گزارشگر:روحالله یوسفزاده the_time('j F Y');?>
حدود ۸۰ روز به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری درحالی باقی مانده است که اولاً نهادهای ناظرِ انتخاباتی باور دارند که آمادهگیهای لازم برای برگزاری یک انتخاباتِ شفاف از سوی کمیسیونهای انتخاباتی گرفته نشده و ثانیاً اعضای شورای نامزدان ریاستجمهوری میگویند که اگر از سلامت و شفافیتِ انتخابات اطمینان حاصل نکنند، در انتخابات اشتراک نخواهند کرد. افزون بر این، مسوولان بنیاد انتخابات شفافِ افغانستان میگویند که موضع جامعۀ جهانی در قبال انتخابات ریاستجمهوری «مبهم» است و روند صلح پروسۀ انتخابات را متأثر میسازد.
اگرچه کمیسیون انتخابات، تمام نگرانیهایِ مطرحشده توسط شورای نامزدان و نهادهای ناظرِ انتخاباتی را رد میکند، اما آنچه در بالا گفته شد، تصویری کُلی از انتخابات ریاستجمهوری افغانستان است که باید در ششـم میزانِ سال جاری برگزار گردد. نکتۀ برجستهیی که از این تصویر بهدست میآید، انفعالِ نامزدان انتخابات ریاستجمهوری ـ بهجز اشرفغنی رییس حکومت ـ است که کیفیتِ آن در هشدار و اعلامیۀ اخیر قابل رؤیت و مطالعه است.
«انفعال» در لغت به معنای «بیکاری، شرمندهگی و پشیمانی» است. در این متن اما منظور این است که نامزدان انتخابات ریاستجمهوری بهجای آنکه برای تأمین سلامت و شفافیت در انتخابات خود را به آبوآتش بزنند و تکلیفِ خود را با امرِ انتخابات در کشوری با تقلباتِ گوسفندی معلوم کنند، کنجِ عافیت گزیدهاند و هشدار میدهند که به این دلیل یا آن دلیل انتخابات را تحریم میکنیم و یا اینکه اگر از سلامت و شفافیتِ انتخابات اطمینان حاصل نشود، در انتخابات شرکت نخواهیم کرد.
برای واکاوی بیشتر، توضیحاتِ بعدی را به سه بخشِ شالودهشکن و واقعیتپذیر تقسیم میکنیم.
نخست اینکه:
خلافِ آنچه قوانین و هنجارها و آرمانها میگویند، تجربه و واقعیت ثابت کرده که محیط انتخاباتیِ افغانستان شباهتی به محیط خودیارِ بینالملل دارد که در آن هر دولتی مسوولِ دفاع از حقوقِ خود و شهروندانش است. یعنی هر نامزد انتخاباتی باید بپذیرد که پا به میـدانی میگذارد که در آن هرکس به فکرِ بیشینهسازیِ منافعِ خود است و هیچ مرجع و قدرتِ فائقه و مُنصفی وجود ندارد که شفافیت و سلامت را برای او تضمین کند و حتا اگر کسی این تضمین را بدهد، این تضمین خدشهپذیر و شکننده است؛ از اینرو هر نامزدی باید نهایتِ تلاشش را برای حفظ حقوق و پاسداریِ آرایِ هواخواهان و در نهایت بقا در میـدانِ بازی به خرچ دهد. در محیط بینالملل، قواعد و هنجارها و قوانینِ زیادی وضع شده تا به روابط دولتها و کشورها نظم ببخشد و زمینۀ تصادم و برخورد را تخفیف دهد اما این قوانین هرگز نمیتواند منطقِ خودیاری برای دولتها را منتفی سازد و نقش تعیینکنندۀ قدرت و به عبارتی «بازی قدرت» را نادیده بگیرد. انتخابات افغانستان را هم قوانین و هنجارها بهتنهایی مدیریت کرده نمیتواند و متغیرهایِ فراوانی در شکلدهی به آغاز و انجامِ آن دخیل اند.
دوم اینکه:
اعضای کمیسیونهای انتخاباتی مسلماً تلاشهایشان را برای مدیریتِ سالم و شفافِ انتخابات به کار میبندند، آنها این کار را دستکم برای حفظ آبرویِ خود و نجات از پسلرزههایِ انتخاباتی انجام میدهند. اما نامزدانِ انتخابات باید این تلاشها را در پسزمینۀ افغانسـتان و ویژهگیهای ساختاری ـ کارگزاریِ آن بپذیرند که با ضعفها، آلودهگیها و محدودیتهایِ فراوان همراه است و حاصلِ کار با نمونۀ آرمانی، زمین تا آسمان فاصله دارد. «تقلب» عنصری واقعیتپذیر در معرفی انتخاباتِ افغانستان است. اگر ما در انتخابات، نمونههایِ آرمانی را معیار قرار دهیم، حاصلِ کار سرخوردهگی و در نهایت، ترکِ تجربۀ دموکراسی بهصورتِ کُل خواهد بود.
سوم اینکه:
طرفِ هشدارِ نامزدان انتخابات ریاستجمهوری چه کسی یا کسانی استند. اگر طرفِ هشدار کمیسیونهای انتخاباتی باشد، باید گفت که آنها در عالمِ «مأموریت و معذوریت» از برگزاری سالمِ انتخابات اطمینان میدهند. اگر طرفِ هشدار آقای غنی است، باید گفت که او «سردار فاتحِ تقلباتِ گوسفندی» است و برای او قهرِ دستهجمعیِ نامزدان با انتخابات، پیروزیِ از پیش اعلامشده تلقی میشود. و اگر طرفِ هشدارِ شما جامعۀ جهانی است، باید گفت که آنچه جامعۀ جهانی خوانده میشود، کشورهایی هستند که خود در دوراهی و تذبذبِ صلح و انتخاباتِ افغانستان قرار گرفتهاند و دقیقاً معلوم نیست که این دو امرِ دشوار را چگونه جمع خواهند کرد. اما اگر نامزدان انتخاباتی، انتخابات را تحریم کنند؛ این دشواری آسان میگردد و با تمدیدِ حضورِ آقای غنی در قدرت، برنامۀ صلح با خیالِ راحتتر تعقیب میشود.
با این اوصاف، تأکید میشود که اعضای شورای نامزدان انتخابات ریاستجمهوری اولاً درک کنند که در چه کشوری پا به میـدان گذاشتهاند؛ ثانیاً بفهمند که حریف یا حریفانِ اصلیِ آنها چه کسانی با کدام فرهنگ اند و ثالثاً جامعۀ جهانی را که در برزخ صلح ـ انتخابات قرار دارد، به سمتِ تعویق و تعلیقِ انتخابات و در نهایت پیروزیِ حریفِ اصلی سوق ندهند.
Comments are closed.