احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگو کننده: ناجیه نوری - ۱۱ اسد ۱۳۹۸
اشاره: افغانستان دو تلاش عمده را در پیش دارد که یکی انتخابات و دیگری گفتوگوهای صلح است. قرار است هر دو به گونۀ موازی به پیش برده شوند. روزنامۀ ماندگار برای دریافت دیدگاه چهرهها و نخبهگان سیاسی و اجتماعی کشور سلسله گفتوگوهایی را با چهرههای سیاسی و نامزدان انتخابات ریاستجمهوری آغاز کرده و در این سلسله دیدگاههای متفاوت بازتاب و دانسته خواهد شد.
در این شماره با صالحمحمد ریگستانی که یکی از شخصیتهای فرهنگی، سیاسی و نظامی دوران جهاد و مقاومت است گفتوگو شده است. آقای ریگستانی سالیان درازی در کنار قهرمان ملی کشور، شهیداحمدشاه مسعود در برابر روسها و گروه طالبان مبارزه کرده است.
او یک دور به عنوان نمایندۀ مردم پنجشیر در مجلس نمایندهگان نیز کار کرده است. از او کتابهای و مقالات بیشماری پیرامون جهاد و مقاومت افغانستان منتشر شده و صدها گفتوگو برای بیان مشکلات و ظرفیتهای افغانستان با رسانههای داخلی و خارجی انجام داده است.
پرسشهای را پیرامون صلح افغانستان با صالحمحمد ریگستانی مطرح کردهایم که حاصل آن را میخوانید:
——————–
*جناب ریگستانی! نتایج گفتوگوهای صلح را چگونه ارزیابی میکنید، آیا گفتوگوها میان امریکا و طالبان به نتیجه خواهد رسید؟
استراتژی امریکا استراتژی خروج از جنگ است. امریکاییها در صدد خروج از جنگ افغانستان هستند و دراین شکی نیست که ترامپ میخواهد پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری این کشور، تمامی سربازان امریکا را به خانههایشان برگرداند و این مورد برای مردم امریکا هم با اهمیت است. برای ترامپ بسیار مهم است که تا زمان برگزاری انتخابات به وعدهاش عمل کند، چون خروج نیروها و به نحوی نشان دادن این که امریکا در جنگ افغانستان برنده شده است، روی برنده شدن او در انتخابات امریکا تأثیرگذار است. اما واقعیتها طوری است که باوجود آن که استراتژی ترامپ اسراتژی خروج نیروهای امریکا از افغانستان است؛ ولی تا جایی که ما اطلاعات داریم، یک بخشی از نیروهای امریکایی به عنوان «تکس فورس» یعنی قطعات واکنش سریع در افغانستان باقی خواهند ماند و طالبان هم با این موضوع موافقت کردهاند.
نتیجه چنین میشود که طالبان آمدنی هستند، اما هدف این است که امریکا مسوولانه از افغانستان خارج شود و بخشی از نیروهایش به عنوان نیروهای مبارزه با تروریسم در افغانستان باقی بماند و طالبان تشویق شوند که استراتژی جنگشان به استراتژی صلح تبدیل کنند و وارد پروسۀ سیاسی شوند و اما سوال اصلی این است که طالبان چگونه وارد پروسۀ سیاسی میشوند؟
خواست طالبان این است که باید انتخابات به تعویق بیفتد، حکومت موقتی که طالبان در آن نقش داشته باشند، تشکیل شود و این حکومت موقت قانون اساسییی را که طالبان میخواهند را تنظیم کند و همین حکومت موقت یک انتخابات شفاف را برگزار کند. در این صورت است طالبان آماده هستند که وارد انتخابات شوند.
*یعنی برای امریکا این که در افغانستان چه اتفاق خواهد افتاد، اصلاً مهم نیست، فقط میخواهد خود را از وضعیت پیش آمده نجات دهد.
امریکا میخواهد یک خروج آبرومندانه و مسوولانه داشته باشد، خروج مسوولانه به این معنا که امریکا براساس یک توافق سیاسی میخواهد خارج شود و طالبان بعد از خروج امریکاییها دست به خونریزی دیگری نزنند. شرایط را از لحاظ نظامی به نفع خودشان تغییر ندهند و جنگ دیگری صورت نگیرد و طالبان موافقت کنند که وارد یک پروسۀ سیاسی میشوند و بهخاطر رسیدن به قدرت سیاسی از نیروی نظامی استفاده نکنند.
