گزارشگر:محمدرضا امینی the_time('j F Y');?>
ارگ اعلام کرده که اشرف غنی برای شرکت در چهاردهمین نشست سازمان همکاری اسلامی در مکه در ١٠ جوزا شرکت و سخنرانی می کند.
آقای غنی همچنین در ضیافت افطاری به دعوت ملک سلمان نیز شرکت میکند.
او در این سفر امیدوار است که مشارکت این سازمان و رهبران کشورهای عربی را در روند صلح افغانستان جلب کند.
سال گذشته نیز ده ها عالم دینی در شهر مکه عربستان با صدور قطعنامهیی از طالبان خواستند که دعوت حکومت افغانستان برای گفتگو را بپذیرند.
نشست این علما با عنوان کنفرانس بینالمللی علمای مسلمان درباره صلح و ثبات در افغانستان در جده و مکه برگزار شده بود.
اشرف غنی در حالی به مکه سفر کرده که دومین نشست رهبران و چهرههای سیاسی افغانستان و هیات طالبان به ریاست ملا عبدالغنی برادر در مسکو جریان داشت. گروه طالبان از گفتگو با نمایندهگان حکومت افغانستان در این نشست خودداری کردند.
اگرچه این نشست شاید به گونه ای تصادفی با دومین گفتوگوی صلح «بینالافغانی» در مسکو همزمان شد و آقای غنی شاید اراده نکرده بود که در شرایطی که نمایندهگان طالبان با رهبران سیاسی مخالف او در مسکو، دیدار میکنند به کشوری سفر کند که همانند خود او در تقلای مشارکت در روند صلح است؛ اما نمیتواند.
با این حال، این همزمانی تصادفی هم مدلولهای معناداری دارد از جمله اینکه اشرف غنی و ملک سلمان به عنوان دو عنصر ناکام و شکست خورده در روند صلح که به شیوهیی تحقیرآمیز از این دایره بیرون مانده اند، چگونه برای ایجاد مانع در مسیر جاری صلح، تقلا میکنند.
اشرف غنی به کمک سلطان سلمان، سال گذشته یک نشست بزرگ از علمای مسلمان را در جده و مکه برگزار کرد تا مشروعیت «جهاد» طالبان را زایل کند و روی بخشی از رهبران و اعضای دون پایه آن، تأثیر بگذارد که جنگ آنها علیه دولت و نیروهای امنیتی کشور، مشروعیت دینی و جواز شرعی ندارد و باید راه صلح را در پیش بگیرند.
دولت افغانستان در آن زمان، یک کارزار تبلیغاتی گسترده را پیرامون آن کنفرانس راه اندازی کرد که ماه ها به طول انجامید؛ اما پاسخ طالبان به فراخوان اعضای آن نشست، همان بود که بود. «جهاد» و خشونت طالبان ادامه پیدا کرد و ظرفیت ایدئولوژیک طالبان برای تهییج جنگجویان خود برای نبرد نیز تضعیف نشد؛ اما در نتیجه ای وارونه، هم اشرف غنی و حکومت او و هم رژیم ریاض و سران خودکامه آن، از دایره صلح افغانستان بیرون انداخته شدند و میکروکشوری مانند قطر، مهار مذاکرات را در اختیار گرفت و به عنوان بازیگر اصلی این روند، همچنان آن را در انحصار خود دارد.
عربستان سعودی باری تلاش کرد تا بعد از امارات، یک نشست چندجانبه صلح با طالبان را میزبانی کند؛ اما گروه طالبان به بهانه حفظ سلامت و مصونیت روند گفتگوهای صلح از منازعات منطقه ای و رقابت های غیرسازنده کشورهای اسلامی، نشست عربستان را لغو کرد. از آن زمان تاکنون، عربستان عملاً هیچ نقشی در روند صلح افغانستان ندارد.
این در حالی است که ریاض و دوحه، با همدیگر روابط رسمی ندارند و عربستان همواره به قطر به عنوان مانعی در مسیر تحقق ایده بلندپروازانه رهبری اعراب و مسلمانان از سوی رژیم سعودی، نگاه میکند.
رژیم ریاض در عین حال، مشغول رقابت نفسگیر مشابهی با ترکیه است و اتحاد قطر و ترکیه هم یکی دیگر از عواملی است که رژیم سعودی را در برابر دولت دوحه قرار میدهد.
اختلاف نظر بر سر شبکه اخوان المسلمین، تلویزیون الجزیره و رابطه با ایران هم از دیگر مسایلی است که روابط تنش آلود ریاض و دوحه را بحرانیتر میکند.
در کنار همه اینها عربستان سعودی متهم به حمایت گسترده از داعش در افغانستان، سوریه و عراق است؛ اما قطر به شبکههایی مانند القاعده نزدیک است که از متحدان دیرینه طالبان محسوب میشود.
با این حساب، موانع بزرگ و سنگنینی در مسیر نقشآفرینی عربستان سعودی در روند صلح افغانستان وجود دارد. از آنسو، اشرف غنی هم به دلایلی متفاوت، از این روند بیرون مانده و برای شکستن لاک انزوای خود در این زمینه، ناگزیر است به دامن رژیمها و افراد منزویتر از خودش مانند عربستان سعودی و ملک سلمان پناه ببرد تا بلکه در کنار همدیگر، برای ایجاد مانع در مسیر صلح با طالبان که به ابتکار قطر و نقشآفرینی مخالفان سیاسی حکومت آقای غنی در جریان است، یک جبهه جدید تشکیل دهند.
Comments are closed.