گزارشگر:منبع: TRTWORLD/ نویسنده: کمال علم/ برگردان: ابوبکر صدیق the_time('j F Y');?>
فرزندِ شیر افسانهیی پنجشیر آیندۀ افغانستان را رقم خواهد زد؟
عکس افغانستانیهای زیادی نتوانسته روی جلد یکی از پُرفروشترین مجلههای فرانسه قرار گیرد، اما در اکتوبر ۲۰۱۸ احمد مسعود این امتیاز را از آن خود کرده است.
مجلۀ پاریس (Paris Match) یک عکس با قطع بزرگ احمد را تحت عنوان «میراثدار شیر» (the heir of the lion) در جلد این مجله به نشر رساند.
از راههای مختلف میشود این دلبستهگی فرانسهییها را به پدرش، احمدشاه مسعود که به عنوان شیر پنجشیر شناخته میشد، حدس زد. او یکی از فرماندهان افسانهیی مجاهدان در سالهای ۱۹۸۰ در برابر شوروی و پس از آن در سال ۱۹۹۰ در برابر طالبان بود. در یکونیم سال گذشته، شبکۀ ملی بلژیک، (۱۹ tente)، afp (خبرگزاری فرانسه)، و france24، به صحبتهایی او در مورد پدرش پرداختهاند و اینک افغانستان نوین چگونه انتظار رشد مسعود جوان را دارد؟
رسانههای جهان او را نه تنها به عنوان میراثدار قدرت و رهبری میشناسند؛ بلکه فردیست که رفتار و راهکارهایی را از پدرش به ارث برده است.
دو تن از مشهورترین افغانستانشناسان جهان ستیفکول و سندیگال در رسانههای بینالمللی از احمد سخن گفتهاند.
احمد مسعود گفت که سیاست را خاموشانه پیشگرفته و وقت بیشتر خود را صرف کار در بنیاد شهید مسعود میکند که به عنوان یک نهاد موثر در تمام ولایتها فعالیت دارد.
کارشناسانی همچون کول، باور دارند که با گذشت زمان و پیشرفت افغانستان، شمار زیاد مردم دروازۀ احمد را دقالباب و تشویق میکنند که اهداف پدرش را عملی کند.
پدرم اولین فردی بود که با طالبان گفتوگو کرد
من احمد را در خوبترین دهه زندهگی میشناسم، زمانی که از اکادمی نظامی «سندهارتس» {Royal Military Academy at Sandhurst (RMAS) } که یکی از بهترین مکاتب نظامی جهان استف فارغ شد و تحصیلات خود را در دانشگاه «کنگس کالج لندن» (King›s College London ) در بخش مطالعات جنگ به پایان رسانید.
احمد تنها فرزند بزرگ احمدشاه مسعود در میان پنج دختر است. ما اخیراً ساعتها بحث با باطالبان داشتیم، چنانچه پدرش تلاش کرده بود و حالا خودش آماده است تا وارد صحنۀ سیاسی افغانستان شود.
در حالی که هر دو دولت -افغانستان و امریکا- تلاش نشستن با طالبان را دارند، احمد میتواند این را مقایسه کند. معلومات دست اول احمد از مذاکرات پدرش با گروه طالبان چیزی است که شمار اندکی از آن آگاهاند؛
«پدرم اولین فردی بود که با گروه طالبان زمانی مذاکره کرد که آنان دروازۀ کابل را تصرف کرده بودند و پیشرفت ادامه داشت.
او بدون محافظ و سلاح به ملاقات طالبان رفت. پس از نماز خواندن چند ساعت را در گفتوگو با رهبران طالبان سپری کرد. او به طالبان گفت که شما نظام اسلامی میخواهید، ما هم خواهان آن هستیم، اما نباید از قوتِ نظامی استفاده کنیم، در افغانستان به اندازۀ کافی خون ریخته شده است.»
گفتوگوی امریکا با طالبان در آینده، تکرار همان خبر قبلی است. احمد تأکید کرد که گفتوگوی «بینالافغانی» به مراتب بهتر از مذاکرۀ طالبان با امریکا است.
مسعودِ جوان، باور دارد که به محض خروج امریکا، شهروندان افغانستان بدون مداخلۀ کشور بیرونی با هم کار و تمام گروهها به شکل مستقیم و بدون نفوذ خارجی همکاری میکنند؛ باورش ساده است. او اضافه کرد که ما ده سال در برابر شوروی جنگیدیم، چرا از کشورهای دیگری دستور بگیریم که بهشکل واضح در گروه طالبان نفوذ دارند و جنگجویانشان در رکاب طالبان میجنگند.
احمد نمیتواند تجربۀ پدرش را برای گفتوگو با طالبان تکرار کند، این زمانی است که بحث گفتگو با طالبان داغ شده است.
