گزارشگر:عبدالجلیل سروش - ۲۸ اسد ۱۳۹۸
حکومت نزدیک به ۴۰۰ میلیون افغانی هزینه برای گرامی داشت از صدمین سالگرد استقلال اختصاص داده و آمادهگیهای مفصلی برای تجلیل بایسته از این مناسبت روی دست گرفته است. محمداشرف غنی رییس حکومت باری در این ارتباط توضیح داد که صد سالگی استقلال را به هدف باز تعریف استقلال هویتی شهروندان افغانستان به گونۀ نمادین در قصر تاریخی دارالامان تجلیل میکند.
راهاندازی جشن استقلال در قصر دارالامان معنای تاریخی و نمادین دارد؛ این قصر تقریباً صد سالی پیش توسط شاه امانالله خان اعمار شد؛ او کمی پیشتر از ساختن این قصر، استقلال کشور را اعلام کرد؛ اعلام استقلال با پایان جنگ جهانی اول همزمان بود و انگلستانِ خسته از جنگ که افغانستانِ پیشا استقلال از این کشور متأثر بود، آن را به گونۀ کامل پذیرفت و امانالله خان نیز در مقابل دیورند را به حیث مرز رسمی بین افغانستان و هند- بریتانوی به رسمیت شناخت.
نگرشهای مختلفی پیرامون مسألۀ استقلال در افغانستان وجود دارد، بسیاری با تکیه بر مفهوم سنتی استقلال، افغانستان را در شرایطی که از دید سیاسی و اقتصادی به گونۀ وسیع وابسته به مساعدتها و حمایتهای بینالمللی از جمله امریکا است، کشور مستقل نه بلکه وابسته و حتا در مواردی اشغال شده میدانند و در مقابل سیاسیونی دیگر که عمدتاً افراد دخیل در حکومت در جریان ۱۷ سال اخیر را شامل میشوند، با تکیه بر دگرگونیهای مفهومی استقلال به این باور اند که افغانستان از خود اتکایی به معنای امروزی برخوردار است و حضور نیروهای خارجی که با مجوز شورای امنیت سازمان ملل و سپس امضای یک توافقنامۀ امنیتی بین امریکا و افغانستان صورت پذیرفته به معنای سلب استقلال کشور محسوب نمیشود.
در این میان جنگ و خشونت نیز به پیمانۀ وسیع روی مسألۀ استقلال سایه افگنده است؛ بسیاری از کسانی که به خشونتهای اخیر از جمله حملۀ انتحاری مرگ بار ۲۷ اسد، یک روز پیشتر از صد سالگی استقلال واکنش نشان داده اند نیز به مسألۀ استقلال ابراز تردید کرده و تجلیل از آن را نیز در حالی که تا کنون سایه سنگین خشونت و کشتار از سر مردم کم نشده بیهوده توصیف کرده اند.
گذشته از اینها اما دو برداشت غالب از استقلال که در چارچوب دو نگرش مختلف سیاسیِ «جمهوریت» شامل گروههای دخیل در «جمهوری اسلامی افغانستان» و «امارت»ِ گروه طالبان تعریف میشود، وجود دارد که امروزه با تقویت روند صلح و امضای قریبالوقوع یک توافقنامۀ صلح بین امریکا و طالبان به مصاف هم رفته و بیموامیدها و نگرانیها از غلبه بر دیگری را میان اقشار مختلف مردم افغانستان شدت بخشیده است.
امریکا با گماشتن یک نمایندۀ ویژه در امور صلح افغانستان در هشت دور متوالی با گروه طالبان در قطر گفتوگو کرد و قرار است بهزودی یک توافقنامه که بنابر ادعای مقامهای رسمی این کشور، به پایان جنگ هژده سالۀ افغانستان منجر خواهد شد، امضا کند؛ صلح و استقلال پس از آن به گونۀ جدی ربط پیدا کرد که قرار شده است توافقنامۀ صلح امریکا و طالبان پیرامون صلح کشور در سالروز صد سالگی استقلال کشور امضا شود.
