احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۱۱ سرطان ۱۳۹۸
بخش هجدهم/
چرا به جمعیت اسلامی افغانستان پیوستید؟
در آن زمان، حزب اسلامی معتقد بود که باید دست به سبوتاژ و انفجارات در داخلِ افغانستان زد. ما با نفسِ مبارزه مخالفت نداشتیم، اما انتقاد بالای شیوه و نحوۀ کار داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که حکمتیار قدرتِ ادارۀ کارها را ندارد و بیشتر احساساتی تصمیم میگیرد و تصمیمهایش بسیار ژرف و معقول نیست و در اثر همان اشتباهات بود که کودتای ۱۳۵۳ با همۀ قدرت خویش ناکام شد و بعداً اکثر برادرانی که در پوهنتون بودند یا وظایف دیگر، به طرف بدخشان و پکتیا حرکت کردند و در آنجا جنگهای مسلحانه را آغاز کردند که داکتر عمر و یک تعداد برادران دستگیر شدند و این یک اشتباه عظیم بود. بعداً در سال ۱۳۵۴ به امید اینکه کودتا در کابل صورت میگیرد، در اطراف و سایر نقاط اغتشاش به وجود آمد، بازهم این مسأله یک اشتباه بود و برنامه غلط و نادرست ثابت گردید. ما بر سرِ این مسایل انتقاد میکردیم و میگــفتیم اگــر میخواهید جنگ گوریلایی را آغاز کنید، باید اساسات و شیوۀ آن را در نظر بگیرید نه اینکه به شکل پراکنده که گاهی در پنجشیر و گاهی در ارگون قیامها صورت گیرد و این حرکات و بغاوتهای پراکنده و بیسروسامان را به نفع افغانستان و نهضت اسلامی نمیدانستیم. همان بود که با استاد ربانی و برادرانی که دور استاد جمع شده بودند، همنظر گردیدیم و به جمعیت اسلامی وفادار ماندم.
زمانی که شما به جهاد و مبارزه آغاز کردید، محصل بودید. پس تاکتیکهای جنگ چریکی را که امروز به یک علم تبدیل شده چهطور آموختید؟
جنگ در خودِ جنگ آموخته میشود، اگرچه من مطالعه زیاد داشـتم، اما نسبـت به همـه نفـسِ خـودِ تجـربه بود که مـا را پختـه
ساخت.
اسلام در افغانستان به شکل عنعنوی و سنتی آن وجود داشت و شما جوانان مسلمان، اسلام سیاسی را در افغانستان مروج ساختید. دقیقاً این مفکوره را از کی تقلید کردید؟
اسلام یک مفکورۀ بیگانه و وارداتی در افغانستان نبوده و نیست؛ مفکورهیی است که بعد از مطالعه و درک دقیق، انسان میفهمد که اسلام تنها به روزه و زکات دادن تکمیل نمیگردد، بلکه در یک جامعۀ اسلامی انسان باید در همۀ شؤون زندهگی خویش قرآن و اوامر الهی را پیـاده کند. این مفکوره بیشتر توسط استادان افغانی که در مصر تحصیل کرده بودند و با سازمان اخوانالمسلمین در تماس بودند، داخل افغانستان شد. من یک مسلمان بودم و بعد از یک سلسله مطالعات دریافته بودم که جز اسلام هیچ نظام و هیچ قانونی نمیتواند زندهگی معقول باشد؛ بنابراین به این مفکوره پیوستم و یک تعداد کتبی را که در آن زمان داخل افغانستان میشد، مثلاً کتب سید قطب، محمد قطب، مولانا مودودی و دیگران و یک تعداد رسالههایی که توسط افغانها نوشته میشد، همه سبب شد که این مفکوره و کتب را بیشتر بیاموزیم.
جنگهای گوریلایی شما بیشتر به جنگهای چریکیِ کدامیک از رهبـران این شیـوه شـباهت دارد؟ مـائو؟ چگوارا؟ امام شامل؟
در این قسمت باید بگویم که از منابع مختلف استفاده کردهام و به یقین استفادهیی که از سیرت نبوی (ص) کردهام، از کمتر کتب سود بردهام.
زمانیکه تازه مبارزه را آغاز کردید، آیندۀ افغانستان را چگونه پیشبینی میکردید و حالا که از آن روزها چهارده سال میگذرد چگونه میاندیشید؟
زمانی که مبارزه را شروع کردم، بهروشنی دیده میشد که روسها نظراتِ شوم و برنامههای خاینانه دربارۀ افغانستان دارند و میپنداشتم که اگر جلو این نظرات گرفته نشود، روزی وطن ما به کامِ آنها فرو میرود و دیده شد آنطور که تصور میکردیم و میگفتیم، همانطور شد. مگر حالا به آیندۀ افغانستان سخت خوشبین هستم و امیدوارم که صلح و آرامش بار دیگر به افغانستان برمیگردد و یک نظام اسلامی که خواست اکثریت مردم باشد، در افغانستان مستقر میشود.
آیا میتوانید از تلخترین و شیرینترین خاطراتتان به ما بگویید؟
در زندهگی انسان فراز و نشیبهای گوناگون وجود دارد، اما آنطور حادثهیی که مرا بسیار خوشحال ساخته باشد و یا بسیار غمگین، در زندهگی من نیامده؛ زیرا من به لطف پروردگار در برابر حوادث عافیت دارم، نه از مسألهیی بسیار خوشحال میشوم و نه بسیار غمگین.
شغل مورد علاقۀتان چیست؟
مطالعه.
غیر از مسایل نظامی چه مطالعه میکنید؟
در صورتی که فرصت دست دهد حافظ را، این شاعر گرانمایۀ فارسی است. غزلهای او سرود من است.
امروز چه کسی دوست و چه کسی دشمنتان است؟
دشمنان افغانستان دشمنانِ من استند و آنها نیروهایی استند که به مردم ما جنگ را تحمیل میکنند. دیروز شورویها دشمنانِ ما بودند و امروز پاکستانیها و…
کدام نوع اسلحه را دوست دارید؟
کلاشینکوف. برای من این اسلحه حیثیت قلم و کاغذ را پیدا کرده است.
آیا متأسف نیستید که از تحصیل بازماندید؟
طبیعی است. هر انسان با نهایت خرسندی در جهت کسب تحصیلات عالی گام برمیدارد و از کامیابیهای علمی خود احساس سربلندی میکند، نه اینکه از فیر نمودن گلوله، آنهم بر بدن انسانهای زنده. با افسوس که اوضاع و شرایط مرا ناگزیر ساخت که به جنگ دست بزنم.
شما مرد ثروتمندی استید؟
من که ثروتی ندارم.
از میان سیاستمداران کی مورد احترام شماست؟
از معاصرین هیچکس.
چند افسر بلندرتبۀ شوروی به شما جاسوسی میکردند؟ آیا میتوانید از آنها نام ببرید؟
من به افشاگری علاقهیی ندارم.
غذای دوستداشتنیتان چیست؟
هر چیز را که با شیر ارتباط دارد.
از میوهها؟
سیب.
آیا شما کسی را کشتهاید؟
من بیشتر فرمانده بودهام نه تیرانداز.
آیا دستور کشتن اسیران شوروی را صادر کردهاید؟
من یک نفر اسیر را نکشتهام و نه به امر من کشته شدهاند. نه روس و نه غیر روس.
کدام شغل را به پسرتان احمد در نظر دارید؟
این به استعداد و قابلیت خودش ارتباط دارد. به نظر من سیاستمدار و دیپلومات بهتر است.
Comments are closed.