پشتوزبان فارسی‌سرا

گزارشگر:محمد مرادی - ۲۵ جوزا ۱۳۹۸

زبان فارسی که از قرن دوم هجری وارد شبه‌قاره هند شده بود، در قرن دهم هجری به زبان رسمی تبدیل شد و سراسر این شبه‌قاره را فراگرفت. رسمیت یافتن زبان فارسی در هند، مرهون سعی «ظهیرالدین محمد بابر» بنیان‌گذار سلسله «گورکانیان» یا «مغولان» هند بود. در همین عصر، شمال هند که شامل پاکستان فعلی و مناطق پشتون‌نشین قبایلی می‌شد نیز تحت سیطره و نفوذ شعر و ادب زبان فارسی قرار داشت.
mandegar«خوشحال» یا «خوشال‌خان خټک» یکی از نام‌آوران شعر و ادب زبان پشتو در عصر «اورنگ‌زیب» از نواده‌گان بابر در همین مناطق زنده‌گی می‌کرد. او را باید از اولین شاعران و ادیبان زبان پشتو دانست که کلام او، به زبان پشتو هویت بخشید. افزون بر این، خوشحال خان یک سیاستمدار، جنگجو و فقیه هم بود. او در میانه عمر، به اورنگ‌زیب سر خم نکرد و مدت‌ها در تبعید و زندان بسر برد. خوشحال، در قصیده‌یی که در بخش قصاید کلیاتش موجود است، خود را فرزند «شهبازخان» از شجاعان منطقه «اگوره» معرفی کرده است. در حال حاضر منطقه اگوره، «نوشهر/نوښار» نامیده می‌شود و در ایالت «خیرپختونخواه/خیبرپښتونخواه» به مرکزیت شهر پیشاور قرار دارد.
طبق نقل خوشحال خان، پدرش از طرف «شاه جهان بابری»، به عنوان زعیم و رهبر قوم ختک یکی از شاخه‌های با نفوذ پشتون در شمال هند تعیین شده بود. خوشحال در همین قصیده، خود را متولد ۱۰۲۲هجری قمری دانسته است. او پس از درگذشت پدر که گفته می‌شود در درگیری با قوم «یوسفزی» در سال ۱۰۵۰هجری کشته شد، رهبری قوم را به عهده گرفت.
د هجرت زر دوه ویشت سن و
چی زه راغلم په جهان
هغه کال پوره پنځوس و
چی شهید شو شهباز خان
د هغه دور بادشاه و
قدردان شاه جهان
د پلار ځای یی و ما را کړ
په ولس شوم حکمران
*****
خوشحال خان در ادامه به تیره‌گی روابط خود با اورنگ‌زیب فرزند شاه‌جهان اشاره می‌کند و از زندانی شدن خود توسط این حاکم گورکانی هند سخن می‌گوید. روابط او نخست با اورنگ‌زیب حسنه بود و حتا از سرداران لشکر او به شمار می‌رفت، اما این روابط به تدریج به هم خورد تا جایی که به درگیری بین گورکانیان هند و او منجر شد. خوشال، سال‌ها در برابر اورنگ‌زیب مقاومت کرد و تا پای تبعید و زندانی شدن هم پیش رفت. خوشال که در جوانی به سرودن شعر آغاز کرده بود، در سال‌های پایانی عمرش، از سیاست و جنگاوری کناره گرفت و بیشتر اوقات خود را به سرودن شعر گذراند.
از دو قرن بدینسو، اشعار خوشحال خان، مکرر چاپ شده است. تا جایی که نگارنده اطلاع دارد، برای اولین بار اشعار خوشال خان در سال ۱۸۶۹میلادی توسط دکتر «والتر بیلیو»، در مطبعه «جیل» پیشاور به چاپ رسید. بیلیو همان پژوهشگر معروف انگلیسی است که دستور زبان پشتو و فرهنگ لغت پشتو به پشتو را نوشته است. بعداً اشعار خوشال در سال ۱۳۱۷خورشیدی با سعی «عبدالحی حبیبی» در قندهار نیز به چاپ رسید. «ارمغان خوشال» از دیگر اشعار چاپ شده این شاعر پشتوزبان است که در سال ۱۳۴۳خورشیدی/ ۱۹۶۴میلادی به اهتمام «سید رسول رسا» در پاکستان منتشر شد.