خروج آبرومندانه به این معنا که ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ به مردم امریکا بگوید که جنگ افغانستان را براساس یک توافق سیاسی و صلح پایدار پایان دادهاست و این مورد برای موفقیت ترامپ در انتخابات بسیار کمک میکند، اما اگر شرایط طوری بیاید که خروج مسوولانه پیش نیاید، چون امریکا نیت خروج از افغانستان را دارد. امریکا براساس یک توافق سیاسی از افغانستان خارج خواهد شد و دنبال خروج مسوولانه نخواهد گشت و در این صورت هر اتفاقی که در افغانستان بیفتد برای امریکا مهم نخواهد بود و معنایش این است که مردم افغانستان باهم کنار نیامدند.
*فرض کنیم که امریکا از افغانستان خارج شد و طالبان کل حکومت را در اختیار گرفتند، آیا جنگ افغانستان پایان خواهد یافت؟
سوال اصلی این است که طالبان چگونه وارد قدرت سیاسی میشوند، ظاهراً طالبان آماده هستند که با جانب افغانی مذاکره کنند و تأکید کردند که در پی انحصار قدرت نیستند و گفتند که وارد شدن ما در قدرت سیاسی در قدم نخست ایجاد حکومت موقت و سپس از طریق انتخابات است. اگر طالبان به این حرفهای خود صادق باشند و به آن عمل کنند. به فکر غلبۀ نظامی نباشند و براساس توافقنامه، اول با امریکا و بعد با طرف افغانستان وارد مذاکره شوند. اگر فورمول این گونه پیش برود، خوب است؛ اما چه تضمینی وجود دارد که پس از خروج امریکا، طالبان دست به یک اقدام نظامی گسترده نمیزنند و شهرها را از طریق حملات نظامی سقوط نمیدهند و هجوم مانند سال ۱۳۷۵ را تکرار نمیکنند. میخواهم بگویم که هیچکس تضمین کرده نمیتواند که طالبان زیر قول خود نمیزنند.
*اگر طالبان زیر قول خود نزدند و امریکا هم از افغانستان خارج شد، آیا جنگ در افغانستان پایان مییابد و فعالیت گروههای تروریستی دیگر مثل داعش چه خواهد شد؟
به غیر از داعش دهها گروپ تروریستی دیگر در افغانستان فعال است. امریکا از طالبان خواسته اند که در برابر خروج ما از افغانستان آتشبس دایمی را اعلام کنید. دوم رابطۀتان را با گروههای تروریستی دیگر قطع کنید و فهرستی از گروههای تروریستی را به طالبان دادهاند، اما طالبان از میان این فهرست فقط داعش را به عنوان گروه تروریستی پذیرفته است. سایر گروههای خارجی مسلح در افغانستان را مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی، حرکت اسلامی ازبیکستان به رهبری جمعه خان، حزب انصارالله تاجیکستان و یا القاعده و دهها گروه مسلح دیگر که در افغانستان حضور دارند را طالبان برادر دینی خود میخوانند و به هیچ صورت این گروهها را به عنوان گروههای تروریستی نپذیرفته گفتهاند که آنان برادران همسنگر ما هستند. بنابراین، حتا اگر طالبان هم وارد پروسۀ سیاسی شوند، جنگ پایان نخواهد یافت و ادامۀ کار طالبان را سایر گروههای تروریستی به پیش خواهند برد، اما بخشی از جنگ خاتمه پیدا میکند. دهها گروه تروریستی دیگر مانند داعش و القاعده باقی خواهند ماند و جنگ را ادامه خواهند داد.
*پس طالبان به پروسه صلح و ختم جنگ تأثیر چندانی نخواهد گذاشت؟
بدون شک تأثیر زیادی خواهد داشت، طالبانی که همین اکنون بخش زیادی از افغانستان را در کنترل دارند، اگر دست از خونریزی و آدمکشی بردارند و وارد پروسِ سیاسی شوند، تا حدود ۵۰ درصد خونریزی کاهش پیدا میکند؛ اما جنگ همچنان ادامه پیدا میکند و جای ۵۰ درصدی طالبان در جنگ را داعش میگیرد. اعضای افراطی طالبان جذب گروههای تروریستی مانند داعش میشوند.
*نقش دولت و رهبران سیاسی را در گفتوگوهای صلح با طالبان چگونه میبیند؟
گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان را باید از این بحث جدا کرد، زیرا مانع فعلی گفتوگوهای صلح دولت افغانستان است. شخص آقای غنی مانع این گفتوگوهاست که به انواع مختلف در راه این پروسه سنگاندازی میکند. درحالی که خواهش طالبان ایجاد حکومت موقت و تعویق انتخابات است، اما محمداشرفغنی بهخاطر بقای قدرت خود پافشاری برای برگزاری انتخابات دارد.
