- ۰۷ اسد ۱۳۹۸
بخش نخست/
تنهایی را نباید با ترس از تنها شدن برابر دانست. همۀ آدمها گاهی بهخاطر شرایط تنها میشوند یا خیلیوقتها هم تصمیم میگیرند که تنها باشند. تنها بودن اگر تحت کنترلِ خود فرد باشد، میتواند تجربهیی مثبت، لذتبخش و از نظرِ احساسی روحیهبخش باشد. انزوا یعنی تنهایی و دور از آدمها بودن، معمولاً نشانه تصمیمی آگاهانه برای تنهاییست، اما تنهایی معمولاً انزوایی ناخواسته است.
درکِ تنهایی
تنهایی وضعیتیست که فرد احساسی قوی از خالی بودن و کنار افتادن از جمع دارد. تنهایی چیزی بیشتر از حسِ خواستن یک همراه است. تنهایی یعنی حسِ قطعِ ارتباط و دور افتادن از آدمها، طوریکه داشتن هر نوع ارتباط انسانیِ معنادار سخت یا غیرممکن به نظر برسد. افراد تنها از درون احساس پوچی و خلاء دارند.
تنها بودن و تنهایی یا حتا ترس از تنها شدن باعث ایجاد حس ناامنی، اضطراب و افسردهگی به آدمها میشود. اگر از تنها شدن بترسید، ممکن است بیش از اندازه به انسانها خودتان را نیازمند حس کنید و ممکن است احساس کنید باید همیشه کنار دیگران باشید. درحالیکه اگر احساس کنیم همیشه باید کسی کنارمان باشد، یعنی این نیاز دارد ما را کنترل میکند.
«تنها بودن» برای افراد مختلف معانی مختلف دارد. خیلی مهم است که بفهمید این ترس شما از کجا سرچشمه میگیرد و تا چه میزان این ترس شما و رفتارهایتان را کنترل میکند. به عنوان مثال، اگر عنصر اجتماعی دلیل این ترس است، یا با نگرانی از خشونتهای شخصی در ارتباط است، یا تمرکزتان بیشتر روی یک فرد خاص یا یک نوع افراد خاص است نه هر آدم دیگری، باید متوجه شوید.
شواهد بالینی و تحقیقی این واقعیت را تأیید میکند که در اکثر موارد دلیل اصلییی که زنها و مردها وارد یک رابطه میشوند و بعد در یک رابطه میمانند، بهخاطر ترس از تنها بودن است. و همانطور که هر مشاور خوبی میداند رابطهیی که مبتنی بر ترس باشد، مطمیناً رابطۀ رضایتبخشی نخواهد بود. تا زمانیکه فرد یاد نگیرد از تنها بودن با خود لذت ببرد، یا تنها خواهد ماند و یا در رابطههایی از سر ترس. معمولاً کسانی که با خودشان راحت نیستند، نه تنها نمیتوانند بهترین ورژن خودشان باشند بلکه سطح عمیقتری از صمیمیت با دیگران را هم نمیتوانند تجربه کنند.
در بدترین حالت، ترس از تنها ماندن نامهای مختلفی میگیرد: اتوفوبیا، مونوفوبیا و خودبیزاری. این ترس از تنها ماندن معمولاً تاثیر قابلتوجهی بر کیفیت زندهگی فرد دارد. میتواند منجر به حملات وحشت شود، فرد را از عزیزانش دور کند و زندهگی فرد را به کُلی نابود کند. علایم این مشکل معمولاً تنگی نفس، نفسنفس زدن، نامنظم شدن ضربان قلب، عرق کردن، حالت تهوع و احساس عمومی ترس است. البته هرکس به روش خاصِ خود ترس از تنها شدن را تجربه میکند و علایم خاص خود را دارد.
تأثیرات تنهـایی
اثرات تنهایی و ترس از تنهایی میتواند منجر به اضطراب، حملات وحشت، فوبیا، افسردهگی، خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به الکول و بیماریهای حاد و مزمن شود. تنهایی مزمن (برخلاف تنهایی طبیعی و نرمال که هرکس گاهی اوقات احساس میکند) میتواند وضعیتی جدی باشد و احتمال مرگ به واسطۀ سرطان و همچنین سکته و بیماریهای قلبیعروقی را افزایش میدهد. افرادی که خود را از جامعه دور کردهاند معمولاً کیفیت خواب پایینی هم دارند که باعث میشود به اندازۀ کافی استراحت نکرده و ضعیف شوند.
Comments are closed.