انجمن پشتو یا «پښتو ټولنه» نیز در سال ۱۳۴۹خورشیدی، اشعار خوشحال خان را در کابل چاپ کرد. همچنین علوم آکادمی افغانستان نیز در سال ۱۳۵۹خورشیدی، کلیات خوشال خان را در کابل به نشر رساند. «د خوشحال خان خټک دیوان» از دیگر عناوینی است که سال گذشته یعنی ۱۳۹۷خورشیدی به کوشش «حبیب‌الله رفیع» و به کمک مالی اشرف غنی رئیس‌جمهور افغانستان در کابل منتشر شد. همچنین عنوان دیگری تحت نام «د خوشال خان خټک کلیات» به اهتمام «زاهد مشوانی» نویسنده کتاب «پښتو سند» در سال ۱۳۸۴خورشیدی توسط «دانش خپرندویه ټولنه» در پیشاور نیز به چاپ رسیده است. این کلیات، جامع‌ترین چاپی است که بیشتر آثار خوشحال خان از جمله غزلیات، قصاید، رباعیات، بازنامه، سوات‌نامه، فضل‌نامه، قطعات، متفرقات، فال‌نامه، اخلاق‌نامه، طب‌نامه، فراق‌نامه و اشعار فارسی را در خود جای داده است. اندکی پس از انتشار این کتاب، آن را از بازار قندهار تهیه کردم و در یادداشت حاضر نیز از همین کتاب بهره برده شده است.
به‌هرحال، اگر اهل کتاب و مطالعه و به خصوص از علاقه‌مندان خواندن اشعار پشتو باشید، حتماً خوشحال خان را به عنوان یکی از شاعران پشتوزبان می‌شناسید که درست هم است، اما او در مراودات خود فارسی صحبت می‌کرد و حتا به فارسی شعر می‌سرود. اشعار فارسی خوشحال خان ختک، سلیس، روان، نغز و پُرمعنا است. او در اشعار عاشقانه فارسی، سبک عراقی و هندی را به هم‌آمیخته و به نوآوری‌هایی نیز دست زده است، اما در اشعار حماسی، از سبک خراسانی استفاده کرده است. دو نمونه از اشعار عاشقانه فارسی خوشحال خان را با هم مرور می‌کنیم:
چون نظر بر خال خوبان داشتم
تخم غم را در دل خود کاشتم
تا شدم مفـتون زلف آن نـگار
خود به رسوایـی علم افراشتم
خـوب‌رویان را وفـا کمتر بـود
بر غلط بود آنچه من پنداشتم
گوش از آن کردم بقول پندگو
از تو می‌گوید سخن انگاشتم
*****
خود را بروی خوب چو مفتون کند کسی
وانگـاه یـاد مـحنـت مـجنون کند کسی
کاهی به چشم آدمیان، آن پـری نـه ای
از بهـر دیدن تـو چه افسوس کند کسی
سـاقی بیار بـاده که فـرداسـت آن ظهور
دل را نه بهر نسیه چه محزون کند کسی
بیگـانـگیست مـذهـب خوبـان با آشـنا
باور به عهد و قول بتان چون کند کسی
دارم مـتاع در گـران‌مـایـه کی دهـم
سود اگر به ملک فریـدون کند کسی
دیدم عطـای چرخ از آن توبه کرده‌ام
باشد روا که منت هر دون کند کسی
آدم صفت ز روضه رضوان بـدر شوم
ما را اگر ز کوی تو بیرون کند کسی
اول وفـا نـکـرد به خوشــال بـیـنوا
رسم وفا بجاست گر کنون کند کسی
*****
تذکره‌ها، سال وفات خوشحال خان را ۱۱۰۰هجری قمری نوشته‌اند که با این حساب، او ۷۸ سال عمر کرده است. آرامگاه خوشال خان در منطقه «اگوره» حدفاصل شهر پیشاور و راولپندی واقع شده است. یادش گرامی باد

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.