گزارشگر:حامد علمی ۱۵ اسد ۱۳۹۸
بخش سیونهم/
پرسش: مسالۀ خاصی را در میان گذاشتهایم. قبلاً با نام و آوازِ تمام هنرمندانِ عزیز آشنایی داشتیم ولی مــتأسفانه امــروز تـمامِ صداها همگون بوده و نمیتوانیم هنرمندانِ تازهکار را از هم تفکیک بداریم. دلیل چیست؟
پاسخ: در گذشته معیارهایی بـرای انتــخابِ آواز و هـنرمند در نظــر گرفته میشد. کمسیونی مرکب از استادان و اهل موسیقی، امتحانِ آواز را اخذ مینمودند و به صداهایی که از امتحان موفق به در میآمد، اجازۀ ثبتِ آهنگ داده میشد. امروز آن معیار وجود ندارد و همه گلهای خودرو، در ساحۀ هنر روییده و آواز میخوانند. خاصتاً در محیط غربت و مهاجرت که دنیای سرمایهداری است و اجرای همۀ کارها به دست پول افتاده. بنابراین این عمل بالای موسیقی تأثیر انداخته و از این سبب گُلهای خودرو هر آهنگی را که خواسته باشند، ثبت و با پرداخت مقداری پول زمان تلویزیونی را خریداری و آهنگهایشان را بدون کدام قیدوشرط نشر میکنند و خود را هنرمند معرفی مینمایندـ بدون آنکه دانسته باشند موسیقی چیست و هنرمند کی میباشد. اما خوشبختانه در این ساحه استثناهایی هم وجود داشته، جوانانِ با استعدادی که خود را به جامۀ موسیقی ملبس ساخته و چشم و چراغِ آیندۀ موسیقی گردیدهاند. به گونۀ مثال میتوانیم از هنرمند شایسته و بینظیر مرحوم نصرت پارسا نام برد. او همهساله برای آموختن موسیقی نزد استادان موسیقی به هندوستان سفرهایی داشت و عملاً موسیقی را فرا آموخته بود. مهدیجان هنرمند عزیزی که در شهر وانکاوور آلمان زندهگی دارد، واقعاً موسیقی را درست آموخته و مایۀ افتخار موسیقی افغان میباشد. جوانِ عزیزی به اسم هارون از جملۀ این گلدستهها است. ولی تعداد این جوانانِ واقعاً هنرمند اندک بوده و متأسفانه این ناهنجاریها محصول جنگ و مهاجرت و زندهگی پراکنده در غربت است.
در مــورد اتحـادیۀ سراسری هنرمنـدان که مرکـز آن در امریکاست و نامی نهایت بزرگ دارد، چه نظر دارید؟
تجاربِ ما در مورد اتحادیهسازی موفق نمیباشد. زمانی که به آلمان آمدم، عدهیی از جوانان دور هم جمع شدند و اتحادیهیی را تحت نام «کانون فرهنگی افغانستان» ایجاد کردند که توجه بیشتر آن هنر موسیقی بود، ولی متأسفانه این اتحادیه بیش از ششماه دوام نیافت. دلیل این بود که در این کشورها همه باید کار کنند و نان بخورند. به همین ترتیب، دوستانی که در آغاز تصمیم گرفتند تشکلِ هنرییی را ایجاد نمایند، وقتی مصروف کار و بارِ زندهگی شدند، اتحادیه را ترک گفتند. دربارۀ اتحادیۀ سراسری هنرمندان که در امریکا عرض وجود کرد و آقای شهرانی در رأس اتحادیه و آقای حبیبزی که هنرمند و نقاش هستند در سمتِ معاونتشان قرار گرفتند، باید بگویم که در آغازِ کار اشتباهاتی صورت گرفت، به این مفهوم که اتحادیۀ سراسری تشکیل شد بدون آنکه اتحادیهیی در بسا از کشورها وجود داشته باشد. وقتی از «اتحادیۀ سراسری» میتوان سخن گفت که قبلاً اتحادیههایی اینجا و آنجا تشکیل شده باشد و بعداً نمایندهگانِ این اتحادیهها دور هم جمع شوند و اتحادیۀ سراسری را به وجود آوردند. اما در حالی که اتحادیههای مستقل و متشکلی به وجود نیامده باشد، چگونه میتوان از اتحادیۀ سراسری نام برد. این اتحادیۀ نوپیدا در امریکا خودسرانه و بدون تماس با هنرمندان اعلان وجود کرده و تا کنون هیچ دستآوردی ندارد و دردی را دوا نکرده و جز نقشی در روی کاغذ، چیز دیگری نیست. اتحادیه از همان آغاز تا امروز یک اتحادیۀ فلج و بیارزش بوده و کدام فعالیتِ چشمگیر نداشته و حــرفهــایی که در اســاسنـامــۀ آن آمده، مشابه اساسنامۀ حزب دیموکراتیک خلق میباشد.
