احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نثاراحمد فیضی غوریانی - ۳۱ سرطان ۱۳۹۸
جناب آقای خلیـلزاد!
میخواهم که در آغاز از تلاشهای موثرِ شما برای استقرار صلح در کشورِ نازنین و زیبا ولی با تأسف درهمشکسته و ویرانم ابرازِ امتنان کنم. امیدوارم تلاشهایتان به همان جایی ختم شود که مردم افغانستان آرزویِ آن را از چهار دهه در دل میپرورانند.
ابتدا لازم میدانم چند کلمۀ کوتاه از خود بگویم. من به یک خانوادۀ جهادی تعلق دارم که سالها برای آزادی و شکوفاییِ کشورم رزمیدهام. در سالهایی که طالبان بر افغانستان تسلط یافتند، به خارج از کشور رفتم و با دمیدن هوای نوِ سیاسی در کشور پس از کنفرانس بن، دوباره به افغانستان برگشتم تا در آبادی و استقرار صلح در آن به سهمِ خود نقش ایفا کنم. در سالهای جهاد تعدادی از اعضای خانوادهام و از جمله برادرم شهید شدند. اما فضای جدید سیاسیِ کشور این آرزو را دوباره در دلم مثل اکثریتِ شهروندانِ افغانستان زنده کرد که روزهایِ سیاه پایان یافته و ما به آرمانهای بزرگِ خود دست پیدا میکنیم. به همین دلیل، من در دور شانزدهم مجلس نمایندهگان به عنوان نمایندۀ مردم هرات وارد مجلس شدم و تلاش کردم که در تغییر مثبتِ وضعیت موثر باشم.
میدانم که مردم افغانستان چقدر به صلح و آرامش نیاز دارند. صلح از اولویتهای اساسیِ ماست که با وجود تلاشهای زیاد هنوز چیزی در حدِ یک آرمان و آرزو باقی مانده است. شاید عوامل زیادِ داخلی و خارجی دخیل بودند که نگذاشتند مردم افغانستان به این آرزوی دیرینۀشان برسند. اما حالا فکر میکنم که با تلاشهای شما، حکومت افغانستان و دیگر جناحهای سیاسی، احتمال دارد که ما شاهد استقرار صلح در کشور جنگزدۀ خود باشیم.
تلاشهای صلح زمانی نتیجۀ مثبت میدهد که تمامِ مردم بتوانند در آیینۀ آن خود را ببینند و به هیچیک از طرفها صدمه وارد نشود. صلح عزتمند و توام با گذشت، میتواند آیندۀ سیاسی افغانستان را ضمانت کند. در این شرایط نیاز است که تمام طرفهای درگیرِ جنگ و از جمله طالبان، به صلح به عنوان یک ضرورت نگاه کنند. رسیدن به قدرت سیاسی، یک مسأله است که میکانیزمهای خاصِ خود را دارد و نباید با موضوع صلح یکی پنداشته شود. استقرار صلح، باز شدنِ راه برای دموکراسی واقعی در افغانستان باید باشد و نه برگشت به گذشته. به همین دلیل پیش از هرگونه مذاکره و گفتوگوی طرفهای درگیر، که اینجا بیشتر طرفِ خطاب طالبان است، باید آتشبس را به رسمیت شناخت و دست از جنگ برداشت.
ادامۀ جنگ در عین مذکرات صلح، نیتِ کسانی را که در جهت صلح کار میکنند زیر سوال میبرد. مهمترین کاری که شما به عنوان نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا که همپیمان استراتژیک افغانستان است، باید انجام میدادید این بود که هیچ مذاکرهیی را بدون آغاز آتشبس قبول نمیکردید. مذاکراتِ شما بدون ضمانت آتشبس سبب شد که طالبان به عنوان ابزار از جنگ در گفتوگوهای صلح استفاده کنند و دریای خون در افغانستان بهراه اندازند. آیا شما خبر دارید که از آغاز گفتوگوهای شما با طالبان، این گروه مرتکب چند جنایت ضدبشری شده است؟ آیا میدانید زمانیکه شما با نمایندهگان طالبان مصروف گفتوگو هستید، این گروه جانِ چه تعداد انسانِ بیگناه و بیدفاع را میگیرد؟
شما باید پیامدهای مذاکراتِ خود را محاسبه کنید و بهاصطلاح آب را نادیده موزههایتان را نکشید. شما افغانستان را در وضعیتِ بغرنجی قرار دادهاید. مردم نسبت به آیندۀ خود بسیار نگران و نااُمید اند. این وضعیت میتواند دستاوردهای هجده سالِ اخیر را به خطر مواجه کند. طالبان تا هنوز انعطافی در مواضعِ خود نشان ندادهاند که بتوان به آیندۀ صلح خوشبینانه نظر کرد. شما در این کشور زاده شدهاید و میدانم که عشقتان به آن هنوز پابرجا و استوار است؛ لطفاً از همین منظر به مسایل نگاه کنید و طالبان را وادار سازید که تا پایان گفتوگوهای صلح، آتشبس را به عنوان اقدامی صلحخواهانه ـ اگر به چنین چیزی اعتقاد دارند ـ بپذیرند. شما توانایی چنین کاری را دارید و میدانم که بیش از هر کسِ دیگری میتوانید با زبان دیپلوماسی طالبان را از انسانکشی و ویرانگری بازدارید.
Comments are closed.