- ۰۲ سنبله ۱۳۹۸
وقتی در گفتوگویِ تلویزیونی طلوعنیوز از اشرفغنی پیرامون استفاده از امکاناتِ دولتی در انتخابات پرسیده شد و در آن رابطه مثالی روشن نیز ارایه گشت، او هیچ پاسخِ مناسبی برای دفاع از خود نداشت؛ از اینرو فقط با چشمکشیدن و ادبیاتِ تهدیدآلود خواست که از سنگینیِ آن پرسش خود را نجات دهد. اگرچه گردانندۀ برنامه در برابرِ غنی سکوت کرد، اما این سکوتِ حرفهیی یک معنایِ بزرگ داشت و آن اینکه: غنی امکاناتِ دولتی را غنیمتِ شخصیِ خود میداند و در اینباره نمیخواهد به مردم توضیح بدهد!
حکومتِ آقای غنی یک حکومتِ دوسره است که گرچه سرِ بزرگ و ضحاکخویِ آن ـ آقای غنی ـ میخواهد همه چیز را خوراکِ انتخابات بسازد، اما سرِ کوچکِ دیگر نیز ـ داکتر عبدالله ـ اشتهایِ انتخاباتیاش را از سرِ بزرگ و مجاورش الگو میگیرد و تا آنجایی که زورش برسد، دوست دارد امکاناتِ دولتی را خرجِ نمایشهای انتخاباتیِ خود سازد. اما دردِ بزرگ این است که این عالیجنابان درحالی هستوبودِ افغانستان را خلافِ قانون و خلافِ اخلاق و عدالتِ انسانی و اسلامی، صرفِ انتخابات میکنند که اوضاعِ افغانستان از جهاتِ مختلف هیچ تضمینی را در مورد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نشان نمیدهد؛ یعنی این احتمال وجود دارد که این دو عالیجناب خزانۀ دولت و داراییِ ملت را تهی بسازند و در آخرِ کار نیز بهجای انتخابات، طرح و برنامۀ دیگری رونما شود.
یقیناً باید آرزومند برگزاریِ انتخابات بود و از برگزاریِ آن نیز استقبال کرد، اما این آرزومندی و استقبال نباید به قیمتِ خالیکردنِ بیتالمال باشد. نامزدانِ حکومتی میتوانند در چارچوبِ قانون و یا دستکم بدون دستاندازی به اموال دولتی، کمپاینها و حتا معاملاتِ انتخاباتیشان را پیش ببرند، اما اینکه بخواهند هزینههای میلیونیِ انتخاباتیشان را از خزانۀ دولت آنهم در این شرایط شکننده تأمین کنند، نهایتِ بیوجدانی و بیرحمیشان خواهد بود.
مردم افغانستان از اعماقِ قلب خواهانِ برگزاریِ انتخابات اند و در این مسیر از نامزدانِ مورد نظرشان و آنهایی که دغدغۀ مردم را در سر دارند، با جان و دل حمایت میکنند و بر نقشِ تعیینکنندۀ خود در میدان سیاست نیز واقفاند. آنها میدانند که مطلوبترین راه برای گردش قدرت، انتخابات و گذاشتنِ صندوقهای رای است، اما این را هم درک میکنند که در میدان سیاست افغانستان، تنها بحث انتخابات وجود ندارد، بلکه بازیِ دیگری به نامِ صلح نیز وجود دارد که در هر دو مسیر، دامها و دانهها و انحرافها و خطراتِ زیادی تعبیه شده است و در نهایت، این مردم و نمایندهگانِ راستینشان هستند که باید به مصافِ هر دو بروند و بهسلامت از این میدانها عبور کنند.
مردم و نخبهگان سیاسیِ آنها به انتخابات مشتاق اند، ولی به این پروسۀ بسیار مطلوب و معتبر، در قابِ بزرگِ افغانستان و مقدورات و محذوراتِ بیشمارش میبینند؛ از همینرو نگاهِ آنها به انتخابات نگاهی عاقلانه و دوراندیشانه است و همانندِ آقایان غنی و عبدالله به دنبالِ قماربازی از جیبِ خلقالله نیستند و نمیتوانند هم باشند؛ چرا که هزینۀ این قمار به دوش خودِ آنها خواهد بود. مردم افغانستان و نمایندهگانِ راستینشان در میدان انتخابات، پویشهای انتخاباتی و صلح را تواَمان رصد میکنند و در هر دو میدان میخواهند برنده باشند.
انتخابات و صلح و سود و زیانِ آنها، هر دو متعلق به مردم است و این کلیدیترین نشانۀ راهِ سیاستمدارانِ ملی برای تعیین کنشها و اقداماتِ سیاسیشان است. اما از نظرِ آقایان غنی و عبدالله، انتخابات و صلح و سود و زیانهایِ احتمالیشان، همه متعلق به آنهاست؛ از اینرو اکنون که انتخابات را در دستورِ کار قرار دادهاند، چنان هزینه میکنند که هیچ پدری در عروسیِ تنهاپسرش هزینه نمیکند؛ چرا که این پدر نسبت به آیندۀ طول و درازِ پسرِ یکدانهاش اندیشه دارد و میداند که سرنوشتِ او به هیجانِ عروسی خلاصه نمیشود و آزمونهایِ پدرانۀ دیگری نیز در راه است.
با این اوصاف، دو هشدار قابل یادآوری است: نخست به سرانِ حکومت که در قماربازیشان جانبِ حزم و انصاف را در نظر بگیرند و دوم به جامعۀ افغانستان که مواظبِ ولخرجیهایِ انتخاباتیِ سران حکومت از بیتالمال باشند.
Comments are closed.