دیریست که از شما آهنگهایِ جدید نشنیدهایم، علت چیست؟
هنرمند گاهی آفرینش دارد و گاهی ندارد. گاهی سرحال و گاهی بیحال میباشد. حوادث و اتفاقاتِ زندهگیِ خصوصی و اجتماعی بر روند آفرینش هنری تأثیر دارد. حوادث سالهای اخیرِ جهانِ ما خیلی متأثرکننده است. شما به عراق بنگرید، به افغانستان نظر اندازید که خیلی آزاردهنده است و من منحیثِ هنرمند با احساس نهایت ناراحت میباشم. با آنکه عراق هزارها کیلومتر از ما فاصله دارد، ولی سرنوشتِ انسانها از هم دور نیست و بنیآدم اعضای یکدیگرند. مدتهاست که ذهنم به یک خندقِ گلآلود مبدل گردیده و هیچ نوع ایجادگری از من ساخته نیست. نه آهنگی ساختهام و نه سرودهیی، ولـی هــنوز امـید باقیست و همانگونه که روزی و روزگاری شعرهای حماسییی چون «نازم آن مشتی که فرق زورمندان بشکند/ بشکند دستی که بازوی ضعیفان بشکند» را خواندم، بازهم صدای اعتراضیِ خود را نسبت به مسخ شدنِ انسانیت بالا خواهم کرد. در سیدی جدیدم که در بازار عرضه شد، شعری از استاد واصف باختری را خواندهام:
«چرا به سوی فلکها دری گشوده نشد
سرود فجر ز گلدستهها سروده نشد
چه بذرها که فشاندیم در کویر خیال
یکی جوانه نبست و یکی درو، ده نشد»
ردیف آهنگهایِ جدیدم میباشد.
از خاطرههایِ تلخ و شیرینتان چه حرفهایی دارید؟
خاطرۀ آوازخوان شدنم را قبلاً حکایت نمودم. خاطرۀ خوشی را حکایت میدارم. روزی از پهلوی شفاخانۀ ابنسینا میگذشتم. پسری دوازده یا سیزدهسالهیی را دیدم که در دستش بوتل نوشابهیی بود که در آنزمان آن را «سوداواتر» میگفتند، آن را مینوشید و با کودکانِ دور و برش بازی میکرد. چشمش به من افتاد و گفت شما ظاهــر هــویدا نیستـید. گفتم خودم هستم. پرسید که آهنگِ صبحدم را شما خواندهاید. گفتم بلی، من هنرمند مردمِ خود بوده و دایماً در خدمتشان قرار دارم. پسرک با محبتِ زیاد گفت: هویدا صاحب، من به آواز شما شدیداً علاقهمندم و از شما خواهشی دارم اگر قبول کنید. گفتم بفرمایید. گفت من همین نوشابۀ خود را برای شما تحفه میدهم، شما این را نوش جان کنید. دیدم نیمۀ بوتلِ سودا را خودش نوشیده و حتماً خوش دارد که همۀ آن را بنوشد ولی حالا چیزی را که خوش دارد میخواهد به من تحفه دهد. گفتم من هم پیشنهادی دارم، این تحفۀ بزرگت را پذیرفته آن را مینوشم و برای خودت یک بوتل سوداواترِ تازه از طرفِ خود تحفه میدهم. پسرک پذیرفت و هر دو خندیدیم. از سر و وضعِ آن پسر معلوم بود که زندهگی فقیرانهیی داشت و این برخورد همیشه در ذهنم باقیست.
آیا فرزندان راهتان را تعقیب نمودهاند؟
سه پسرِ عزیز دارم به نامهای آرش هوید، علی هویدا و مسیح هویدا. آرش هویدا با موسیقی مُدرن غربی آشنایی کامل داشته، کمپوزیتور خوبی بوده، آهنگها را هارمونیزه نموده و در نواختن گیتار، کیبورد و طبله مهارت دارد و از همه مهمتر آوازخوانِ قبولشدۀ نسل جوان میباشد. او کمپوزهایی را در اختیار هنرمندان نسل جوان قرار داده و استدیوی بزرگِ ثبت آهنگها را مونتاژ و در خدمت علاقهمندانِ هنر و هنرمندانِ عزیز قرار داده است. علی هویدا در نواختن کیبورد و طبله مهارت داشته و اکثراً در کنسرتهای فرهاد دریا او را در نواختنِ کیبورد همراهی نموده و با سایر هنرمندان نیز همکاری میکند. مسیح هویدا هژده سال عمر داشته و با آنکه به موسیقی علاقهمند میباشد، از دلباختهگان فوتبال است و در آلمان در یکی از تیمهای مشهورِ فوتبال به نام سنپاولی از بازیکنانِ برجستهاش بوده و سرسختانه عاشق این شاخۀ ورزشی میباشد. ژاله هویدا آوازِ نهایت خوب و رسا دارد و در یکی از آهنگهایم مرا همراهی کرده، اما چون ازدواج نموده و صاحب طفل است، به مشق و تمرین فرصت نداشته از موسیقی دور مانده است. لیلی هویدا با آنکه صدایی خوش دارد، هیچگاه آواز نمیخواند، اما با خود بعضاً آهنگهایی را زمزمه میکند. اولادهایم در پهلوی موسیقی، تحصیلاتشان را تکمیل و هر یک در رشتهیی تخصص حاصل نمودهاند. (کابل ناتهـ، ۳ عقرب ۱۳۹۷)
Comments are closed.