طالبان ظاهراً آماده هستند که وارد قدرت سیاسی شوند و در انتخابات شرکت کنند؛ اما نباید فراموش کرد که این ظاهر قضیه است و هیچ معلوم نیست که اگر انتخابات به تعویق بیفتد و حکومت موقت تشکیل شود، آیا طالبان وارد روند سیاسی خواهند شد یا خیر؟ زیرا طالبان یک گروه افراطی دینی هستند که معتقد به انتخابات نیستند و دموکراسی را کفر میدانند و انتخابات را بارها رد کردهاند.
در زمان مقاومت در مذاکراتی که در ترکمنستان برگزار شده بود، پیشنهاد هیأت ما به طالبان این بود که اگر شما بر بیشترین خاک افغانستان تسلط دارید و مردم از شما راضی و از ما ناراضی هستند، پس بیاید برویم به طرف انتخابات؛ اگر اکثریت مردم افغانستان شما را پذیرفتند، ما دولت شما را به عنوان یک دولت قانونی میپذیریم. جواب طالبان این بود که در اسلام دموکراسی و انتخابات وجود ندارد. بنابراین، گفتوگو و تمامی مذاکرات میتواند تاکتیکی باشد برای گرفتن قدرت و از طرفی هم، طالبان میدانند که امریکاییها از افغانستان خارج میشوند؛ ممکن است که به محض خارج شدن امریکاییها از افغانستان دست به حملۀ نظامی بزنند، این احتمال بسیار زیاد وجود دارد.
رهبران سیاسی هم به شدت متردد و پراکنده هستند. هیچکس یک طرح مشخص برای مذاکرات صلح ندارد. چون خودخواه هستند و خودخواهی یک مانع بزرگ برای کنار آمدن با یکدیگر است. ما هیچگاه شاهد نبودیم که چند رهبر سیاسی گردهم بیایند و برای این مشکل یک راهکار ارایه بدهند. متأسفانه به شدت دچار پراکندهگی در سطح دولت و رهبران سیاسی هستیم.
*آیا امریکا نقش اصلی و محوری نسبت به کشورهای منطقه بهویژه پاکستان، هند، ایران، روسیه، چین و کشورهای عربی در گفتوگو با طالبان را دارد؟
امریکا یک قدرت جهانیست و جنگ و صلح افغانستان به دست امریکا است و همین اکنون هم این امریکاست که میخواهد با طالبان صلح صورت گیرد. امریکا یک زمانی تصمیم گرفت که وارد افغانستان شود و اکنون تصمیم گرفته است که از افغانستان خارج شود، بنابراین هیچکسی به اندازۀ امریکا نقش اصلی و محوری را در جنگ و صلح افغانستان بازی نمیکند.
اما توافق منطقۀ برسر صلح افغانستان یک بُعد دیگری است. نقش کشورهای منطقه در افغانستان پس از امریکا باید مشخص شود و به نگرانی آنان باید پاسخ داده شود. طور مثال روسیه خواهان این است، زمانی که توافق صلح با طالبان صورت میگیرد. گروههای تروریستی که اکثریتشان دشمنان کشورهای آسیای مرکزی روسیه هستند، نابود شوند، ایران خود از آمدن طالبانی که شعیه را رافضی و کافر میخواند، نگران است. پاکستان خواهان یک نقش بسیار کلان است که پس از آمدن طالبان منافعاش تأمین شود و به عمق استراتژیک برسد. هندوستان نسبت به نقش که پاکستان دراین مذاکرات دارد، نگران است و فکر میکنید زمانیکه طالبان به پروسه صلح بپیوندند، برنامۀ بعدیشان کشمیر است و در کشمیر خواهند جنگید. پس دیده میشود که در این روند منافع متضاد وجود دارد و باید از بُعد منطقهیی منافع متضاد کشورها را تأمین شود و این خود پروسه را بیشتر از بیش پیچیده میسازد.
*به عنوان آخرین پرسش، در نهایت طالبان به قدرتی که میخواهند میرسند؟
بلی بدون شک، امریکا میرود و طالبان میآیند، اما امیدوار هستیم که گروه طالبان براساس یک توافقنامه صلح وارد این روند شوند، اما اگر چنین نشود و طالبان از راه جنگ و خونریزی وارد ساختار سیاسی شوند، بدون شک وضعیت نهایت بحرانی میشود. اما امیدوار استیم که چنین نشود و باطالبان از طریق مذاکره و مصالح کنار بیایم، اما نباید فراموش کرد که متأسفانه بین واقعیتها و آرزوها همیشه تفاوت بسیار وجود دارد.
*تشکر از این که فرصت گذاشتید.
از شما همچنان.
Comments are closed.