گزارشگر:احمـد عمـران - ۰۸ اسد ۱۳۹۸
رییسجمهوری امریکا دستور کاهش نیروهای این کشور در خاکِ افغانستان را صادر کرد. دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا به مایک پمپیو وزیر خارجۀ این کشور گفته است که آغاز خروج نیروهای امریکایی از افغانستان پیش از برگزاری انتخابات ۲۰۲۰ باید انجام شود. این دستور رییسجمهوری امریکا نشانۀ روشنِ توافق احتمالی آن با گروه طالبان میتواند باشد. به نظر میرسد که اینبار امریکاییها به صورتِ جدی و برنامهریزیشده میخواهند خود را از «دردسر افغانستان» نجات دهند.
آقای ترامپ از آغاز ریاستجمهوریِ خود چندان موافقِ جنگِ افغانستان نبود و میخواست هرچه زودتر از این جنگ خلاصی پیدا کند. راهبرد او برای افغانستان نیز به همین منظور تهیه شده بود که بتواند نقطۀ پایان به جنگ امریکا در افغانستان بگذارد. آقای ترامپ عمدتاً به دلایلِ زیر دیگر نمیخواهد امریکا در جنگ افغانستان دخیل باشد:
۱- جنگ افغانستان، هزینهبرترین و طولانیترین جنگِ این کشور بوده که دیگر حمایتگرانِ چندانی در سطح جهانی و در داخل امریکا ندارد؛
۲- ادامۀ جنگ برای امریکا فرسایشی خواهد بود و سبب خواهد شد که برای دهههای طولانی در این کشور باقی بماند، بدون آنکه چیزی از آن کاسته شود؛
۳- امریکا دیگر منافع چندانی در جنگ افغانستان نمیبیند و به گونهیی فکر میکند که به هدفهای اصلیِ خود در این جنگ دست پیدا کرده است؛
۴- طالبان با توجه به جنگ هجدهسالۀ خود با نیروهای ناتو از ادامۀ جنگ خستهاند و دیگر به فکر حمایت از گروههای تروریستییی که به کشورهای دیگر حمله کنند، نخواهند بود؛
۵- طالبان را میتوان قانع کرد که به روند صلح بپیوندند و در قدرت سیاسی به شکلی که دیگر نیروهای موجود نیز احساس خطر نکنند، مشارکت داشته باشند؛
۶- امریکا میتواند هزینههای جنگ فعلی را به شکلِ دیگری به کار ببرد که نه باعث بدنامی آن کشور شود و نه هم از نظارت بر گروههای تروریستی دست بکشد؛
۷- برای امریکا دیگر مهم نیست که در افغانستان چه نوع رژیمی و با چه نوع ساختاری به وجود آید، همین که خطری از این کشور متوجه امریکا نباشد، کفایت میکند؛
۸- هجده سال تلاشهای جامعۀ جهانی و به ویژه امریکا نتوانست باعث تغییرات آنچنانی در افغانستان شود و این کشور هنوز کشوری سنتی و وابسته به معیارهای قومی و قبیلهیی است؛
۹- امریکا نباید روابط سیاسی و استراتژیکِ خود را با پاکستان فدای جنگ نامعلومِ افغانستان کند و به چیزی امید ببندد که در کوتاهمدت قابل دسترسی نیست، یعنی تبدیل شدن افغانستان به کشوری همپایۀ پاکستان در منطقه.
این مسایل سبب شدهاند که آقای ترامپ طرح خروج از جنگ افغانستان را با جدیت دنبال کند. او طی دورۀ حکومتداریِ خود سردترین روابط را با سران حکومت افغانستان داشت. او به افغانستان سفر نکرد و نه هم خواستار ملاقات با زمامدارانِ ارگ شد. یکی دو باری هم که آقای ترامپ با اشرفغنی رییس حکومت پیشین وحدت ملی دیدار کرد، بسیار خشک و سرد بود و نمیشد گفت که او از چنین دیداری راضی به نظر میرسد. حالا نیز به صورتِ واضح آقای ترامپ با سخنانِ نیشدار و کنایهآمیز نسبت به جنگ افغانستان ابراز نظر میکند و آنگونه که ظاهر قضایا نشان میدهند، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا، میخواهد با دستاورد در مبارزات انتخاباتی آن کشور شرکت کند.
اما قضیه در این طرف یعنی افغانستان چیز دیگری است. در اینجا طالبان به شدت و قساوتِ تمام جنگِ خود را علیه مردم ادامه میدهند، بدون آنکه تشویش و نگرانییی نسبت به پیامدهای آن داشته باشند. آقای غنی با تمام نیرو و انرژی در تلاش است که در انتخابات پیش رو، اگر این انتخابات واقعاً برگزار شود، پیروزی را از آنِ خود بسازد و برای یک دورۀ دیگر در ارگ باقی بماند. این در حالی است که او طی پنج سالِ گذشته ثابت کرده که توانایی مدیریت افغانستان را ندارد و همین حالا کشور به سالهای پایانی حکومت نجیبالله شباهت پیدا کرده است؛ سالهایی که جنگ وارد شهرهای افغانستان شده بود و فقر و ذلت از در و دیوار میریخت.
آقای غنی خود را ناجی افغانستان فرض کرده است و فکر میکند بدون او هیچ فرد و گروهی نمیتواند مشکلاتِ افغانستان را حل کند. توهمِ آقای غنی در حکومتداری به یک بیماریِ روانپریشانه تبدیل شده است. سخنرانیهای او در روزهای اخیر کاملاً افتضاح است و نشان میدهد که جنون و پریشانفکری تعقل درستِ او را از او سلب کرده است. آقای غنی متأسفانه به همان نتیجهیی رسیده که بسیاری از حاکمان تمامیتخواهِ کشور به آن رسیده بودند و آن اینکه مردم از آنها حمایت میکنند و آنها توانایی نجاتِ کشور را دارند. اما میدانیم که چنین برداشتی با واقعیتهای جامعه هیچ همخوانییی ندارد.
ادامۀ حکومت آقای غنی میتواند بحرانِ موجود را با توجه به بیرون شدنِ نیروهای خارجی، بسیار حاد و خطرناک کند. اگر طالبان هم بر اساسِ توافق با امریکاییها وارد قدرت شوند و آنگاه آقای غنی نیز در رأس حکومت باشد، بدون شک افغانستان روزهای بدتری از دهۀ هفتاد را تجربه خواهد کرد. اگر امریکا رفتنی است، باید غنی را هم با خود ببرد، چون به هر حال مردم افغانستان در به قدرت رساندنِ او نقشی نداشتهاند و این کشور میتواند تحفۀ خود را با خود ببرد، تا در عدم حضورِ او مردم بتوانند آیندۀ کشورشان را با زعامتِ جدید و مردمی مشخص کننـد.
Comments are closed.