احمد گفت که پدرم از گفتوگو طالبان با عصبانیت برگشت و گفت که راه برای گفتوگو با طالبان وجود ندارد، تنها گزینۀ موجود جنگ است و هیچ تعهدی نیست.
هیچ علاقهمندی میان احمد و گروه [تروریستی]یی که ۱۸ سال در برابر نظام افغانستان جنگیدهاند، وجود ندارد. احمد در پایاننامۀ دورۀ تحصیلیاش دریافته است که طالبان یک شبکۀ جرمی هستند که از مواد مخدر تغذیه میکنند، دست به اختطاف میزنند و سایر جرایم جنایی سازمانیافته را مرتکب میشوند.
چشمانداز اسلامی
احمد همچنان وقت زیاد را برای مطالعۀ طالبان از دیدگاه اندیشمندان اسلامی سپری کرده است و صحبتهایی با عالمان اسلام در جهان عرب و ترکیه داشته است.
پدر افسانهیی احمد مسعود در بیرون زنده است. در قاهره، الجزیره و حتا در ریاض، جایی که باشندهگان آن با آغوش باز از احمد پذیرایی میکنند و برایش میگویند که تو یادی از پدرت را برای ما زنده میکنی. آنان به احمد میگویند که پدرت در رابطه به خشونت عربها که در افغانستان به جنگ آمده بودند، درست میگفت؛ آنان بعداً یگ گروه خطرناک تروریستی بینالمللی تبدیل شدند. احمدشاه مسعود، اولین فردی بود که کشورهای عربی و سازمانهای استخباراتی غرب را از این تهدید هشدار داده بود.
مسعود میگفت که این افراد یک روز به خانههایشان بر میگردند و با شما میجنگند، شما باید فرستادن آنان را به افغانستان متوقف سازید. احمد گفتههای پدرش را تأیید میکند.
احمد با جمعی از علمای اسلامی روی تاریخ اسلام کار میکند که تنها محدود به افغانستان نمیشود؛ بلکه مرکز و جنوب آسیا را نیز در بر میگیرد. هدف از این کار چگونهگی ایجاد رابطۀ گسترده میان عالمان اسلامی است.
او گفت که ما خشونت دینی نداشتیم، طرد همدیگرپذیری در منطقه پیش از ۱۹۷۰وجود نداشت؛ چه مشکل میان مسلمانان در آسیای مرکزی، جنوب آسیا و ترکیه که همه حنفی مذهب و سنی اند، وجود داشت. این چیزی بود که با آمدن جنگجویان عرب به افغانستان و پاکستان در سال ۱۹۸۰ آورده شد.
جنگ سی سالۀ اخیر یک پدیدۀ جدید به اساس احترام به «الهیات» بود با این کار چالشها را توجیه میکردند. او باور به ایجاد راهحل (theology) الهیات دارد که نیاز به آموزش دوبارۀ تاریخ الهیات منطقهیی کلید آن است. من با شمار زیاد صحبت کردهام بهویژه رهبران طالبان که حاضر اند در یک نقشۀ منطقهیی قرار گیرند و ترکیه میتواند در این امر نقش مهم ایفا کند.
افغانستان نیاز به آموزش و همکاهنگی با همسایهها دارد
زمانی که احمد به پدر بزرگش گفت که برای آموزش مطالعات جنگ به دانشگاه کِنگ میرود، پدرش بزرگش گفت: بچیم ما در این کشور کم جنگ دیدیم که تو به خواندن آن میروی!
باری که احمد حمل میکند سنگین است. او امیدوار است که دانش آموختهگیاش بتواند به عنوان یک تجربه سبب تغییر در دیگران شود. احمد دانشآموختۀ مطالعات جنگ و روابط بینالملل در غرب، عرب، ترکیه و افغانستان است.
او اضافه کرد که آموزش برای افغانستان اهمیت خاص دارد، در عین زمان بنیاد شهید مسعود برای ایجاد بیمارستانها، آموزش، ورزش و توانمندسازی فکری و بدنی همکاری میکند.
احمد تلاش میکند که بنیاد شهید مسعود تنها به آموزش تمرکز نکند و تنها به شمال کشور خلاصه نشود. احمد گفت که من زمان زیادی را برای بازی فوتبال و آببازی سپری کردهام، دو نسل افغانستان نیاز به ورزش دارد. هدف ما این است که در تمام مکاتب قریهها ورزش را بسان کتاب مهم بپندارند.
برای من به عنوان یک یک شهروند افغانستان، پشتون بودن، تاجیک بودن، هزاره و ازبیک بودن مهم نیست، ما باید بر این موضوعات فایق آیم. احمد باور دارد که تمام راهحل میتواند از داخل مرزهای افغانستان صورت گیرد.