حکومت افغانستان و حامیان داخلیاش انتظار دارند که توافقنامۀ صلح امریکا و طالبان و سپس گفتوگوهای صلح حکومت و طالبان در حالی که جشن صد سالگی استقلال نیز همین روزها برگزار میشود به تداوم جمهوریت و برقراری ثبات سیاسی منجر شود. حکومت فکر میکند که تداوم نظام مبتنی بر انتخابات و رعایت و حفظ ارزشهای حقوق بشری در افغانستانِ پسا امریکا، علاوه بر آنکه اولویت حکومت و مردم افغانستان محسوب میشود، اولویت ایالات متحده نیز است به همین دلیل، حکومت سعی دارد صدسالگی استقلال را هر چه با شکوهتر تجلیل کند تا آنکه بتواند استقلال را در چارچوب تداوم جمهوریت و ثبات سیاسی که حکومت وحدت ملی دستکم به گونۀ شعاری آن را دنبال کرده تفسیر نماید؛ با این برداشت قرار است گروه طالبان همانند حزب اسلامی در بدنۀ حکومت افغانستان ادغام شود، بنابر همین دیدگاه خوشبینانه است که رییس حکومت بارها تاکید کرده که طالبان در ظرف چندماه در بدنۀ جامعۀ افغانستان حل خواهد شد.
در دیدگاه طالبان اما استقلال افغانستان معنای متفاوتی دارد، این گروه صدسالگی استقلال کشور را میخواهد با امضای توافقنامۀ صلح امریکا و طالبان که از سوی این گروه اخراج نیروهای اشغالگر امریکایی از افغانستان تعبیر میشود تجلیل کند. سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر به تازهگی در صحبت با رسانهها احتمال امضای همزمان توافقنامه صلح با امریکا در صدسالگی استقلال کشور را اعاده استقلال واقعی افغانستان عنوان کرده است.
گروه طالبان انتظار دارد که در افغانستان پسا امریکا بر حکومت افغانستان تسلط پیدا کرده و امورحکومت را به گونۀ یکجانبه به دست بگیرد، هر چند نمایندهگان این گروه بعضاً مدعی شده اند که طالبان از دیدگاههای تمامیتخواهانۀ گذشتۀ خود فاصله گرفته است اما دیدگاههای اعضای این گروه که هرازگاهی نسبت به حقوق زنان، دموکراسی و آزادی بیان ابراز شده است نقطۀ مقابل این ادعا را نشان میدهد، سخنگویان مستقیم و غیرمستقیم طالبان نیز اخیراً پیوسته سعی کردهاند دیدگاههای تمامیتخواهانۀ طالبان را انعکاس دهند.
اگر فرضیه را قطعی بدانیم که طالبان از دید ایدیولوژیک تغییر نکردهاند، استقلال در دیدگاه طالبان به معنای شکلگیری نظام توتالیتر «امارت» که به این گروه اجازه میدهد بدرفتاریهای ضد بشری با شهروندان انجام دهند، خواهد بود. این گروه از امضای توافقنامۀ صلح با امریکا نیز انتظار دارد با امضای توافقنامۀ صلح قریبالوقوع به خروج نیروهایش از افغانستان و تضمین گرفتن از طالبان مبنی بر عدم تهدید این کشور و متحدانش از خاک افغانستان اکتفا کرده و درگیرودار شکلگیری نظامی سیاسی افغانستان پسا امریکا دخالت نکند.
با وجود اینها وضعیت افغانستان پس از خروج نیروهای امریکایی همچنان به چگونگی برخورد امریکا و ناتو با افغانستان ارتباط خواهد داشت اگر ایالات متحده آنچنان که به طالبان وعده سپرده پس از امضای توافقنامه با این گروه کار به کار افغانستان نداشته باشد گروه طالبان برگ برندۀ صلح را در دست خواهند داشت و نظام مبتنی بر دیدگاه واپسگرایانهاش را نیز در کشور شکل خواهد داد، با این ترتیب امریکا نیز خلاف آنچه دستاندرکاران ادارۀ ترامپ انتظار دارند -این کشور را برندۀ جنگ افغانستان جلوه دهند- جانب شکست خورده این جنگ جلوه خواهد کرده و هیچ تضمینی نیز وجود نخواهد داشت که دوباره افغانستان به پایگاه افراطگرایی و تروریسم تبدیل نشود.
اما بعید به نظر میرسد که ایالات متحده و متحدان اروپاییاش تمام تعهدات سیاسی و امنیتیشان پیرامون تحکیم دموکراسی و حقوق بشر در افغانستان و مهمتر از آن امنیت ملی این کشورها که در سال ۲۰۰۱ از خاک افغانستان تهدید شد را فراموش کرده و به گونۀ شتابزده از کشور بیرون شوند.
Comments are closed.