احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۲ سرطان ۱۳۹۸
اخیراً به دنبال ختم نشست صلح قطر، نشستی به اشتراکِ چهار کشورِ مهم در قضیۀ افغانستان در چین برگزار شد. در این نشست که کشورهای امریکا، چین، روسیه و پاکستان شرکت کرده بودند، روی وضعیت جاریِ امنیتی ـ سیاسی در افغانستان بحث شد و گفته شد که باید جنگِ هجدهساله در افغانستان به پایان برسد و نیز از طالبان خواسته شد که با دولت افغانستان رو در رو صحبت کنند. با این حساب، بحث صلح افغانستان حالا از میزِ امریکا و طالبان در مرحلۀ هفتم و نشستهای بینالافغانی، به مرحلۀ مهمترِ دیگری رسیده و در آن باید کشورهای مهمی مثلِ چین و امریکا و روسیه و پاکستان به شکلِ مشترک روی آن بحث و تبادل نظر کنند و روی موضوعاتِ اساسی توافق نمایند.
ناممکن به نظر نمیرسد که طالبان با دولت افغانستان رو در رو گفتوگو کنند؛ اما هنوز سوال این است که آیا کشورهای یادشده میتوانند افغانستان را با این نشستها و تبادلِ نظرشان به صلح برسانند؟ زیرا کشورهایی مثل روسیه و امریکا در برخی نقاط جهان رقابتهایِ جدی با هم دارند، چین و امریکا در فصل جنگِ تجاری بهسر میبرند و همینگونه پاکستان کشوری که رابطهاش را با سه کشورِ یادشده به گونۀ متعادل حفظ کرده، اکنون روی موضوع افغانستان میتواند دچار عدمِ تعادل شود. در عین حال، امریکا و روسیه روی کشاندنِ پای طالبان به میز مذاکره و بحث صلح در افغانستان رقابت دارند و هرکدام نگران و بیمناکِ حضور دیگری در آیندۀ افغانستان اند. با آنهـم، روابط و تعاملاتِ این دو کشور به گونهیی است که گویی میتوانند افغانستان را نقطۀ قابلِ اعتماد و قابل اتکایِ مشترک برای تعاملِ خویش بسازند. همینگونه کشور چین به عنوان متحد استراتژیکِ پاکستان، نقاط مشترکِ قابل تعاملِ زیادی در مورد افغانستان با اسلامآباد دارد که میتوانند روی آن حساب باز کنند.
طبیعی است که هم امریکا و هم روسیه و هم چیـن روابط خاصی با پاکستان دارند. این رابطۀ سهجانبۀ پاکستان با این کشورها، فرصت را به هر سه کشورِ کلان میدهد که اسلامآباد را در امرِ ایجاد یک بستر و صفحۀ جدید برای افغانستان ترغیب کنند؛ زیرا ممکن نیست که جنگ یا صلح در افغانستان بدون حضور و نقشِ پاکستان به نتیجه برسد. بنابراین فرصتی که در چین فراهم شده، حداقل بخشِ مهمی از کاری است که میتوان برای صلح در افغانستان صورت داد.
مسلماً تا زمانیکه کشورهای مهمِ منطقه و جهان که اکنون روی جنگ در افغانستان متمرکز اند، به شکلِ جامع و مشترک روی یک نقشۀ صلح در افغانستان توافق نکنند، ممکن نیست که این کشور روزهایِ خوب را در زندهگیاش شاهد باشد. تلاشهای ایالات متحدۀ امریکا در امر صلح در افغانستان تا کنون اگرچه مبهم و تاریک مینماید، اما قدمهای مهمی است که برای افغانستان به عنوان مقدمه برداشته شده؛ مشروط بر اینکه مثل نشست چهارجانبهیی که در بیجینگ دایر شد، هرچه زودتر پای کشورهایی مثل ایران و هندوستان و کشورهای مهم در حوزۀ آسیای مرکزی که در تحولات اخیر افغانستان به عنوان بازیگرانِ خاموش نقش داشتهاند و نیز پای کشورهای عربی و کشورهای حوزۀ خلیج فارس به میـدان کشانده شود. شاید امریکا به عنوان یک قدرتِ کلانِ جهانی و به عنوان کشوری که در افغانستان منافعِ خودش را به قوت و قاطعیت دنبال میکند، بر اساسِ پالیسیهایِ خویش بتواند یک اجماع کلانِ منطقهیی را در قبال افغانستان به وجود بیاورد، اما در صورتیکه بقای افغانستان به عنوان یک کشور مستقل در آن معاملات به باد معامله گرفته نشود.
پیشنهادِ ما به ایالات متحدۀ امریکا این است که باید در متن و ادبیاتی که توافقنامۀ صلح را سامان میدهد، افغانستان کشوری مستقل و مُدرن به حساب آید و کشور پاکستان باید حداکثرِ صداقتِ خودش را با تغییر رویکرد راهبردی در قبال افغانستان نشان بدهد. تا زمانی که تأثیر تلاشهای منطقهیی و جهانی در مورد صلح افغانستان را در تغییر چشمانداز و سیاست سنتیِ پاکستان در قبال افغانستان شاهد نباشیم، نمیتوانیم از نشستهایِ موجود نتیجۀ مثبت بگیریم.
Comments are closed.