- ۱۵ اسد ۱۳۹۸
چرا باید هر روز در مورد پیکارهای انتخاباتیِ لجامگسیخته و پُرهزینۀ تیم «دولتساز» صحبت کرد؟ چرا مهم است که در این خصوص اطلاعرسانی به اندازۀ کافی صورت گیرد و مردم در جریانِ عوامفریبیهایِ تیم حاکم قرار گیرند؟
دلیلِ اینهمه افشاگری در رابطه با تیم «دولتساز» این است که این تیم با وجود در دست داشتنِ قدرت سیاسی و استفاده از امکاناتِ نامحدودِ مالی و دولتی برای پیکارهای انتخاباتی، تلاش دارد که انتخابات را نیز مهندسی کرده و زمینه را برای غصبِ قدرت آماده سازد. شاید هنوز کمیسیونهای انتخاباتی و بهویژه کمیسیون شکایاتِ انتخاباتی که ناظرِ اینهمه قانونشکنی و زورگویی است، نتوانسته جایگاه واقعیِ خود را در انتخابات مشخص کند ولی مردم و رسانهها حق ندارند که در برابر آنچه که میبینند خاموش بنشینند.
تیم «دولتساز» در حال پیکارهای انتخاباتی نیست، بل چیز دیگری را زیر این نام به پیش میبرد؛ چیزی بسیار گستردهتر و فراگیرتر از پیکارهای انتخاباتی که در همه جای جهان معمول است. آقای غنی در برنامههای بزرگ و گستردهیی که با امکاناتِ دولتی برگزار میکند و اکثر شرکتکنندهگانِ آنها افراد حکومتی اند که از سوی نهادهایشان به این مراسم به زور یا تطمیع برده میشوند، طوری نشان میدهد که یگانه نامزد بیرقیبِ میدان انتخابات افغانستان است. آگاهیهای تبلیغاتی و بینرهایی که برای تیم «دولتساز» ساخته شدهاند، از پُرهزینهترینها در نوعِ خود اند.
آقای غنی اینهمه پول و امکانات را از کجا بهدست آورده که مثل ریگ به مصرف میرساند؟ منبع اصلیِ این هزینههای سرسامآور یکجاست و آن وزارت مالیه و نهادهایِ پولسازی که از مدتها قبل برای آقای غنی و اطرافیانِ او باج میدادهاند. آقای غنی بدون دلیل در رأس نهادهایِ اقتصادی نزدیکترین افراد به خود را نگماشته است. او این افراد را گماشته تا برایش در پیکارهای انتخاباتی پول مهیا کنند. تمام پولهایی که آقای غنی در پیکارهای انتخاباتی خود مصرف میکند، از بودجۀ دولت به مصرف میرسد و هیچ منبعِ دیگری ندارد. او تصمیم دارد حتا با خالی کردن کُل پولهای جمعآوری شده در بانک مرکزی، افغانستان را به روز سیاه بنشاند ولی قدرت را از دست ندهد. او به صورتِ بیباکانه و سرسامآور میلیونها دالر را وارد کارزارهای انتخاباتی خود کرده است. تمام کسانی که در مرکز و ولایتها به نفع آقای غنی مشغول کمپاین استند، از بالاترین امکاناتِ مالی و مادی برخوردارند. مگر سقف مصارفِ کمپاینهای انتخاباتی چقدر است که آقای غنی اینهمه پول را برای آن اختصاص داده است و آیا میشود که از پول بیتالمال برای پیکارهای انتخاباتی استفاده کرد؟ اگر قانون در این مورد صراحت دارد، چرا کمیسیون شکایات انتخاباتی خاموشی اختیار کرده است؟
بدون شک همانگونه که محافل پُرزرق و برقِ آقای غنی را مردم میبینند، نهادهای مسوول نیز میبینند ولی متأسفانه هیچ صدایی از آنها بلند نمیشود. چرا؟ چون آقای غنی و اطرافیانِ او چنان مهرهچینی کردهاند که هیچکس از قانونشکنیها و استفادههایِ نامشروعشان از امکانات دولتی چیزی نگوید. آقای غنی در شعارهای انتخاباتیِ خود میگوید که: «با هیچ زورگو و قانونشکنی سازش نمیکند». واقعاً چنین است؟ اگر با زورگو و قانونشکن سازش نمیکند، چرا نیمِ قانونشکنان و زورگویانِ افغانستان در کنار او قرار گرفته اند؟ اگر با زورگو و قانونشکن سازش نمیکند، پس چرا خودش قانون را نقض میکند و به مردم زور میگوید؟ در نخستین روز آغاز پیکارهای انتخاباتی مگر آقای غنی نبود که زور گفت و دهنِ یک معترض را که زن هم بود، به وسیلۀ محافظانِ خود بست؟ زورگویی مگر شاخ و دم دارد؟ آقای غنی چه تعریف و تعبیری از زورگویی و قانونشکنی دارد؟
شعارِ آقای غنی بسیار شباهت به شعار حفظالله امین در دورۀ زمامداریاش دارد که میگفت: «قانونیت، عدالت و مصونیت». ولی چیزی که در افغانستان در آن زمان وجود نداشت و از سوی دولت عملاً به تمسخر گرفته میشد، همین قانونیت، عدالت و مصونیت بود.
آقای غنی دیگران را به مناظره و نداشتن برنامههای انتخاباتی متهم میکند، در حالی که خودش نه هیچ مناظرهیی را میپذیرد و نه هم از برنامههای انتخاباتیاش خبری است. بیبرنامهترین تیم انتخاباتی در حالِ حاضر تیم «دولتساز» است که بر پایۀ شعارها و چیغهای سرخ و سبز و بنفش برنامههایش ترسیم میشود. آقای غنی در یک محفل، فیالبداهه حرفهایی میزند و وعدههایی میسپارد بدون آنکه دیگر آن حرفها و وعدهها را به یاد داشته باشد. مگر در انتخاباتِ گذشته نمیگفت که در ظرف یک سال یک میلیون شغل ایجاد میکند؟ مگر نمیگفت که به مشکل بیسرپناهی پایان میدهد؟ مگر نمیگفت که امنیت را سراسری میکند؟ این شعارها چه شدند؟ آقای غنی آنها را عملی کرده که شعارهای فعلیِ خود را عملی کند؟!
به حرفهای آقای غنی گوش بدهید ولی هرگز آنها را باور نکنید، چون او قرار نیست هیچ زمانی در هیچ جایی برای یک بار هم که شده راست بگوید. دروغگویی در ژنِ آقای غنی وجود دارد و او از راه همین دروغگویی و عوامفریبی تا به حال به اینجا رسیده است.
Comments are closed.