احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۱ سرطان ۱۳۹۸
در خیلی از جاهای جهان، رتبۀ مکاتب براساسِ نتایجِ آزمونهای درسی ملی تعیین میشود. در پنجسال گذشته، رسانههای پرتگال رتبهبندی مکاتب را بر اساس اطلاعاتِ وزارت آموزش این کشور منتشر کردهاند. اما، منتقدان میگویند درست نیست مکاتب را تنها بر اساس نتیجه آزمونهای درسی ملی رتبهبندی کرد. مکاتب خصوصی همیشه بالاترین رتبهها را داشتهاند، اما آیا واقعاً بهترین مکاتب هستند؟ یا از برتریشان از این روست که همیشه دانش آموزانی از خانوادههای ممتاز را به شاگردی میپذیرند؟
به گزارش یورونیوز، کارلا، مادرِ کاترینا هر روز صبحانه دخترش را آماده میکند و بعد او را به مکتب میرساند. با وجود اینکه مکتب «سرچو» در یکی از محلات پر درد سرِ شهر پورتو پرتگال قرار دارد و رتبه ملیاش هم بسیار پایین است اما کارلا، این مکتب را برای دخترش انتخاب کرده است. کارلا میگوید: «نگران رتبه مکتب نیستم. مهم این است که دخترم حس خوبی دارد، پیشرفت تحصیلی دارد و در خانه درس میخواند».
کاتارینا که دختر کوچک کارلاست در مکتب، «علوم فناوری» میخواند و صنف دهم است. او بورسیهیی دارد که میتواند با آن موسیقی هم بخواند. کاتارینا در این مکتب خوشحال است و میگوید مشکل نه از برنامه درسی بلکه از بی انگیزهگیِ دانشآموزان است. او میگوید: «خیلیها درس نمیخوانند، زحمتی نمیکشند، اما بعضیها نمراتِ خوبی میگیرند و به دانشگاه میروند تا طب، انجنیری و حقوق بخوانند».
مانویل اولیویرا مدیر این مکتب ابتدایی، بیانگیزهگی دانشآموزان را نتیجه فقر و بیکاری خانوادههایی میداند که به تحصیل بهایی نمیدهند و بنابراین معتقد است که رتبهبندی ملی مکاتب بیمعناست.
او می گوید: «نمیتوان رتبهبندی دولتی را نادیده گرفت، چون به هر حال مکتب ما بهخاطر موفقیتش از سوی دولت حمایت میشود، اما با این وجود، نمیتوانیم مقایسه نابجا هم بکنیم. مثلاً در موردِ مکاتب خصوصی، مساله در کل چیز دیگری است، چون آنها دانشآموزان و معلمهایشان را خودشان انتخاب میکنند و برنامه آموزشی مخصوص دارند».
مکتب دیگری در یکی از شیکترین محلاتِ پورتو، در صدرِ رتبهبندی مکاتب جا دارد. اما ماریا ترزا نوگریا، مدیر این مکتب خصوصی هم با برنامه رتبهبندیِ مکاتب که رسانهها بر اساس اطلاعات وزارتِ آموزش منتشر میکنند چندان موافق نیست. او معتقد است که این مکتب رهبران آینده را تربیت میکند و میگوید: «منصفانه نیست که ارزیابی فقط با معیارِ درسی باشد، چون دانشآموزان تواناییهای بسیار متنوعی دارند. مقایسه با معیار درسی بین مکاتب معمولی و مکاتب خصوصی به نظر من منصفانه نیست. در واقع مکاتب خصوصی مثل مکتب ما از شرایط ویژه بهرهمندند».
این مکتب خصوصی، یک شیوه آموزشی جامع و مخصوص برای هر فرد دارد که شامل فعالیتهای متفرقه و برنامههای داوطلبانه میشود. دانشآموزان معتقداند پرداخت هزینه بالای این مکتب سرمایهگذاری مطمینی برای آینده است. کارولینا سیلوا که یکی از این دانشآموزان است در پاسخ اینکه آیا تحصیل در این مکتب ارزش هزینه آن را دارد میگوید: «بله، قطعاً، چون به من کمک میکند شخصیتم رشد کند و همۀ اینها در آینده درهایی را به روی من باز میکند که اگر در مکتب عادی درس میخواندم به رویم باز نمیشد».
یکی از محلات فقیرنشین در شهر برلین آلمان، بهنام «گروپیوشتات»، میزبان مکتبی است که زمانی مکتب شبانه نه چندان خوبی بود. خشونت در آن جریان داشت، معلمهایش ناتوان بودند و دانشآموزان آن هم گهگاهی غیرحاضر بودند.
رینهالید فیشر مدیر این مکتب میگوید: «قبلاً اتفاقات زندهگیِ خصوصی و مسایل بیرون از مکتب در زندهگی دانشآموزان بر همه چیز غالب بود و معلمها فقط سعی…
میکردند گروههای مختلفی را که با هم دعوا داشتند کنترل کنند».
شرایط خیلی بدی حاکم بود، سرانجام والدین توماری امضا کردند تا اوضاع را بهتر کنند. ایدهیی شکل گرفت که بسیار موفق بود. در قدم اول، مکتب همسایه با مکتب قدیمی یکی شد. ساختمانی تازه بنا شد و یک مکتب جامع شکل گرفت. مددکاران اجتماعی، بیشتر با دانشآموزان کار کردند و رابطه معلم و شاگردی هم از نو ساخته شد.
گیدو بنکه، مددکار اجتماعی در این باره میگوید: «یک تحول کامل بود. مکتبی که نزدیک بود بسته شد به یک موسسه برجسته تبدیل شد که هر کار تازهای را در آن امتحان میکنند و همه افراد برای یک هدف مشترک کار میکنند».
اما فقر این محله مشکلی اساسی است. سه چهارم از والدین حتا نمیتوانند سال ۱۰۰ یورو برای تهیه کتابهای درسی بچههایشان هزینه کنند. مدیر مکتب در بارۀ معلمها میگوید: «معلمهایی استخدام کردیم که به این پروژه به کار در یک ساختمان مشترک و نوعِ کار همگانی که اینجا میکنیم علاقمند بودند».
هشتاد درصد از معلمها جدید اند و اِرکان کاراکایا یکی از آنهاست. او اصلاً اهل جنوب آلمان است، جایی که حقوق معلمها بیشتر و فشار کاری مکاتب هم کمتر است. او میگوید: «این مساله که آنها همه چیز را (در این مکتب) عوض کردهاند برای من تعیین کننده بود. در جنوب، بیشتر مکاتب هیچ تغییری را نمیپذیرند و همان شیوه قدیمی را تکرار میکنند».
ارکان میتواند مفاهیم نوین گروهدرمانی را در صنفاش به کار بگیرد و حتا رفتار اجتماعی شاگردانِ خاصی را بهتر کند. از آموزش سنتی خبری نیست. کودکان حتا میتوانند صنف خودشان را رنگ کنند.
حضور معلمهای تازه باعث رویکردهای نو به دانشآموزان شده است. هر معلم مسوول یک گروه سنی است، کاری که اعتماد و صمیمیت بیشتری ایجاد میکند. یاسیم لیوما، یکی از شاگردان این مکتب میگوید: «معلمان تازهیی داریم که میدانند چطور نظرشان را اعمال کنند. مهربانتر هم هستند اما بچهها حرفشان را خیلی بیشتر از قبل گوش میکنند».
Comments are closed.