گزارشگر:روحالله بهزاد - ۱۸ سرطان ۱۳۹۸
اعلامیهیی که پس از دیدار طالبان و هیأت افغانستانی در دوحه پخش شد، ناروشن، متناقض و گمراهکننده است. طالبان در این اعلامیه به تمام پرسشهای طرف افغانستانی با اصطلاح و پیشوند «ارزشهای اسلامی» پاسخ گفته اند؛ در حالی که متون اسلامی در جامعۀ ما با تفسیرهای گوناگونی مواجه است. تفسیر اسلام و ارزشهای اسلامی در هر منطقۀ افغانستان، تفسیر و تعبیر متفاوت و حتا متضاد دارد. مکتب رفتن در جهان ذهنی و باورهای بخشی از مردم مناطق جنوب همطراز با کفر و بیدینی به حساب میآید؛ حال آنکه در شمال، شرق و حتا بخشهایی از جنوب این تفسیر طرفدار و خریدار چندانی ندارد.
نمایندهگان طالبان در این نشست به درس خواندن بانوان موافقت نشان داده، اما گفته اند که صنفهای درسی دانشآموزان دختر و پسر باید جدا باشد و نیز زنان و مردان به صورت مختلط در محیط کاری حضور نیابند. گروه طالبان اما از ارایۀ دیدگاهشان در پیوند به کارکردن بانوان در عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بهویژه اشتراک بانوان در مناسبات قدرت طفره رفته اند که خود عدم موافقت این گروه با کار کردن بانوان در عرصههای سیاسی و فرهنگی-اجتماعی را بازتاب میدهد. این استدلال شاید در آیندۀ سیاسی افغانستان با طالبان، به این گروه مجال دهد تا جلو نامزد شدن یک بانو در انتخابات ریاستجمهوری را با این استدلال بگیرد که رییسجمهور شدن یک بانو با «ارزشهای اسلامی» همخوانی ندارد. وضعیت نامناسب سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ بخشهای زیر سلطۀ این گروه در افغانستان، محصول تفسیر و خوانش ویژۀ طالبان از دین اسلام و متون دینی است. در این مناطق، طالبان به دختران اجازۀ درس خواندن و کارکردن را نمیدهند. مکاتب این مناطق یا سوزانده شده و یا هم بسته نگهداشته شده است. اگر منظور طالبان از ارزشهای اسلامی، وضعیتی است که این گروه در بخشهایی از افغانستان آن را در هجده سال گذشته به نمایش گذاشت، بدون تردید برای مردم افغانستان قابل قبول نیست و نخواهد بود.
در کنار این، ابهام دیگری که در اعلامیۀ طالبان و در مذاکرات نمایندهگان این گروه با هیأت مذاکرهکنندۀ افغانستانی وجود داشت، در پیوند به نوع نظام سیاسی مورد نظر این گروه برای آیندۀ افغانستان است. طالبان به طرف هیأت افغانستانی گفته اند که خواهان «حکومت اسلامی» در افغانستان اند. این گروه اما مُدل حکومت اسلامیِ مورد نظرشان را مشخص نساختهاند. معلوم نیست «حکومت اسلامی» «نظام اسلامی» مورد نظر و توافق طالبان، «امارت اسلامی» است، یا «خلافت اسلامی» و یا نظام جمهوری. خوانش طالبان از «ارزشهای اسلام» و «اصول و قوانین اسلامی» کاملاً انتزاعی و غیرملموس است. این گروه حتا یک متن مکتوب و مدون-هرچند فشرده و کوچک-، از آنچه آنها با پسوندها و پیشوندهای «اسلامی» یاد میکنند، ارایه نکرده اند تا بالای آن غور شود.
تصورات زیادی از اعلامیۀ طالبان و گفتوگوی این گروه با هیأت افغانستانی متصور و مطرح است که در این کوتاهه نمیگنجد، اما آنچه عجالتاً قابل ذکر است، این که اعلامیۀ اخیرِ محصول دو روز گفتوگوی طالبان و هیأت گفتوگو کنندۀ افغانستانی، پُر از واژههای مبهم و اصطلاحات قابل تفسیرهای جنجالبرانگیز است. مبهم و کُلی سخن گفتن طالبان به این معنا نیز میتواند باشد که این گروه نشستهای بینالافغانی را دستکم میگیرد و فکر میکند نباید در این نشستها واضح و پوستکنده سخن بگویند. محاسبۀ طالبان شاید این است که از دستِ هیأت افغانستانی و سیاستمداران و اپوزسیون سیاسی افغانستان کاری ساخته نیست و هرچه در پروسۀ صلح برای گفتن است را باید با امریکاییها در میان گذاشت و با آنان توافق کرد.
به هر صورت، مورد دیگری که قابل نگرانی است، این که چشمانداز مذاکرات بینالافغانی چندان روشن و با دستاورد نمینماید. انتظار مردم افغانستان این است که نمایندهگان امریکا در مذاکراتشان با طالبان، خطهای سرخ و دستاوردهای مدنی و ارزشهای جامعۀ نوین افغانستان را شدیداً لحاظ کنند و روی حفظ و احترام به آنها تأکید داشته باشند. آنچه از آن به عنوان «ارزشهای نوین» و «دستاوردهای هجده سالۀ افغانستان» یاد میشود، مانند اعلامیۀ طالبان انتزاعی و غیرملموس نیست. آزادی بیان، دموکراسی، نظم جمهوری، کثرتگرایی، حقوق بشر و… همین ارزشها اند که هم به صورت مکتوب توضیح داده شد و هم به صورت ملموس در افغانستانِ پس از ۲۰۰۱ تمثیل شده و قابل لمس و مشاهده میباشد.
دیده شود که طرفهای مذاکرهکننده بهویژه امریکا و جامعۀ جهانی چقدر از این ارزشهای مدرن و سرمایهگذاری میلیاردی خود در افغانستان حمایت میکنند. همچنان دیده شود که آیا طالبان در رویکردشان تغییر ۳۶۰ درجهیی به میان میآورند و ارزشها و دستاوردهایی که با سرمایهگذرای امریکاییها در افغانستان به وجود آمده است را رعایت و به آن احترام میگذارند یا خیر؟
Comments are closed.