، ضعف مدیریتی و بیخبری آقای غنی از قانون اساسی و قواعد بینالمللی را ثابت نمود.
احتمال جدی وجود دارد که شاید آقای غنی حتا برای یکبار هم قانون اساسی را مطالعه نکرده باشد. مادۀ ۵ قانون اساسی افغانستان حکم میکند: «تطبیق قانون اساسی و سایر قوانین، دفاع از استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و تأمین امنیت و قابلیت دفاعی کشور از وظایف اساسی دولت میباشد.» همچنان، مادۀ ۸ قانون اساسی حکم میکند: «دولت سیاست خارجی کشور را بر مبنای حفظ استقلال، منافع ملی و تمامیت ارضی و عدم مداخله، حُسن همجواری، احترام متقابل و تساوی حقوق تنظیم مینماید.» این در حالیست که آقای غنی نه تنها وظیفۀ اصلیاش را انجام نداده بلکه سیاست خارجی را نیز قربانی سلیقههای شخصیاش کرده است.
در پهلوی احکام قانون اساسی افغانستان، تجاوز بالای خاک کشورها و احترام گذاشتن به تمامیت ارضی، یکی از مهمترین مکلفیتهای قید شده در حقوق بینالملل میباشد. منشور سازمان ملل متحد در مادۀ ۲ فقره ۴ حکم میکند: «کلیه اعضا در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری خواهند نمود.» اما شاید آقای غنی میداند که مبتکر انسجام قشر سیاسی افغانستان نبوده و بهخاطر فقدان یک صدای ملی و قوی، از قانونشکنیهای پاکستان در سطح بینالمللی نیز شکایت نتوانسته است.
با این حال، رهبران پاکستان هر باری که بالای افغانستان حملات نظامی انجام داده اند و یا با عملکردهای غیرقانونی، قوانین ملی و بینالمللی را نقض نموده اند، بلا فاصله دست به اقداماتی زده که نه تنها عملکردهای غیرقانونی دولت خود را پوشش دادهاند بلکه از ضعف و بیخبری رهبران حکومتی افغانستان نیز استفادههای ابزاری کردهاند. آقای غنی بهجای اینکه شتابزده دعوت عمران خان را میپذیرفت، نخست باید نقض آشکار قانون اساسی، قواعد و مقررات بینالمللی و از خون شهدای گلگون کفن و زخمیان حملات هوایی پاکستان در ولایت خوست در سطح ملی و بینالمللی شکایت میکرد.
آقای غنی برای آنکه انزوای سیاسیاش را در سطح ملی و بینالمللی کم رنگ جلوه دهد، دعوت عمران خان را عجولانه پذیرفت اما آنچه که با صراحت میتوان گفت این است که سفر آقای غنی به پاکستان هیچ نتیجۀ مثبت برای ملت و حکومت افغانستان به دنبال نخواهد داشت. این پاکستان است که با استفاده از فرصتها، برندۀ دایمی رقابتهای منطقهیی بوده است. ضمن آنکه تمامی رهبران طالبان و القاعده در خاک پاکستان کشته شده اند اما رهبری و دیپلوماسی آن کشور چنان قوی و ملی بوده است که حتا اجازه کوچکترین تغییر در رویکرد کشورهای جهان با پاکستان را ندادهاند.
Comments are closed.