او گفت که ما در ابتدا نیاز داریم که خانۀ خود را خود بسازیم، پیش از این که بالای کشوری ادعا کنیم: خانه از درون پوسیده است، اول با خود و همسایهها صلح کنیم تا دیگران در پهلوی ما احساس آرامش کنند.
پاکستان و به صورت ویژه سازمان استخبارات این کشور اتهام مشکلات را به افغانستان و امریکا وارد میکند. احمد علاقهمند روابط نیک با همسایههاست. اوگفت: هیچ گروهی از شهروندان افغانستان برای من دشمن نیستند. من نمیخواهم که بالای پاکستان و کشور دیگری ادعا کنم. من آمادهام تا به مردم افغانستان خدمت کنم.
نقش ترکیه
احمد در تلاش یافتن یک کشور آلگو برای آینده افغانستان است. احمد به ترکیه به عنوان یک قدرت مدرن و مستقل بدون نیاز به کمکهای بیرونی که نقش مهم در بازار اقتصادی و نظامی در جهان دارد، میبیند.
او گفت که ترکیه برای افغانستان مهم است، بیشتر از یک قرن میشود که ما با هم دوست هستیم، ما میدانیم که ترکیه در امر ترقی افغانستان سهم ارزنده داشته، ناتو به عضویت ترکیه نقش مهم در حفظ ثبات و ایجاد راهحل داشته است.
در مقولۀ افغانستان، پاکستان همسایه قدرتمند و دروازۀ دومی است. او یادآوری کرد که همه میدانند، پدرش در برابر پاکستان قرار نداشت. احمد درک کرده است که ایجاد رابطۀ خوب با همسایهها به صلح در افغانستان کمک میکند و به یک پُل ارتباطی تبدیل میشود.
او گفت که پاکستان باشد یا ایران، ما به عنوان همکار منطقهیی از آن استقبال میکنیم و مهمتر این که برادری مشترک داریم و این راه ترقی است. احمد مسعود گفت که پدر بزرگم در پشاور دفن شده است، من دوست دارم بهزودی آنجا بروم؛ من در مورد زیباییهای چترال شنیدهام، چیزی مشابه به پنجشیر است. امیدوارم که آنجا بروم و دوستی افغانستان- پاکستان بهتر شود.
متحدان داخلی و بیرونی
احمد با شمار زیادی از رهبران افغانستان – حامدکرزی رییسجمهوری پیشین، عطامحمد نور، صلاحالدین ربانی – در مورد آیندۀ کشور صحبت کرده است.
این یک پرستیژ است که احمد را به دلیل دستآوردهای پدرش در برابر شوروی سابق مورد تأیید قرار میدهند. ملاقات با مقامات بلند پایه برای فرزند یکی از مشهورترین چهرههای افغانستان هیچ نگرانی از قدرت ندارد.
او گفت که جنگ چیزی بود که پدرم به شکل قطعی از آن نفرت داشت و در تمام عمرش دعا میکرد و آرزو میبرد که جنگ متوقف شود و افغانستان به ثبات برسد، ما نباید از جنگ صحبت کنیم و باید رابطه ایجاد کنیم. نباید برای جنگی باید آماده باشیم که خون شهروندان افغانستان را میریزد.
گمانهها بر این است که بیشتر موضوعات را رسانههای بینالمللی در مورد احمد بیرون میدهند تا خودِ احمد؛ اما این معنای آن نیست که تنها احمد مسعود تلاش میکند. دو تن از کاکاهایش احمد ضیا مسعود و احمدولی مسعود، برای رهبری تلاش دارند و حامیان خود را در منطقه دارند.
حداقل افراد مهمی از اتحاد شمال در حکومت کنونی حضور دارند و افراد قدرتمند کسانی که نمیشود احمد آنان را نادیده بگیرد.
در جای دیگر، عطامحمد نور و عبدالرشید دوستم که هنوز بازیگران بزرگ در شمال افغانستان هستند، هر بازیگر، نسل دوم خود را برای پرتاب به قدرت دارد. فرزندان دوستم، فهیم و حکمیتار همچنان، خود را برای رسیدن به قدرت سیاسی آماده میکنند.
در حال حاضر تمام این سوالات در حال تعلیق هستند؛ زیرا احمد مسعود تا به حال هیچ گونه اهداف سیاسی را اعلام نکرده است. در حالی که رهبران و دیپلماتهای جهان از او خواسته اند که به طور مرتب مشاوره و تلاش برای ادای یک رهبر بالقوه را در آینده داشته باشد.
احمد به طرف کوههای پنجشیر لبخند میزند؛ جایی که به ستارهها خیره میشود. او میداند که وقت او زود میرسد.
Comments are closed.